تضییع حقوق ما ادامه داشته باشد به دنبال شهرستان شدن می رویم / انتقاد از صداوسیما در ترویج واردات برنج خارجی

خطبه اول :
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله .
 در این لحظات عرفانی و ملکوتی ، در این اجتماع بزرگ محضر شما اعزه ی مکرم ، نمازگزاران عزیز ، برادران مؤمن و خواهران ایمانی بدواً خودم و بعد همه ی  شما را به تقوای الهی توصیه می کنم . حقیقت واقع من باب رحمت و محبت از سوی خداوند متعال فرصت های زیادی را برای رسیدن به سعادت ، رسیدن به کمال ، رسیدن به فوض و جنات نعینم در مسیر زندگی مان و در سر زندگی مان قرار داده اند . گر چه همواره راه راز و نیاز و نیایش بین عبد و مولا باز است و این ارتباط برقرار است ولی برای یک چنین زمان خاص که نورٌ علی نور باشد . ایامی که نزول وحی الهی است . شب قدر است . دو قدر در کنار هم . هم قرآن ناطق و هم قرآن صامت . فرصت مناسبی است . این فرصت ها را از دست ندهیم . سعی کنیم تا قبل از این که این فرصت ها را از دست بدهیم ، بانگ الرحیل در گوشمان آویخته گردد و بر روی دستان مردم قرار بگیریم قبل از ورود به عالم قبر از این فرصت ها استفاده کنیم .  حقیقت واقع آن چه که بزرگ مان فرموده اند ، مولای مان ، علی (ع) مان که عالم و آدم به طفیل وجودشان خلق شده ایشان چه عنوان می دارد ؟ صدیقه ی طاهره (س) که تمام هستی پیغمر (ص) است ایشان چه سفارشی نسبت به شب اول قبر دارد . چه گریه هایی برای شب اول قبر دارد . وقتی آن امامی که زینت عبادت کنندگان است و سید الساجدین است ایشان آن حال را دارد آن وقت منِ انسان ضعیف النفس چه باید بکنم . به این باور دارم و معتقد هستم که باید بروم و بمیرم و باید در عالم قبر قرار بگیرم .
 خوش به سعادت آنهایی که دار قبر خود را آباد کنند . این همه بناهای چندین طبقه ای که دارم برای این دنیا ی خود می سازم یک ساخت و ساز خوبی هم برای قبر و قیامت خودم داشه باشم . فقره ی از دعای ابی حمزه ی ثمالی است که در سحرهای های رمضان خوانده می شود . این فقره از وجود نازنین امام سجاد (ع) «فإن عَفوتَ یا ربّ فطال ما عفوت عن المذنبین قبلی» من اولین گنهکاری نیستم که خدا دارد گناهم را می بخشد . قبل  از ما هم بخشیده . قبل تر  و از قبل تر از ما هم بخشیده . پس زمان مناسبی است . فرصت مناسبی است . امشب در سایه سار قرآن قرار می گیریم . با قرآن به خدا متوسل و متمسک می شویم . با ذکر توسل به چهارده معصوم که هر کدام از این ها نور هستند و نور در کنا نور چه خواهد شد . چه دلبری ایجاد خواهد کرد . چه عزتی را رقم خواهد زد . هر کسی سعادت یک ساله ی خودش را در شب قدر بوجود می آورد . این نیاز به مقدمه دارد . نیاز هست که انسان خودساز یرا ایجاد کند . بعضی از انسان ها به جای این که خود سازی بکنند ، خودسوزی می کنند . این که می گویند قبر و فشار قبر و عذاب قبر این نیست که در قبر از قبل عذاب وجود داشه باشد . این فشار و عذاب قبر خودمان و اعمال خودمان است . کردار من و شما و رفتار و افعال من و شماست که این را بوجود می آورد . من مکرر عرض کردم . شاید به خاطر بعضی از مسائل یک شخصیتی از امور مادی به بهره شده به ظاهر مادی فقیر است ولی ما مولا علی (ع) را داریم . ما امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را داریم . ما فاطمه زهرا (س) را داریم . ما پیغمبر (ص) را داریم . یکی از مهم ترین مسائلی که می تواند نقش مهمی در دست یابی انسان به کمال که همان قرب الهی از آن تفسیر شداه داشته باشد مباحث اخلاقی است . مباحث اخلاقی مان را درست کنیم همه چیز حل می شود . بداخلاقی نکنیم همه چیز حل می شود . در مسیر گناه نباش خیلی سعادت ها برای مان محقق می شود . اگر صفتی می خواهد برای انسان به عنوان اخلاق او محسبوب شود باید در نفس انسان پدیدار شود . به حرف نشاید . بنده بیایم بگویم که غیب نکنید آن وقت خودم اهل غیبت باشم تأثیر نمی گذارد . باید به عمل باشد . باید در نفس ما ایجاد شود . تقوا را در نفس خودمان ایجاد کنیم .
یکی ازمهمترین مباحث که نقش بسیارمهمی دردستیابی انسان به کمال که همان قرب الهی است داردمباحث اخلاقی می باشد
اگرصفتی می خواهدبرای انسان به عنوان اخلاق اومحسوب شودبایدثابت شده درنفس اوباشدوانسان آن صفت رابه آسانی وبدون نیازبه تفکرانجام دهد.
اخلاق جمع خُلق می باشدوخُلق به معنای صورت باطنی است .خداوندبه انسان استعدادکمال یابی راعطافرموده ومیدان عملش بازاست ونیزقدرت برتعیین مسیرخودش رادارد صورت ظاهری مان را الحمدلله مواظبت می کنیم و به آن می رسیم . لباس خوب ، آرایش خوب ، وسایل زندگی خوب . اما از صورت باطنی مان چه کسی باید مواطبت کند و به آن برسد ؟ صورت باطنی مان را دریابیم. و می تواندبا بهره گیری ازآیات نورانی قرآن کریم وسیره عملی پیشوایان مان پیامبرواهل بیت (علیهم السلام)که به محاسن اخلاقی دستورداده اندبه درجه ای ازکمال معنوی وطهارت روحی برسدوبسی بالاترازمقام ومنزلت فرشته باشدتاجایی که سزاوارتقدیس وتکریم همگان بویژه فرشتگان باشد.

