وقتی صاحب سرمایه در یک اقتصاد متورم نمیتواند پیشبینی کند که سرمایهاش فردا چه وضعیتی خواهد داشت، طبیعی است که به سمت املاک، خرید و فروش و فعالیتهای واسطهای حرکت می کند.
در دنیای امروز، سرمایهگذاری و تولید بهعنوان دو رکن اساسی رشد و توسعه اقتصادی شناخته میشوند. با این حال، موانع متعددی میتوانند بر سر راه این دو فعالیت مهم قرار بگیرند. دو عامل کلیدی که بهویژه در کشورهای در حال توسعه و اقتصادی با نوسانات بالا، تأثیر قابلتوجهی بر سرمایهگذاری و تولید دارند، عبارتند از تورم و بروکراسی.
تورم میتواند بهعنوان نیرویی مخرب عمل کند که قدرت خرید مصرفکنندگان را کاهش میدهد و هزینههای تولید را افزایش میدهد. از سوی دیگر، بروکراسی سنگین و پیچیده میتواند منجر به ایجاد موانع غیرضروری در فرآیندهای سرمایهگذاری و تولید شود. در این مقاله، به بررسی دقیقتر این دو عامل و تأثیرات آنها بر محیط کسبوکار و اقتصاد کشورها خواهیم پرداخت و به دنبال راهکارهایی برای کاهش این موانع خواهیم بود.
وقتی صاحب سرمایه در یک اقتصاد متورم نمیتواند پیشبینی کند که سرمایهاش فردا چه وضعیتی خواهد داشت، طبیعی است که به سمت املاک، خرید و فروش و فعالیتهای واسطهای حرکت می کند.
سالها است درگیر این مشکل هستیم و در دورههای مختلف تلاش کردهایم آن را اصلاح کنیم، اما باید بپذیریم که این اصلاحات بهدرستی انجام نشده است و فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران بیشتر نسبت به فرآیندها و سازوکارهای موجود نارضایتی دارند.
نامگذاریهای سال باعث میشود دستگاهها بهصورت دسته جمعی برای ارتقای جایگاه تولید و سرمایه گذاری مورد نظر تلاش کنند و امسال که موضوع سرمایهگذاری است، باید از این فرصت استفاده کرد.
اینکه سرمایهگذاری یک مقوله چندوجهی است که ابعاد امنیتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دارد،ابتدا باید یک درک درست و دقیق از میزان موفقیت یا ناکامی خود در این حوزه داشته باشیم و سپس نسخههایی تجویز کنیم که اثرگذار باشند که در این راستا چند هفته است که بهصورت مستمر روی این موضوع کار میکنیم و تلاش داریم بفهمیم چرا نتوانستهایم ذهن سرمایهگذاران را معطوف به تولید و سرمایه گذاری کنیم.
اگر به کشورهایی نگاه کنیم که پس از جنگ جهانی دوم از وضعیت توسعهنیافتگی به کشورهای توسعهیافته یا در حال توسعه تبدیل شدند، عامل موفقیت آنها جراحیهای بنیادین اقتصادی بوده است.
برای موفقیت باید در سطح ملی دست به اصلاحات کلان اقتصادی بزنیم و نارساییهای جدی موجود را برطرف کنیم و حتی در چند دهه اخیر، تجربههای جهانی خوبی پیش روی ما بوده است و کشورهایی مانند کره جنوبی، چین، هنگکنگ، ترکیه و برزیل اصلاحات اقتصادی موفقی داشتهاند اما متأسفانه ما این اصلاحات را ناقص اجرا کردیم یا به سرانجام نرساندیم.
تلاش برای جذب سرمایهگذاری داخلی و بینالمللی نیازمند مداخلات چندسطحی از سطح منطقهای تا ملی بوده و در سطح کلان، نیازمند جراحیهای اقتصادی اساسی هستیم تا بتوانیم نظام اقتصادی کشور را از وضعیت فعلی خارج کنیم.
صاحبان تولید ممکن است بیان کنند که افزایش تورم بهطور مستقیم هزینههای تولید را افزایش میدهد. قیمت مواد اولیه، دستمزدها و سایر هزینهها بهسرعت در حال افزایش هستند، که این امر حاشیه سود را کاهش میدهد و تصمیمگیری برای سرمایهگذاریهای جدید را دشوار میکند و تورم بالا باعث ایجاد عدم قطعیت در بازار میشود. این عدم قطعیت به آنها اجازه نمیدهد که برنامهریزیهای بلندمدت و استراتژیک انجام دهند و مانع از جذب سرمایهگذاریهای جدید میشودکه بروکراسی سنگین میتواند به فساد و عدم شفافیت منجر شود. این امر میتواند باعث بیاعتمادی به نهادهای دولتی و کاهش تمایل به سرمایهگذاری در بازار شود.
نظرات صاحبان تولید نشاندهنده این است که برای بهبود وضعیت سرمایهگذاری و تولید، نیاز به اقداماتی جدی در زمینه کنترل تورم و کاهش بروکراسی وجود دارد. ایجاد یک محیط اقتصادی پایدار و شفاف میتواند به رشد و توسعه تولید کمک کند و فرصتهای جدیدی را برای سرمایهگذاران فراهم آورد.
درنتیجه تورم و بروکراسی هر دو میتوانند بهطور جدی مانع از سرمایهگذاری و تولید شوند. برای افزایش سرمایهگذاری و بهبود وضعیت تولید، لازم است که سیاستگذاران به کاهش تورم و سادهسازی فرآیندهای اداری توجه کنند. ایجاد محیطی مطمئن و شفاف برای سرمایهگذاران میتواند به افزایش تمایل آنها برای سرمایهگذاری در پروژههای جدید و توسعه اقتصادی کمک کند.