کمال نیوز: اين حقير اولين بار در سال 89 در مقاله اي با عنوان گامي به سوي مازند شهر،اقدام اوليه چند شهرداراستان در جهت تحقق وحدت و بهرمندي از بودجه كلان شهرها را ستودم وبرضرورت اجراي آن تاكيد داشتم .ونوشتم:

"نيك آگاه هستيم شهرداريها، دستگاههاي خدماتي‌اي هستند که به واسطه قانون ازعوارض محلي تامين اعتبار مي نمايند اما مازندران به واسطه ممنوعيت استقرار صنايع و کارخانه در آن به جهت قطب کشاورزي بودن (آن هم اخير از سوي رياست محترم جمهوري تعديل گرديد و توجه به صنايع نيزممکن شد) محروم از کارخانه و صنايع بزرگ است و تمامي درآمدهاي شهرداريها مستقيماً بردوش مردم است .هرچند به واسطه تکيه بر درآمدهاي ناپايدار شهرفروشي به خاطرکسب درآمد صدمات جبران ناپذيري به سيماي شهرهاي مازندران وارد آورد که بعضاً ازروي ناچاري نيز بوده که فرصت پرداخت بدان دراين مقال نمي باشد. در حال حاضر بودجه اي که دولت به کلان شهرها باجمعيت بيش از يک ميليون نفراختصاص مي دهد سالانه درحدود 100 ميليارد تومان است درحالي که تمامي درآمدهاي پيش بيني شده درسال 89 شهرداري هاي 4 شهربزرگ مازندران (آمل، بابل، قائم شهر، ساري) به 140 ميليارد تومان هم نمي رسد. اهميت جذب اعتبار ملي زماني مشخص مي گردد که بايستي گفت که نزديک به 50 ميليارد تومان اين رقم صرف امورجاري شهرداريها مي شود و ازهزينه رفت و روب و جمع آوري زباله و دفع آن که بگذريم شايد کمتر از 80 ميليارد تومان صرف شهرسازي شود و با در نظرگرفتن پروژه ها به درجه شهري - منطقه اي و محله اي، کاملاً مشهود است که آهنگ تغيير هندسه شهرهاي مازندران بسيار کند وديرهنگام نواخته مي گردد و شهروندان نيز ازعوارضي که به شهرداري مي پردازند (هرچند با هزينه شهرنشيني فاصله دارد) احساس يأس و دلسردي مي نمايند، اما در رهگذر 100 ميليارد تومان اعتباري که استحقاق اين مردم مهمان نواز است و همه آن نيز جذب پروژه هاي عمراني و شهرسازي مي گردد شاهد تغيير و تحولات شهرسازي، آن هم با سرعت و شتاب مي شوند. امروز از آمل تا ساري 70 کيلومتر طول فاصله است و در اين مسير
4 شهر تاريخي و کهن وجود دارد که بيش از يک ميليون نفر شهروند شهر نشين دارد وهر کارشناسي اعتراف دارد که اين شهرها امروز به يکديگر وصل شده اند وعلي رغم هويت جغرافيايي جداگانه تقريباً مرزي ندارند تا جايي که روستاها هم بدان متصل شده اند و جمعيت واقعي شهرهاي کلانشهرمازندران در روز
2 برابر جمعيت شب هنگام آن است. و فراموش نکنيم که مازندران از جمله استانهايي است که سالانه در فصلهاي مختلف سال به واسطه دريا و جنگل و آب و هوايي معتدل و کوهستاني ميليونها مسافرو گردشگر ازمنابع ومنافع اين شهرها استفاده مي نمايند و لذا شايسته است با تدابير شوراهاي شهر، شهرداران، فرمانداران، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و بويژه استانداري محترم مازندران از اين حرکت مترقي در وصول حقوق از دست رفته شهروندان کلانشهرهاي مازندران از منابع ملي دفاع و راهکارهاي قانوني آن را تعريف و تصويب نمايند."

وامروز پس از 2 سال از آن طرح اولیه بواسطه اظهارات معاون عمرانی استانداری مازندران که از روی خیرخواهی و ایجاد راهکاری مناسب و البته کمی سخت آنرا درجلسه اي كه براي كلنگ زني بزرگترين مجتمع تجاري شهرستان بابل بیان داشت ،و نگارنده هم حضورداشتم و اگر چه بیانات وی آنگونه که گفته شد ،منتشر نشد ،ایشان در بخشی از سخنانش بيان نمود:كه انتظاردارد نمايندگان مردم در مجلس شوراي اسلامي براي فراهم نمودن اين طرح اقدام نمايند و شهرستان ساري را به جهت مركزيت استان و حفظ هويت آن از اين طرح جدانمود و البته تاكيدداشت:مركز استان به جهت خدمات دهي به استان ،از اعتبارات ويژه برخورداراست.

به محض رسانه اي شدن اين موضوع،هم نقدهاي عالمانه وهم غير منصفانه شروع شد،نظراتي كه صرفا"بابلي" بودن معاون استاندار،بهانه اي شد تا نقد بنويسند همين بس.

متاسفانه ،عقب ماندگي استان مازندران هم در همين نگاههاي سطحي نگري است كه به قول ظريفي كه ميگفت : در استانهاي ديگر همه براي جذب اعتبار وامكانات متحدند ولي در استان مازندران اگر اعتبار و امكانات آماده هم باشد آنقدر دعوا با داريم كه هرگز به مازندران نمي رسد. به نظر این حقیر ،منصفانه تر این بود که با ایجاد وحدت در اصل طرح و اتخاذ راهکارها ،می توانستیم تا موضوعیت کلان شهررا برای مازندران و حتی بیشتر از یکی ،تا دو کلان شهر تعریف می کردیم و می توانستیم از نعمت پول نفت منفعت می بردیم نه اینکه تیشه برداریم و به جنگ معاون عمرانی استانداری رفته و اورا به جرم اینکه بابلی است حمله کنیم .
به هرروی سخن ،معاون عمرانی مازندران ،که شهرهای استان به یکدیگر متصل شده اند سخن درستی است و درواقع شهرهای مازندران بزرگ شهری هستند که تکه تکه اند ودراین رهگذر منافع کلان ملی را از دست داده ایم.
ان شااا... دلسوزان و نخبگان استان از این منظر وارد بحث شده تا در وصول منابع ملی ،منافع بیشتری را ببریم

 

سیدعلی رحیمایی