خداوند متعال هم به انسان استعداد کمال یابی را آن هم در حد مطلوبش قرار داد تا ما هم در این مسیر سعادت قرار بگیریم و این جاست که میدان عمل باز می شود . این جا است که مرد عمل می خواهد تا بتواند توسط قدرتی که ازاین فرصت ماه رمضان برای من و شما محقق شده استفاده کنیم . چرا من نمی توانم نماز خوبی داشته باشم ؟ که گفته که نمی توانیم . ما چگونه شانزده ساعت از خوردن و آشامیدنی که حلال است و برای من و شما قرار دادند و چون خدا فرموده که خط قرمز است ما از این خط قرمز عبور نمی کنیم . پس ما می توانیم از این آیات نورانی قرآن کریم و سیره ی علمی پیشوایان دینی مان و اهل بیت (ع) بهره ببریم . ما فقط یدک نکشیم شیعه بودن مان را . چرا فقط می گوییم که شیعه هستیم ولی عمل نداشه باشیم . حتماً یک روزی با آنها روبه رو می شویم . باید آن محاسن اخلاقی ای که در سیره ی عملی اهل بیت (ع)و پیغمبر (ص) بوده که آن هم درجه ای از کمال معنوی و طهرات باطنی و روحی لست که بالاترین مقامی است که برای من و شما قرار دادند . رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند را آیا یک انسان گنهکار می تواند برسد یا انسانی که متخلق به احسان حسنه است . آن کسی که بزک می کند ، آرایش می کند هم زندگی خود و هم زندگی مردم را به مخاطره می اندازد به سعادت می رسد یا این شخصی که آرایش باطنی می کند . تا خدا را صدا می زند خدا می گوید جانم . می گوید بروید ببیند بنده ی من چه چیزی از من می خواهد .
قرآن کریم وقتی می خواهدپیامبراکرم (صلی الله علیه وآله)راستایش وتوصیف کنداولین چیزی که روی آن تکیه می کندمی فرماید:اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیم:بدرستی که توبه اخلاق پسندیده وبزرگی آراسته شده ای ودرجای دیگردرسوره آل عمران آیه 159 خداوندخطاب به پیامبرمی فرماید فَبِمارحمهٍ مِنَ اللّهِ لِنتَ لَهُم وَلَو کُنتَ فَظًا غَلیظَ القَلبِ لَانفَضّوامِن حَولِک......یعنی به رحمتی ازسوی خدانرم ومهربان شدی که اگرخشن وسنگدل بودی ازاطرافت پراکنده می شدند.درسراسرقرآن دستوربه فضائل اخلاقی داده شده وازرذائل اخلاقی نهی کرده است.
اگرپیمبر (ص) بداخلاقی می کرد ، مردم می آمدند ؟ به پیغمبر (ص) شکمبه ی گوسفند می زنند و او به مردم سلام می گوید . فحش می شنود و به مردم سلام می گوید . به پایش سنگ زدند می گوید ای خدا نکند به خاطر بداخلاقی این مردم این ها را مجازات کنید .
 امام صادق (ع) می فرماید بداخلاقی ایمان را ویران می کند همان گونه که سرکه عسل را ویران می کند .
 نمازگزاران عزیزالگودرخودسازی های فردی وچه درتربیت اجتماعی سهم عمده ای داردقرآن برای ماالگوواسوه معرفی می کندکه ماهم مانندالگویمان می توانیم به مرحله ای ازبزرگی وانسانیت دست پیداکنیم.هم حضرت ابراهیم (علیه السلام)درمسیرمبارزاتی توحیدی خویش الگوی موحدان معرفی شده است آنجایی که درقرآن درسوره انعام آیه 161 خداوندمی فرماید(ابراهیم حنیفاٌ وَ ماکانَ مِنَ المُشرِکین)حضرت ابراهیم یکتاپرست بودوازمشرکان نبودوهم پیامبران دیگرحضرت صالح ,حضرت موسی ,حضرت هود,حضرت نوح ,حضرت عیسی وحضرت یوسف وآخری پیامبرخاتم حضرت محمدبن عبدالله (صلی الله علیه وآله )رابه عنوان الگووأسوه های اخلاقی معرفی کرواین توجه قرآن کریم رابه تأثیرگذاری صفات ورفتاروالگوهاوانسان های شایسته وبرجسته بررفتارپیروان وهواداران نشان می دهد.اگرنسبت به سرمشق بودن هرکس دیگرشک وتردیدی باشدالگوبودن رسول خدابی هیچ تردیدی ازسوی خداوندمتعال تثبیت وامضاء شده است.وشاهدآن درسوره احزاب آیه 21 آمده :لَقَدکان لَکُم فی َرَسُولُ الله أُسوَه ٌ حَسَنَه به درستی که رسول خدااسوه ی نیکویی برای شمااست.حال به نمونه ای ازاخلاق برخی ازپیامبران درقرآن وروایات اشاره می کنیم
درکتاب الکافی ازعیسی بن مریم (علیه السلام)نقل می کندای حواریون من ازشمادرخواستی دارم که می خواهم آن رابرآورده سازیدحواریون گفتندهرحاجتی داری ماحاضربه انجام آن هستیم پس عیسی برخاست وپاهای آن هاراشستشودادآنهاباشرم وخجالت گفتندای روح خداسزاواراست ماپای توراشستشودهیم اماعیسی فرمودمن سزاوارترین مردم برای خدمت به عالم هستم بدانیدهمان طورکه من برای شماتواضع کردم شماهم بعدازمن درمیان مردم تواضع کنیدسپس فرمود:برشماواجب است که تواضع کنیدچون حکمت باتواضع رشدمی کندنه باتکبرهمان طورکه گیاهان دردشت می رویندنه درروی کوه

حضرت یوسف (علیه السلام)که درقرآن خداوندازایشان به خاطررفتارشایسته ای که درمقابل زلیخاانجام داده درسوره یوسف می فرمایداِنَهُ مِن عِبادنَاالمُخلَصین یعنی اوازبندگان مخلَص ماهست یعنی خدااورابرای خودش خالص گردانیدونیزداستان ایشان رابه عنوان احسن القصص معرفی می کند از درون خودش گذشت . از منِ خودش گذشت و اسیر نفس نشد . شیدایی های زلیخا ایشان را اسیر نکرده . نه فقط به ظاهر یک دسیسه ای بوده بلکه دسیسه و عشوه های متعددی بوده . این که امروز یک عده فریب بعضی از مسائل را می خورند . این که فریب زر و زور و سکه و دینار را می خورند این راه سعادت نیست . راه سعادت در مسیر خدا بودن است .
