روز پر دردسر خبرنگار
خبرنگار تشنه شکلک و سخنرانی نیست

یک روز خودم مسئولی بودم که می بایست روزی را که بنام قشر بسیار زحمتکش خبرنگار است مراسمی بگیرم و تجلیلی هرچند ناقابل ، شاید یکی از بزرگترین دغدغه هایم برگزاری مراسمی با این عنوان بود روز خبرنگار
قشری که شاید بعضا زبان تیز آنها سرهای سروشان را برباد بدهد اما همیشه قلمهای سرخشان در جان ملتها نفوذ کرده است و تاریخ از اثر نگارش بایدهایشان برخود بالیده است .
سخت بوده و هست که شایسته و بایسته از این قشر تجلیل کرد و از آنجا که در اینجا هم تریبون های مورد پسند مسئولین سیاسی شهر و استان وجود دارد آنها به زعم اینکه شاید بتوانند تیزی زبان بحق و بایسته این عزیزان را کم کنند و یا خدای ناکرده برخی ها را از رسالت اصلی خویش به جاده انحرافی تعاریف و تجلیل ها ، بکشانند متولی برنامه ای برای خبرنگاران می شوند .
بهر صورت جمعه بود و من از تهران به آمل آمده بودم و تمایل داشتم در مراسم روزخبرنگار که دعوت شده بودم شرکت کنم با دو تن از دوستان راهی بابلسر شدیم با قدری تاخیر از زمان اعلام شده به سالن رسیدیم نشستیم و نشستیم و نشستیم تا بالاخره آقایان تشریف فرماشدند و مراسم با تاخیری حدود ا یک ساعته آغاز شد . بر حسب تصادف مطلع شدم برنامه شامل یک سری کلیپهای عرض اندام مسئولین و ژستهای مختلف مدیران است و همچنین سخنرانی تقریبا حدود هفت و یا هشت مسئول !!!! برای خبرنگاران نیز فرصتی غیر زنده آنهم در حد یک کلیپ دو سه دقیقه ای از خبرنگارانی که خودشان صلاح میدیدند وقت گذاشته بودند و دیگر هیچ ....
مجری برنامه هم اگر چه در اداره جلسه ای غیر از مراسم خبرنگاران بد نبود این مراسم را با مجلس عروسی و یا جشن عوضی گرفته بود انگار این عده دنبال شکلکند و آمدند فارغ از غمهای سیاسی و اجتماعی و شخصی و .... خودشان ساعتی را وقت صرف کنند و بعضا لودگی فضای جلسه را احاطه کرده بود .
مدیران که انگار هر فرصتی را برای اظهار وجود فروگذار نمی کنند یکی پس از دیگری آمدند و حرف زند و نشستند و خبرنگار که می بایست از ساعت 16 عین یک بچه دبستانی که زنگش می خورد تا ساعت 21 بنشیند و شامی به او بدهند و برود خانه اش . به این ترتیب تمام مشکلات خبر و خبرنگاری در مازندران حل شد .
وقتی خبرنگاری می گوید ای کاش حداقل پول مراسم را تقسیم می کردندو به ما می دادند . چه می توان گفت ؟
............

ای کاش آقایان پاسخ می دادند و در روز خبرنگار پاسخ می دادند که اگر خبرنگاری بخواهد برخلاف سنت غلط مقرر ، از تمجید و تعاریف بی جا بپرهیزد و دست دستگاههای حامی مالی و ... را نگاه نکند بنویسد آنچه را که باید و پرهیز کند از آنچه که نشاید چه راهی وجود دارد؟
چه راهی وجود دارد زمانی که به دلیل برخی از تفکرات سالم غیرباندی و غیر لابی های آنچنانی تحریم می شوی ادامه حیات بدهی ؟
خبرنگار تا چه حد در استقلال فکری اش محترم است ؟
و چقدر ما به این استقلال کمک می کنیم ؟
شاید شکم یک خبرنگار با نان و پنیر پر شود که می شود اما فکرش را از هرچه پر نخواهد کرد .
خبرنگاران مستقل که بخواهند حقیقت را فریاد کنند در کجای مسیر نگاه آقایان هستند ؟
شاید برخی تصور کنند در این عصر از استقلال فکری خبرنگار صحبت کردن وجهی نداشته باشد اما هستند کسانی که رسالت اصلی خبری را یک باور می دانند و به آن اعتقاد دارند . همانطور که هرانسان شایسته ای به اصولی پایبند است ، خبرنگار متعهد نیز از اصول کارش ذره ای پا پس نمی کشد هر چند با جلوگری های زر و زور و تزویر مواجه شود . و این درست همان نقطه ای است که هیچ مسئولی برای حفظ این روحیه ، هیچ برنامه ای ندارد .

صهبای شب
دست نوشته ها و آثار حسین جوادی