اول ذی الحجّه، نه فقط یادگار پیوند دو تن، که آینه ی درخشانی از عهدی الهی است؛ عشقی که ریشه در ملکوت داشت و شکوفه اش بوی بهشت می داد.
روزی که دستان تقدیر، نخ تسبیح دو جان را به هم تابید، آسمان زمینی و زمین، آسمانی شد. اول ذی الحجّه، نه فقط یادگار پیوند دو تن، که آینه ی درخشانی از عهدی الهی است؛ عشقی که ریشه در ملکوت داشت و شکوفه اش بوی بهشت می داد. علی(ع) و فاطمه(س)، دو کوثر بی همتا در ساده ترین و شکوه مندترین همسری تاریخ، نشان دادند که عشق، نه در زر و تجملات که در زمزمه ی ایمان و ایثار معنا می یابد. گویی آفرینش، قرن ها انتظار این لحظه را کشیده بود تا دو نفس، یک روح شوند و تاریخ، معنای راستین همسفرگی را در سایه ی نام آنان بیاموزد. این پیوند، چنان ژرف بود که گل زمین در شرمندگی سادگی شان سرخ شد و ستارگان، درخشش مهریه ی آسمانی آنان را به یادگار نوشتند.
این ازدواج، حماسه ی بیصدای ستارگان بود. علی(ع)، شیر میدان عدالت که شمشیرش برای حق می درخشید، مهری ناب را پیشکش کرد، زرهی که فروخت تا مهریه ی بانوی بهشتی اش باشد و فاطمه(س)، آن گل بی خار رسالت که دنیا در چشمانش کوچک می نمود با دستانی پر از دعا و دلی پر از امید، خانه ای بنا نهادند که نورش از فردوس برتر می تابید. سادگی سفره ی عقدشان، درس بیکرانگی محبت بود، نان جو هایی که بر خاکریز عشق خوردند و آبی که از چاه صفا نوشیدند حتی فرشته ها در حیرت مانده بودند که چگونه این دو، جامه ای ساده را به شکوه یگانگی آراستند و خاک زمین را به عطر آسمان آمیختند. خانه ی آنان، گواهی شد بر این که عشق حقیقی در سایه ی کاخ های مرمرین نمی بالد بلکه در زیر سقف گلی قناعت، جانی دوباره می گیرد.
خانه ی فاطمه(س) و علی(ع)، گهواره ی نورانی امتی شد که هنوز جهان، نظیرش را ندیده است. دیوارهای گلین آن خانه، روایتگر شب هایی است که فاطمه(س) با دستان معصومش آسیاب می کرد و علی(ع) با چهره ای از اشک شوق، آب از چاه می کشید در آن کوچه ی تنگ مدینه، عشق به قامت قاموس جاودانگی ایستاده بود. هر نگاه شان، آیه ای از توکل و هر سکوت شان، سرودی از همدلی بود. آنان نیاموخته بودند که عشق را با واژه ها تعریف کنند؛ زندگی مشترک شان خود، کتابی گشوده از وفا و صبوری بود. حتی بادها، وقتی از کنار خانه ی آنان می گذشتند، سرشار از نوای عبادت می شدند و باران ها بر آستانه ی درشان، رقص تقدیس می آموختند.
این پیوند، تنها وصل دو انسان نبود؛ پیوند مهتاب و خورشید بود، تا روشنایی جاودانه بی آفرینند. خانه ی فاطمه(س) و علی(ع)، کوثر زنده ای شد که حسن(ع) و حسین(ع) از آن جاری گشتند و تاریخ، از زمزم محبت شان سیراب شد. ازدواج آنان، منشور زندگی است، عهدی که در آن، همدلی بر زراندوزی، خدمت بر سلطه و اخلاص بر ریا چیرگی دارد. آنان آموختند که خانواده، نه مکانی برای آسایش دنیوی که کارگاهی برای ساخت انسان هایی است که باران رحمت خدا را بر زمین می آورند. فرزندان شان هر یک مشعلی شدند تا تاریکی های تاریخ را روشنی بخشند و ثابت کنند که از دل عشق راستین، معجزه زاده می شود.