ونیزحضرت موسی (علیه السلام)که درجریان ازدواجشان بادخترشعیب که باچه حیاوعفتی واردمی شودوهنگامی که می بینددختران شعیب می خواهندگوسفندان خودراآب بدهندایشان به خاطروجودچوپانان نامحرم دیگرخوداین مسئولیت رابه عهده می گیرندوهمین اخلاق پسندیده ای که انجام دادندمنجربه این می شودکه حضرت شعیب یکی ازدخترانش رابه ازدواج ایشان درمی آوردودرراه برگشت ازمدین بودکه ازدورهاله ازآتش می بیندکه وقتی نزدیک می شودندایی می آیداِنّی أَنارَبُک من پروردگارتوهستم اماپیامبری که دارای خلق عظیم هستند, پس ما هر جایی و هر گوشه ای از تاریخ را مطالعه می کنیم می بینیم صحبت از اخلاق حسنه و خُلق نیکو است . چون قرار است مانسبت به مفاسد اجتماعی که در روابط مان وجود دارد در این باره عرض کنیم که باید در ابتدا از محسنات اخلاق سخن بگوییم . از این همه نعمتی که در مقابل مان قرار گرفته .
 سعیدبن هشام نی گویدبه عایشه گفتم لطفادرباره اخلاق پیامبربرایم صحبت کن عایشه گفت مگرقرآن نخوانده ای گفتم چرا,گفت اخلاق پیامبرهمان است یعنی تمام اخلاق پسندیده قرآنی راعمل می فرمودپیامبراکرم (صلی الله علیه وآله)حتی دربرابردشمنان خودکه موردآزارواذیت قرارمی گرفتندالفت ومهربانی می کردندوهیچگاه درمقابل آنهامقابله به مثل نمی کردندانس بن مالک می گوید:10سال خدمت پیامبربودن ودراین مدت هرگزندیدم که زانوانش راجلوتراززانوان همنشین قراردهدوچون کاری می کردم هرگزنمی فرمودچنین کردی؟اصحابش را به بهترین نام می خواندبیشترازهمه برخلق خدادلسوزبودبیشترازهمه صله رحم می کردوبه زمین می نشست وغذامی خوردومی فرمودمثل یک بنده غذامی خورم ومثل یک بنده می نشینم
نقل شده ایشان وقتی می خواستندبه فقیری کمک کنندهیچگاه صدقه روبه دیگری نمی دادندتابه فقیربدهدبلکه خودش آن رابه دست فقیرمی گذاشت. این پیغمبر (ص) خدا بود حالا من چه دارم ؟ امام جمعه هستم که باشم . فلان مسئول است که باشد . فلان سرمایه داری باش . چه داری ؟ بالاتر از پیغمبر (ص) هستی ؟ برنامه ریزی داشته باشیم در زندگی مان . به با خدا بودن برسیم . هر کسی که در مسیر خدا است سعادت مند است . و هر کسی که  از مسیر خدا دور ماند در مسیر شقاوت قرار گرفت .

وجود نازنین امیر بیان ، صاحب زمین و زمان می فرماید که نبی مکرم (ص) اسلام اوقات خودش را به سه دسته تقسیم می کرد . بخشی را برای خدا . ما برای خدای مان برنامه ریزی داریم ؟ یا این که فقط وقت اذان است آن هم سریع نماز را بخوانم تا رفع تکلیف شود . آن چه ماندگار است خدا است . خدا به عبادت من و شما نیاز ندارد . ما برای ارتقا خودمان به خدا نیاز داریم . بخشی از اوقات خود را برای خانواده و امرارمعاش و برطرف کردن زندگی . در خیلی از زندگی های مان امروزه دغدغه وجود دارد که آن هم باید حل شود . و بخش سوم می فرماید برای خود و مردم . بری مردم وقت بگذاریم . برای مردم سرمایه گذاری کمنیم . ما هر چه داریم از این مردم است . اگر مردم نبودند که بنده ی حقیر امروز این جا در حال خواندن خطبه نبودم . اگر این جمعه و جماعات نبود چه می شد ؟ اگر این منبر و قال الصادق (ع) و قال الباقر (ع) نبود چه می شد ؟ مسئولین از مردم غافل نشوید . متوجه باشید . این مردم اند که باعث هویت منِ مسئول می شوند . این اجتماع است . از مردم نردبان نسازید . شاید به ظاهرامروز مسند در دست من است و می توانم . ولی باید دعای مردم باشد . واقعاً ناراحت شدم وقتی آن جوان عزیز می فرمود که به آن خانم غیر محجبه گفتم خواهرم حجابت را حفظ کن . گفت من حجاب خود را حفظ کنم آن وقت آن فرزند فقیرِ صغیر من که شام ندارد و گرسنه می خوابد با این همه بنرهایی که زدند و تشکر می کنند . چه خبر است ؟ چه کار کردید ؟ چرا هزینه می کنید ؟ چرا بیت المال مردم را صرف بعضی از اینکارها می کنید . بیاییم مشکلات را برطرف کنیم . بیاییم معشیت مرم را در نظر بگیریم . واقعاً امروز بعضی از خانواده ها نان ندارند که بخورند . لباس ندارند که بپوشند . بعضی ها در زندگی شان شرمنده ی فرزندشان هستند . آن وقت است که فحشا بوجود می آید . واقعاً تشکر می کنیم . درست است خدمات بسیار زیادی را انجام داند . دست مریزاد احسنت بر شما . ولی توصیه مان بر این است که حق شناس باشیم . اگر این ها را از دست بدهیم مشکلات بوجود می آید .
