مربیانِ آگاه، در کنارِ آموزشِ، باید بذرِ عشق به زمین را در نسلِ جوان بکارند/ یادداشت امید رنجبر عمرانی
هشتم اسفند، روز امور تربیتی و تربیت اسلامی، فرصتی است برای بازخوانیِ پیوندِ ژرفِ انسان با طبیعت در پرتو آموزه های نابِ دینی.
امروز، روزِ پیوندِ دل و دماوند است؛ روزی که فریادِ کوه ها و نجوای دشت ها را باید با گوشِ جان شنید، باشد که هر آموزگار، نه تنها مُبلّغِ کتاب، که مروجِ فرهنگِ پاسداشتِ منابع طبیعی باشد و هر دانش آموز، نه تنها حافظِ قرآن، که حامیِ سبزیِ زمین.
تربیتِ اسلامی، زمانی به کمال می رسد که انسان، در حریمِ هستی، همچون میهمانی فروتن قدم بردارد و بداند که هر برگِ زمردین، صفحه ای از کتابِ آفرینش است که باید با دقتی عاشقانه ورق زده شود.
این روز، نه تنها یادآورِ نقشِ مربیان به عنوان سازندگانِ جان ها است، بلکه نویدبخشِ رسالتی الهی است: پرورشِ نسلی که خاک را حریمِ مقدس می داند و آب را آیینه ی رحمتِ بیکران. تربیتِ اسلامی، درختِ ریشه داری است که شاخه هایش به آسمانِ اخلاق می رسد و ریشه هایش در اعماقِ زمینِ مسئولیت پذیری جای گرفته است.
حفظ منابع طبیعی، در این مکتب، تنها یک وظیفهٔ انسانی نیست؛ سوگندی است با خالقِ هستی که هر قطره آبی که بی حساب هدر می رود، هر درختی که بی حرمت بر زمین می افتد، و هر نسیمی که به جای عطرِ گل، زهرِ دود را حمل می کند، خیانتی است به آیاتِ خداوند که زمین را کتابی گشوده برای درس آموزی بشر آفرید.
در آموزه های قرآن، طبیعت، «مَسجِدُ الطَّاهر» خوانده شده است؛ جایی که هر ذره اش تسبیح گویِ خداست و هر موجِ رودش، زمزمه گرِ نامِ او.
آیا می توان در چنین حریمی، بی پروا قدم نهاد و با آلودنِ هوا و خشکاندنِ چشمه ها، صفحهٔ این کتابِ الهی را مخدوش کرد؟ تربیتِ اسلامی به ما می آموزد که انسان، نه اربابِ طبیعت، که امینِ امانتدارِ آن است.
نسلِ امروز، وارثِ گنجینه ای است که باید آن را نه تنها دست نخورده، که سرسبزتر به آیندگان سپرد.
مربیانِ آگاه، در کنارِ آموزشِ آیاتِ قرآن، باید بذرِ عشق به زمین را در نسلِ جوان بکارند؛ نسلی که بداند نابودیِ جنگل ها، محو شدنِ صفحه هایی از کتابِ حیات است و هدر رفتِ آب، خاموش کردنِ آوازِ زندگی.
در روایتی گهربار، پیامبر اکرم ﷺ فرمودند: «اگر قیامت برپا شد و نهالی در دست دارید، اگر می توانید آن را بکارید»، این سخن، عصاره ای از مسئولیتِ انسان در قبالِ طبیعت است؛ حتی در سایهٔ ترسِ پایانِ جهان، باید به زندگی امید بست و به زمین مهر ورزید.
حفاظت از منابع طبیعی، در حقیقت، احترام به «آب» است که قرآن آن را سرچشمهٔ هر زیستنی می خواند، احترام به «خاک» است که بسترِ رویشِ نان و نمک، و آشیانِ ریشه های اصالت است، احترام به «هوا» است که نفسِ زمین را پاک نگه می دارد و ترنمِ برگ ها را به آسمان می رساند.
امروز، روزِ آن است که هر دانش آموز، در کنارِ دفتر و کتاب، بذرِ درختی را در خاک بنشاند و هر معلم، در کنارِ آموزشِ اخلاق، ارزشِ یک قطره آب را به شاگردان بیاموزد.
تربیتِ اسلامی زمانی به کمال می رسد که کودکان، شکوفه های درختان را همچون لبخندِ خدا بدانند و سنگفرشِ کویر را نشانه ای از صبرِ زمین در انتظارِ باران.
باشد که در این مسیر، «تربیت» و «طبیعت» دو بالِ پروازِ انسان به سوی تعالی باشند به امید روزی که هر مدرسه، نه تنها خانهٔ علم، که الگویی برای پاسداشتِ منابع طبیعی باشد و هر مسجد، نه تنها محلِ عبادت، که نمادی از همزبانیِ ایمان و زمین، آیندگان باید بدانند که ما نه تنها وارثانِ زمین، که پاسدارانِ آسمانِ آبی بوده ایم.
باشد که در این راه، «تربیت» و «طبیعت» چون دو رودِ هم آغوش، مسیرِ زندگی را سیراب کنند و آیندگان، در سایه سارِ درختانِ استوارِ دانش و فضیلت، به آسمانِ امید بنگرند به امید روزی که هر کودک، در مدرسهٔ زندگی، بیاموزد که احترام به خاک، عبادتی خاموش است و پاسداشتِ آب، احیای آینده ای تابناک.
نویسنده : امید رنجبر عمرانی