امروز، روز ازدواج، روزی برای بازخوانی عشقی آسمانی در قالب زمینی است. روزی که یادآور می شود عظمت، در ساده زیستی و سعادت، در همدمی دو ایمان پاک است. فاطمه(س) و علی(ع) آموختند که خانه، وقتی بهشت می شود که مهر خدا در قلب ها جاری باشد و محبت، چون رودی بی پایان، همواره زلال بماند. ازدواج آنان، دریچه ای است به جهانی که در آن، زن و مرد، نه رفیق یکدیگر که بال های پرواز به سوی خداوند هستند. آنان نشان دادند که عشق، هنگامی جاودانه می شود که در مسیر عبودیت جاری شود و هر لحظه ی زندگی، آیینه ای از رضایت پروردگار باشد.
در این سال روز، بیایید از پنجره ی خانه ی فاطمه(س) و علی(ع) به زندگی بنگریم، خانه ای که در آن، مهریه، زره ی فروخته شده، جهیزیه، عبای ساده ولی میهمانانش، فرشتگان و برگزیدگان خدا بودند. بیایید یاد بگیریم که عشق واقعی، در پنهان ترین لحظه ها رشد می کند؛ وقتی که چشم از دنیا می پوشی و همسرت را آیینه ی تجلی خدا می بینی.
پس در این سالگرد، بیایید نهال زندگی مان را به آب وفا سیراب کنیم و شاخه های وجود را به آفتاب اخلاق بلند کنیم زیرا ازدواج آنان، تنها یک خاطره ی دیروز نیست؛ نقشه ی راهی برای فرداها است. آنان به ما آموختند که عشق، هنر ساختن بهشت در دل خاک است؛ هنری که نیاز به صبر کوه ها، صداقت رودها و ایمان ستارگان دارد. امروز روزی است تا دوباره پیمان ببندیم که زندگی را نه با طلا که با طلوع محبت بیاراییم و بدانیم که بزرگترین ثروت، نگاهی است که در آن، نور خدا و خلق خدا را میبینی.
بیایید در این روز، به ازدواج نه به عنوان پیمانی عادی، که به مثابه «نیایشی مشترک» بنگریم؛ نیایشی که در آن، دو بنده، دست در دست هم به سوی معبود می دوند. فاطمه(س) و علی(ع) ثابت کردند که عشق، هنگامی قدسی می شود که در مسیر خدمت به خلق، شکوفا شود. خانه ی آنان، همیشه پر از نیازمندان بود؛ کودک یتیمی که نوازش می خواست، پیرمردی که نان می طلبید و جوانی که تشنه ی معرفت بود. آنان عشق را در کمک به دیگران جاری ساختند و نشان دادند که خانواده ی الهی، جزیره ای برای خود نیست که پلی برای نجات دیگران است.
و اکنون، پس از قرنها، هنوز هم نام فاطمه(س) و علی(ع)، چون نگینی بر تارک تاریخ می درخشد. ازدواج آنان، نه یک پایان، که آغازی بود برای جریانی که تا قیامت ادامه دارد. هر زوجی که در مسیر اخلاق و ایمان گام برمی دارد، وامدار درس های آن دو سرور بهشتی است. پس بگذارید در این روز، عهدی تازه ببندیم، عهدی که در آن، همسری را نه مالک که امانتدار قلب یکدیگر و زندگی را نه بازاری برای معامله که معبدی برای عبادت مشترک بدانیم. همانگونه که علی(ع) در وداع با فاطمه(س) گفت: « به خدا سوگند، هیچ چیز مرا جز فراق تو اندوهگین نکرد. »، ما نیز بیاموزیم که عشق واقعی حتی در فراق، زنده می ماند؛ چرا که ریشه در ابدیت دارد.
نویسنده: امید رنجبر عمرانی