ان شاءالله مابه عنوان شیعیان پیروپیامبربتوانیم ازاخلاق الگوهاواسوه هایی که برای مامعرفی شده درکتاب آسمانی مان قرآن وروایات اهل بیت (علیهم السلام)پیروی کنیم وبتوانیم شمه ای ازاین محاسن اخلاقی رادرزندگی فردی واجتماعی خودمان پیاده کنیم.
ذکر توسلی داشته باشیم گر چند عزیز دل مان حق مطلب را ادا کرد . از علی (ع) گفتیم . برادران و خواهران امشب متعلق به علی (ع) من و شماست . قرآن ناطق و قرآن صامت . همان هایی که قرآن را بر روی نیزه کردند . همان ها تصمیم رفتند که علی (ع) نباشد . همان هایی که خوارج بودند تصمیم گرفتند که مشکل ایجا کنند . و همان ها هم امروز تصمیم می گیرند که تفکر علوی نباشد . دیروز در همین رسانه های مجازی نوشته بود که متأسفانه یکسری روسری ها و چادرهایی را طراحی کردند جهت این که قبه حجاب شکسته شود . فاطمه (س) یعنی حجاب . علی (ع) یعنی متانت . متوجه باشیم که در دین علی (ع) باشیم آن وقت در مقابل تفکر علوی ایستادگی کنیم ! علی (ع) ای که مرغابی ها التماسش می کنند . می گویند علی (ع) نرو . علی (ع) باید برود تا وعده گاه حق محقق  شود . علی (ع) باید در محراب کشته شود تا محراب بماند . علی (ع) باید در منزلگاه منبر کشته شود تا منبر بماند . صاحبان منبر متوجه باشید . جای و راه علی (ع) است . آمد از در عبور کند قلاب در دارد التماس می کند . علی (ع) جان نرو . علی (ع) جان فتنه ای و دسیسه ای در پیش رو است . علی (ع) شمشیر آغشته به زهر در انتظار شماست . اما علی (ع) می خواهد به زهرا (س) ، به یار و محبوبش برسد . در را هم راضی کرد که باید برود . علی (ع) رفت به مسجد . آن نانجیب را بیدار کرد بلند شو وقت نماز است . رفت اذان گفت . دیگه از آن  به بعد کوفه روز خوش ندیده . آخرین اذان علی (ع) را شنیدند و چه کردند بعد از آن ؟ همه ی اوج مصیبت مال آن شامگاهی است که فرمود همه به غیر از فرزندان فاطمه (س) بروند . همه رفتند . عباس هم رفت . فرمود زینبم عباسم کجاست . فرمود عباس آن طرف حجره نشسته دارد گریه می کند . زینب جان به عباسم بگو بیاید . عباس آمد در مقابل پدر زانوی ادب زد . عباسم گریه نکن . عباس گریه ها در پیش رو داری . عباس من کربلا را در پیش رو داری . عباس جانم ، نکند کربلا دست ازحسین (ع) من برداری ؟ عباس بزرگ شده و پرورش یافته ی مکتب علی (ع) است . مگر می شود که دست بردارد . احسنت بر این شجات شما . علی (ع) جان قطعاً بودید کربلا را مشاهده کرده اید . قطعاً دیدید که چه صحنه ای رخ داده . حتی دست ارباً اربا شده . تیر بر چشمان عباس خورده . عمود آهنین بر فرق عباس . بدن غرق در خون . حسین (ع) می بیند که عباس دارد این پا و آن پا می کند . عباسم چه می کنی ؟ حسین (ع) جانم ادب اقتضا می کرد که دست بر روی سینه بگذارم اما دست ندارم . رمقی ندارم که به احترامت بلند شوم .

اما حسین (ع) جان ، تا زنده ام من را به خیمه نبر چون به بچه ها وعده ی آب ...
خطبه دوم :
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله .
 در این لحظات بسیار معنوی در محضر شریف شما سروران عزیز و ارزشمند در ابتدا خودم و بعد ههم ه ی شما را به تقوای الهی توصیه میکنم . هر سعادت و پیشرفتی است در مسیر تقوای الهی است . هر کسی با خداست زندگی اش توأم با تقواست . کسی با گناه نتوانسته  سعادت مند شود . کسی با نادیده گرفتن از این عالمی که در محضر خداست نمی تواند پیشرفت داشته باشد . پس دقت کنیم . فرصت توبه برای مان محقق شده . فراموش نکنیم . معلوم نیست سال بعد باشیم . همین سال گذشته در همین نماز در محضر من و شما چه جوان ها و چه پدران و مادران ایمانی و مؤمنی بودند  الآن نیستند . معلوم نیست حتی بنده می توانم این خطبه را تمام کنم یا خیر ؟ بله درست است نزد محضر خداوند متعال دعا کنیم . و آن مسیری که موجب سعادت مان هست رقم بخورد را از ایشان بخواهیم . ان اءالله طوری شود که عاقبت به خیر شویم .
مناسبت های متعددی در پیش رو است .
سروران عزیز ما هر چه داریم از شماست . اگر این آبروی اندکی که داریم بواسطه ی شما و حمایت ها ی شماست . اگر این حمایت ها نباشد این صحبت ها وجود نخواهد داشت . همه ی دغدغه ی فکری مان این است که وظیفه مان را به عنوان یک نوکر خوب انجام دهیم . به دنبال مطالبات مردم باشیم . آنچه را که خواستگاه مردم است را رقم بزنیم . اگر چه درآن روایت است که کسی از تنهایی نترسد . بله بنده بعضی از صحبت هایی را می کنم که نباید بکنم . تنها می شوم و حمایتم نمی کنند . ولی حمایت این مردم را دارم . لذا از شما می خواهیم که قطعاً ما را حمایت کنید . با ما هستید و بیشتر از این با ما باشید . اگر تبعیضی باشد بنده دلم می سوزد . اگر خدایی ناکرده بخواهند جای خاصی را ببینند دلم می سوزد . بنده تشکر می کنم و دست همه ی مسئولین را می بوسم . و آن چه را که این عزیزان می خواهد چه در بخش دشت سر و چه بخش ابودشت . ما چندین هفته است که داریم داد می زنیم نسبت به بخشداری دشت سر . نمی دانم چه زمانی می خواهد انجام بگیرد ؟ ما به خاطر شما مردم داریم عرض می کنیم . یعنی آوردن بخشدار این همه فرصت می خواهد ؟ هم 22 بهمن موجب جابه جایی دو بخشدارمان شده و هم اکنون که روز قدس مان هست. آیا از روی هدفی است ؟ که ان شاءالله نیست . اگر که نیست بسم الله . ما باید به این مردم حساب پس دهیم . بنده دو سه سال است که برای معرفی بخش خودم که بنده نوکر این مردم هستم آمدیم دو طرح را ایجاد کردیم یکی جشنواره ی برنج که الحمدلله نتیجه داد و باز هم جشنواره ی دوم را خواهیم داشت و یکی کنگره ی ملی میرقوام الدین بود . یک سال تمام از آمل و ساری و تهران و قم به این مسئولین گفتم جلسه بگذارید جناب آقای فرماندار جسه ای نگذاشتند . چطور هفته ی قبل جلسه گذاشتید چرا اون موقع حضور پیدا نکردید و چرا الان رفتید چون مرکز بود . چرا حق ما را زیر پا می گذارید ؟ چرا ما را نادیده می گیرید .
از اینکه در مورد مراسمات بخش هایمان بنده از این که التماس می کنم مراسم مان در بخش خودمان گرفته شود به همین خاطر است . یک سخنران در یادوراه ی شهید می آید بگذارید نام دابودشت برده شود . بنده هم فرزند آمل هستم . مانعی وجود ندارد . ولی فرصت های بیشتری برای آمل وجود دارد . بنده فرصتی که در بخش خودم وجود دارد و می دانم که سخنران های متعددی را می آورند که آن روز مراسم شهید جعفری و این روز هم شهید سلطانی . از شما می خواهم بیاییم هم دل و هم صدا باشیم . فرصت ها را برای بخش مان ایجاد کنیم . کار زیادی برای دو بخش می خواهد . بله کارهای زیادی انجام شده . از دولت محترم تدبیر و امید هم تشکر می کنم . اگر خدایی ناکرده به همین منوال پیش برود و خواسته ای مان انجام نشود و تبعیض انجام بگیرد اگر شده که سِمت خودم را از دست بدهم می روم به دنبال شهرستان شدن دابودشت . اگر قرار است حقوق تضییع شود و ما حرفی نزنیم نمی شود . بله فرقی ندارد دابو ، دشت سر ، لاریجان ، امامزده عبدالله و آمل همه در این شهرستان است . عرض من این است که همه ی مردم دیده شد و برای همه ی مردم خدمت انجام دهیم .
فرصت شب قدر را پیش رو داریم قال الله تبارک وتعالی: « یاأیُّهاالناسُ قَدجاءتکُم مَوعِظَه مِن رَبِّکُم وَشِفاءٌلِمافی الصُدُوروهُدیً ورحمهً للمؤمنین»
 باوربه قرآن یکی ازعوامل بهره وری درجامعه جهانی ازآن می باشدچون جامعه ی قرآنی درکمال امنیت خواهدبودنه این همه خشونت چون معتقدیم قرآن کتاب شفاء است . قرآن کتابی است که آمده برای آزادی بخشی من و شما . به این قرآن باور داشه باشیم .

امشب شب قرآن و شب نزول قرآن است . صرف زیر قرآن رفتن ملاک نیست . صرف خواندن قرآن ملاک نیست . باید به قرآن عمل کنم . بنده که مسئول هستم و در این قرآن می خوانم که این مردم ولی نعمت هستند باید این را انجام دهم . شمایی که پدر هستید مبانی تربیتی موجود در قرآن را باید انجام دهیم . « أنَّه لَقَولٌ فَصل و ما هو بِالهزل»  کلمات قرآنی نه ازروی شوخی باجدیت تمام خاتمه ی کلام این عالم در جان قرآن است . این کتاب را ما باید بارور داشته باشیم . «هدیً ورحمه ًوبشری» هم هدایت است وهم رحمت وهم بشارت «موعِظهٌ مِن رَبِّکم» نصیحت الهی وهم «تِبیاناً لِکُلٌ شی ء» بیان همه چیزاست.فرصت شب قدر فرصت نزول یک چنین کتاب آسمانی است . مکتبی که قرآن دارد در آن افسردگی ، اضطراب و ناهنجاری های اجتماعی ندارد . چقدر نامه می دهند .  خانمی که می گوید من از دست عشوه گری ها و طنازی های خانم همسایه برای شوهرم در امان نیستم . ابن مکتب قرآنی نیست . دقت کنیم .
قرآن شفادهنده دردهاست اضطراب,افسردگی ,نگرانی وناهنجاریهای اجتماعی وکینه وحسادت وغیبت راچگونه می شودباقرآن درمان کرد؟
پیامبرگرامی اسلام(صلی الله علیه وآله)فرمود:جبرئیل نزدمن آمدوعرضه داشت یارسول الله !فتنه ها درامت توزیادمی شودوامت توبه فتنه هایی مبتلامی شوندگرفتاریهاوظلمت هایی به امت توروی می آورد«سَیَکونُ فی أُمَتِکَ فتنه» ای پیامبردرآینده گرداب حوادث وفتنه هامی آیدگفتم:جبرئیل چه کنند؟راه خروجش چیست؟جبرئیل عرضه داشت یارسول الله خدای تبارک وتعالی می فرماید:
« کتابُ اللهِ فیهِ بیانٌ مافی قَبلِکُم مِن خَیٍ وخَبَرُمابعدِکُم» این قرآن است ازگذشته وآینده خبرمی دهدوباتمسک به قرآن می تواننداین فتنه هارادفع کنندپس روایت هم این راتأیید می کند.
امیرالمؤمنین در نهج البلاغه می فرماید «فَأِنَّ فیه شِفاءٌ» این قرآن شفااست.«مِن أَکبَرالدّاء» ازدردهای بزرگ نه دردهای ساده . یعنی وقتی می گوییم بزرگ , ساده را زودتر درمان می کند چون که صد آمد نود هم پیش ماست .
 دردهای بزرگ چیست؟ الکفر(کفر)والنفاق(نفاق)والغی(گمراهی)والضلال(انحراف)فرمود: این کتاب دردهای بزرگ مثل کفرونفاق وگمراهی وضلالت راشفا می دهد.مکتبی که قرآن دارد در آن ضلالت و گمراهی وجود ندارد . ما با قرآن فاصله گرفتیم .
درروایتی ازنبی مکرم اسلام فرمودند«أِن اَرَدتُم عَیشَ السُّعَداء وموتَ الشُّهداء والنَّجاهَ یومَ الحسر و الظل یوم الحرور و الهدی یوم الضلالة» روایت طولانی است حضرت فرمود:اگرمی خواهیدمرگ شمامثل مرگ شهداءشوددیگرمرگی بالاترازشهادت که نداریم شهادت بالاترین نوع مرگ درراه خداست وحدیث هم داریم که هرکس به بهشت می رودآرزوی برگشت نمی کندجزیک گروه آن هم شهداکه می گویندمارابرگردانیدکه یکباردیگرشهیدشویم واین کرامت وجایگاه وعظمت مسیرشهادت تابهشت راببینیم.درروایت است که وقتی کسی شهیدمی شودهمان لحظه هفت پاداش به اومی دهندیکی این که به وجه خدانگاه می کندنه نگاه حسی بلکه توجه به خداست فرموداگرمرگ شهیدگونه می خواهیداگرزندگی سعادتمندانه می خواهیدو اگرنجات درقیامت می خواهید«فَادرُسُوا القرآن» برویدسراغ قرآن.قرآن به شما راه سعادت می دهدوهم مرگ شهیدگونه وهم نجات چون کلام خداست وپرونده های شمارا سنگین وبرجسته می کندوجلوی شیطان رامی گیرد
 این است کلام خداامیرالمؤمنین فرمود:خدارانمی توان دیدولی می توان کلامش راشنیدفرمود«فَتَجَلَّی لهُم سُبحانَه فی کتابِه» خدا در این قرآن تجلی کرده است فرمودهرکس فکرکندکه چیزی ازقرآن بالاتراست مثلا کلام ارسطو ,فلسفه دکارت و......«عَظَّمَ صغیراًوصَغَّرَکبیراً» قرآن راکوچک شمرده وچیزهای کوچک رابزرگ شمرده است. این احادیث همه ادعای خودقرآن است اکنون بایدازاین قرآن راهکاربیرون بکشیم چرا؟چون قرآن این همه عظمت دارداین همه موعظه ی باارزش داردولی من هنوزحسادت ,سوء ظن ,اضطراب ,ترس ونگرانی دارم چرااین بیماری هارانتوانستم درمان کنم؟«شِفاءٌ لِمافی الصُدُور_مِن اکبرالدّاء » قرآنی است که دردهای بزرگ راشفامی دهد.
اما مقداری در مورد ویژگیهای قرآن را محضر شریف عرض نمایم  :
«أِنَّهُ لَقرآنٌ کریم»  این کتاب کرامت است کریم به کسی می گویندکه احسان می کندکمک می کنداین کتاب نفع واحسان وخیررسانی است
«فی کتابٍ مَکنون» هیچ کسب نتوانسته یک آیه ازقرآن راکم ویابه آن چیزی اضافه کنداین قرآن ازلوح محفوظ است ازپیش خداآمده وخودش آن راحفظ کرده ایت تابه دست مارسیده درباره تورات وانجیل نمی شوداین چنین ادعایی کردبایگانی این کتاب اصلش پیش خودمن است ازآنجالباس الفاظ پوشیده ونازل شده است
 «لایَمَسُّهُ أِلَّاالمُطَهَّرون» این کتاب راپاکیزه هامی فهمندامام صادق (علیه السلام)فرمود:مطهرون یعنی مقربون بااین قرآن انس داشته باشیدتازبانش رامتوجا شویدبایدزبانتان پاک باشدوالااگرهمین قرآن راآدم ظالم بخواندجزخسران نیست «ولایَزیدُالظالمینَ أِلّاخسارا» خوب دقت کنیدتابه جای گله قرآن برسیم

«تنزیلٌ مِن ربِّ العالمین»  این قرآن کلام پیغمبرنیست آنهایی که گفتندلفظ قرآن ازپیامبراست قرآن رانفهمیده اندلفظ هم مال خداست پیغمبرفقطواسطه ی درنقل است «أِنَّه لقرآنً کریم فی کتاب مکنون لایمسه الالمطهرون تنزیل من رب العالمین» ای مردم این قرآنی که من فرستادم و کتاب مکنون است هدایت است این قرآنی که شفا,موعظه تبیان وهمه عظمت هادرآن است گله منداست «َفَبِهذَالحدیثِ أَنتم مُدهِنون»  مدهنون از دُهن می آیدیعنی روغن بااین قرآن سستی می کنیدبه این قرآن واین حدیث خداواین کتاب نورواین کتاب بی توجهی می کنید « أَفَبِهذالحدیث»  آیابه این قرآن «أنتم مُدهِنون» ادهان یعنی سستی تساهل وبی توجهی می کنید؟
اما دومین فرصت ، فرصت معرفت شناسی حضرت علی (ع) است . بسیار زیبا عنوان فرمودند و امشب شب ضربت خوردن امیرالمومنین علی (علیه السلام)است امام امیرالمومنین قطب السالکین ,امام العارفین ,امیرنیکی هاووالایی هایعسوب الدین وشخصیتی که دوست ودشمن باهمه مخالفت ها ,مبارزه هاوجعل حدیث هازبان به مدح وستایش اوگشودند با این که نزدیک 60 سال وحتی بیشتربعدازشهادت آن حضرت وهمچنین دردوران حاکمیت معاویه علی (علیه السلام)سبب شدفضائلش انکارونادیده گرفته شداماآنقدراین فضایل زیادبودوآنقدراین نورگسترده شده بودکه هیچ اثری هیچ غباری وهیچ مانعی نتوانست آن را بپوشاند.  که روایت های متعددی وجود دارد .
ابن ابی الحدیدمعتزلی عالم سنی درشرح نهج البلاغه می گوید:« وَما أقولُ فی رَ جُلٍ أقَرَّ لَهُ اَعداؤُهُ وَخُصُومُهُ بِالفَضل» چه بگویم درموردکسی که دشمنانش فضائل وکمالات اورابیان کردندودروصف فضائلش کتاب نوشتنددرجلداول ازشرح نهج البلاغه ایشان 24 حدیث دارددرفضیلت امام علی (ع)می آوردومی گویداین هایک خوشه ای است ازآن مطالبی که پیامبر(صلی الله علیه وآله)درباره امیذالمؤمنین فرموده است .
شبلی شُمَیل مسیحی شخصیتی است که به قول شبلی شمیل (علیٌ نُسخَه مُفرَده)علی (علیه السلام)نسخه تنهاوبی نظیری است.
جرج جُرداق مسیحی می گوید:من مسیحی هستم ولی علی را به خاطرفضیلت هایش دوست دارم ودنبال هرفضیلتی رفتم دیدم درعلی هست و بعضی ها انصاف را درباره علی به کار نبردند لذا تصمیم گرفتم درباره امام شیعه ها کتابی بنویسم آدمی که قاعدتا نه مسلمان است ونه شیعه امادرباره امام علی (علیه السلام)کتاب می نویسد!
شیخ صفی الدین حلّی می گوید:علی جان درصفات وویژگیهای تووقتی نگاه می کنیم چیزهایی جمع شده که دریک آدم عادی جمع نمی شودبالاخره کسی که شجاعت داردکسی که قاطعیت داردهمزمان عبادت داشته باشدهمزمان برای یتیم اشک بریزدهمزمان مدیریت داشته باشدمشکل است دلیل بی نظیربودن تواین است که توهمه صفات خوب راداشتی هنه صفات متضادکه گاهی به ظاهرباهم جورنیست هرکسی داشته باشددرتوجمع بود.امیرالمؤمنین که فراریان ازعدلش می آمدندبه دربارمعاویه پناهنده می شدنداماآنجاهم ازاوتعریف می کردند.
نجاشی راحضرت حد شراب زد از امیرالمؤمنین جدا شد و به نزد معاویه آمد به او گفت از کجامی آیی ؟گفت ازعدالت علی به ظلم توپناه می آورم دردربارمعاویه هم ازعلی (ع)تعریف می کرد.
می فرماید علی (ع) در اوج قدرت با یتیمان می نشیند و اشک می ریزد . در اوج شجاعت . بروید مطالعه کنی بینید چه بیان نورانی دارد . امام شافعی می فرماید «مات الشافعی لیس یدری علی ربی ام ربی الله»   ما نسبت به این علی (ع) دقت کنیم . چه کسانی هماند میثم ها و ابن سکیت ها چه ابتلائاتی در مقابل شان قرار داده شده . دقت کنیم این به احتی به دست من و شما نیامده که به راحتی این ها را از دست دهیم . به مکتب و مشرب فکری و منظومه ی فکری علی (ع) برویم .

اما سه دیدار در این ایام انجام گرفته . یکی از این دیدار ها اساتید دانشگاه با ولی امر مسلمین بوده که فرمودند ترسیم چشم انداز آینده از این جهت مهم است که آینده مان دردست جوانان عزیزمان است . اگر جوانان مان عالم بار نیایند علمی و تکنولوژی و پیشرفتی وجود نخواهد داشت . این خمودگی و خاموشی که غرب دارد عنوان می کند و می خواهد اعتقادات مان را سست کند تا علمی نداشه باشیم تا به استکبار جهانی وابسته باشیم . همانند گذشته وابسته باشیم و دست نیاز به غرب داشته باشیم . ما نسبت به این زنجیره ی علم و معرفت از آموزش و پروش تا به داشنگاه به همدیگر پیوسته است  یعنی از ابتدا باید فرزندان مان رادر مسیر علم و عمل قرار دهیم . اگر آینده ای مطلوب و ایرانی مقتدر می خواهیم . اگر عزت می خواهیم . اگر تدین و ثروت و عدلت علوی می خواهیم باید فرزندان مان در مسیر علم قرار بگیرند . نه این که آن فوق لیسانس شهرسازی ، پارک بان شهر باشد . مسئولین محترم مدیریت شود . نگاه کرده شد نسبت به معیشت و اشتغال مردم . پیشرفت علمی ، انضباط اخلاقی ، خویشتن داری دینی ، بصیرت سیاسی ، احساس ایجاد هویت . این ها دارند هویت جوانان ما مسلمانان و ایرانیان را سست می کنند . به جوانان مان احساس هویت بدهیم . ما در ایرانی به سر می بریم که امروز در جهان مقتدر است نه صرف در جهان اسلام .
اما دومین دیدار با شعرا و استادان شعر و ادب بود . چه زیبا فرمود امروز روز جنگ نرم است . و فرمود من هم دارم با جنگ نرم مقابل می کنم . ما هم باید مقابله کنیم . از همه پتانسیل ها و از هنر شهر استفاده کنیم . تأثیر شعر و شاعری در مصاف با جنگ نرم . هنرهای انقلابی که موجب شورو شعور می شود . فرمود سرور همانند آن هوای تازه و بهاری است که در جامعه ایجاد می کند . شعر در مورد فلسطین و یمن . شعر در مقابل بحرینی که امروز آل خلیفه در در مورد شیخ عیسی نماد برجسته روحانیت شیعی و شیعیان بحرین چه ظلمی می کنند . بنده توصیه می کنم و محکوم می کنم تفکر آل خلیفه را . دست از شیطنت بردارید . شیخ زکزاکی متأسفانه  این تصرف و این اقدام را از روی ناعقلی و تدبیری یک سری از مسلمان نماهایی گماشتگان  وهابیت عربستان انجام داده اند  ولی دیگر ساکت نخواهیم نشست و حمایت خواهیم کرد . خانه ی ظلم رابر سر شما خراب خواهیم کرد و دمار از روزگار شما در خواهیم آورد .
اما آخرین دیدار دیداری بود که مسئولین عزیز دولت محترم تدبیر و امید با مقام معظم رهبری داشتند . یکی از مباحثی که مطرح شده است در مورد فیش حقوق های کذائی ای است که فرموده مطابق با ارزش های مان نیست و ضد ارزشی است و دستور فرمودند تا نسبت به این مسئله مهم تصمیم گیری جدی گردد و البته همانند سال های گذشته با کتاب مقدس نهج البلاغه آمدند . حکمت های امیرالمؤمنین (ع) را از منظر فتنه بیان کردند . در مورد فتنه گفتند که حضرت علی (علیه‌السلام) توصیه می‌کنند در شرایط فتنه که تشخیص حق و باطل برای مردم بسیار مشکل می‌شود، باید به‌گونه‌ای عمل کرد که هیچ بهره‌ای به نفع فتنه ایجاد نشود و  البته ممکن است برخی افراد به‌دلیل گرایش‌های خاص خود، تمایلی به حضور صریح در مقابل فتنه نداشته باشند اما نباید از او هم به نفع فتنه بهره‌برداری شود.

. دقت کنیم . متوجه باشیم . عزیزانم عرض کردیم اگرما متوجه نباشیم گناهی که بر این ملت بار می شود بر عهده ی من و شماست . دقت در عمل داشته باشیم . برنامه ریزی داشته باشیم . دارد کار می شود . احسنت بر شما . ولی در کنار ولایت فقیه باشیم . ما مردم حق شناسی هستیم و تشکر خواهیم کرد . ولی هر کسی که با حاکمیت فاصله بگیرد با آنها برخورد خواهیم کرد . هر کسی که در مقابل ولایت فقیه بایستد ما برخورد خواهیم کرد . ما یک خط قرمز داریم آن هم ولی فقیه است . وگرنه ما مخلص همه ی شما و در خدمت همه ی شما هستیم . ما اهل شکر و سپاس هستیم . امروز در جهان اسلام سخن از ولی فقیه مان است آن وقت خدایی ناکرده ما در مقابل حاکمیت زاویه بگیریم ! هیچ غلطتی نمی توانند نسبت به حاکمیت انجام دهند  . دیگر فتنه ی 88 بوجود نخواهد آمد . امروز همه بیدار و هوشیار هستیم. همه هستیم . چپ و راست ندارد . همه ی مان این انقلاب و نظام را دوست داریم . به غرب نه خواهیم گفت و قطعاً فتنه شان را برملا خواهیم کرد .                                                                                                                                                       یکی از مسائلی که بنده باید عرض بکنم در رابطه با مشکلات کشاورزی است تخصیصا برنج خوب همه مان می دانیم که چه مشکلات عدیده ای دارند تخصیصا واردات بی رویه برنج خارجی است که هر ساله از بی تدبیری انجام می پذیرد و متاسفانه این ایام صدا و سیما هم با فیلم برادر ترویج واردات برنج خارجی می کنند آیا مطابق با شعار اسلام هست یا مخالف با آن آیا این اقدام و عمل هست و یا جوائزی که در بعضی مسابقات تلویزیونی می گذارند چرا برای محصولات داخل ما نباشد چرا به کشاورزان مان بهاء ندهیم چه بلائی ار می خواهید بر سر کشاورزان مان در بیاورید به کی باید بگوئیم لطفا کیاست داشته باشید و درایت
با توجه به اهمیت روز جهانی  قدس و برنامه های اخیر غرب و دستگاه صهیونیستی و وظیفه اسلام و مسلمین در قبال استکبار جهانی و سهیونیزم بین المللی توصیه ای در مورد روز قدس داریم به فرموده رهبر معظم انقلاب که فتنه های امور باعث غفلت از فلسطین می شود همه مسلمانان جهان باید با حضور در راهپیمایی روز قدس وظیفه انسانی و دینی و شرعی مان را انجام بدهیم که قطعاً همه ی عزیزان بخش دابو و دشت سر مطابق برنامه ریزی ستاد برگزاری که اعلام خواهد شد با حضورشان مثل همیشه ما را شرمنده ی خود خواهند کرد همه با هم بزرگ و کوچک خرد و کلان زن و مرد مسئول و غیر مسئول همه و همه باید باشیم و خواهیم بود جمعیتی فراتر از همیشه انشاءالله