در پیاله ی خاطرات و خطرات این کهن دیار ،یادهای تلخ و شیرین بسیار به چشم می آید،که هر کدامینش،آموزه های خاص خود را برای جستجوگر ،در این عرصه به ارمغان می آورد.

در پیاله ی خاطرات و خطرات این کهن دیار ،یادهای تلخ و شیرین بسیار به چشم می آید،که هر کدامینش،آموزه های خاص خود را برای جستجوگر ،در این عرصه به ارمغان می آورد. یادمان تلخ ،سازنده و عبرت آموز است و به عکس ،آن یادمان های شیرین ،بهجت انگیز و غرور آفرین و امید بخش است و حس خوب، هویت نیکو داشتن را در انسان زنده می کند و او را وادار می کند به داشته هایش ببالد.
یادمان چهره های برجسته در گذر تاریخ، برای هر ملتی ارزشمندند و مایه ی مباهات خواهند بود و هستند .
افلاطون ، سقراط ، گالیله و…. شاخص های همیشه تاریخ و فرهنگ گذشته ی جهان غرب بوده و هستند و البته مورد احترام همه ی ملل اهل علم و دانایی .
ایران اسلامی نیز ،خاستگاه چهره های خردورز و اندیشمند بسیاری است که چونان خورشید بر تارک آسمان علم و آگاهی و دانش جهان بشریت ،می درخشند و همواره جهانیان تآسی و پیروی از رهآورد افکار گرانسنگ آنها را بر خود واجب می بینند و از سرریز افکار و تراوشات ذهن و اندیشه ی سترگ علمای تراز اول جهان که همگی افتخاری برای ایران و ایرانی است ، بهره می گیرند و ریزه خوار خوان اندیشه ی این خردمندان و خرد ورزان و فرهیختگان بودند و هستند و خواهند بود .
در همه ی مجامع علمی جهان، ستاره های ایرانی درخشش ویژه دارند، قانون بوعلی ، کشف ذکریای رازی ، افکار ناب فارابی در چشم پزشکی ، تفکرات حساب شده ی ابوریحان بیرونی در نجوم و ستاره شناسی ، توانمندی خیام در ریاضیات، و دریافت های غیاث الدین جمشید کاشانی در هندسه و این روزها اندیشه های دکتر حسابی در فیزیک و بالاخره چهره ی شاخص جامعه پزشکی جهان که آگاهی و تخصص علمی مثال زدنیش در کنار نوعدوستی و جوانمردی و انسان دوستی از او چهره ای شاخص ساخته است ، بله دکتر پروفسور مجید سمیعی را می گویم که هر کدامشان یاد آور مجد و اعتلای ایران و ایرانی است .
اما در این ایام کرونایی جهانیان ،ویژه مدیون تخصص چهره ی علمی ایران است مدیون کشف بزرگ ذکریای رازی ، که در سایه سار آن می تواند سپر حفاظتی ویژه برای خود بسازد و به مقابله با این ویروس منحوس که همه چیز و همه کس را تحت الشعاع حکمرانی خویش قرارداده است برود ، کرونایی که برایش توفیری ندارد مرد و زن ، قدرتمند و فقیر ، کشور مترقی یا عقب مانده ، سیاه یا سفید ، جوان یا پیر و خلاصه همه را به خودش مشغول و اسیر ساخته است.
جهان پزشکی و پزشکی جهان را نمی توان بدون بوعلی تصور کرد چرا که( قانون بوعلی ) یکی از کتب مرجع پزشکی دنیاست به یاد دارم که یکی از دوستان می گفت شاهد بوده است چند مدتی تعدادی چند از اساتید دانشگاه فرانسه برای آشنایی با رموز قانون بوعلی و اشراف بر چند و چون آن متوسل به یک روحانی ساکن در قلعه مرغی و محله بلور سازی می شوند و از محضر ایشان بهره ها می بردند و این حکایت از جایگاه علمی بوعلی سینا در جهان علم دارد که متأسفانه ما از آن غافل ماندیم یا غافلمان کردند .
اما در تاریخ ما خوشبختانه اول شهریور زاد روز این چهره ی شاخص علمی در طب، فلسفه ، ریاضی و فقه و …. یعنی حسین ابن سینا معروف به ابوعلی سینا به روز پزشک معروف شده است و صد البته این نامگذاری بجا و شایسته است،اما کافی و وافی نیست باشد که ما بهتر و دقیق تر به جایگاه طب و طبابت بیندیشم و خود را در قبال زحمات بی دریغشان مسئول بدانیم .
امروزه، و در این اوضاع و احوال کرونایی هرچه بیشتر و بهتر جایگاه این سربازان سفید جامه در جامعه نمود دارد و شهدایی که این قشر پر تلاش تقدیم درگاه باریتعالی نموده اند،هیچگاه از خاطره ها محو نخواهند شد ، آیا جایگزینی برای هریک از آنها می توان یافت ؟
تقدیر از یک پزشک و یک پرستار و یک بهورز و خلاصه تک تک کادر درمان تنها با اعلام یک روز به عنوان روز پزشک یا روز پرستار و یا روز بهورز و ……مگر شدنی است ؟ یقینا نه ، هیچ کس نمی تواند خستگی ناشی از کار چندین ساعته، آنهم در این وضعیت مرگ و زندگی این عزیزان را به خوبی درک کند مگر آنکه همچون آنها ،در معرکه حضورداشته باشد،
 
«خداوند خودش حافظ ونگهدارشان باد»
 
این روز بهانه ای پسندیده است تا بهترین تقدیر ها را ،نثار کسانی کنیم که بی هیچ چشمداشتی، انسانی ترین کارها را به منصه ظهور و حضور گذارده و می گذارند .آن پرستاری که روزها و هفته ها و ماه ها از بیمار کرونایی پرستاری می کند و البته از کودک شیر خوار و کوچک خود و از محیط خانواده دور است را ،با کدام قهرمان می توان مقایسه کرد و چه مدالی باید بر گردن او آویخت ،طلا ؟ که البته هزاران هزار مدال طلا نمی تواند پاسخ گوی این رشادت و ایثار و از خود گذشتگی باشد.
بایسته است از حرف و وعد و وعید و اینگونه عمل خواهیم کرد و چنین و چنان می کنیم بگذریم و کاری کنیم کارستان تا این عزیزان که نمونه ؛
( کمال الجود بذل الموجود )
شده اند عاشقانه تر به عشقبازی در مسیر عشقی که در جانشان جاری و ساری است ،یعنی خدمت به همنوع و هم وطن بکوشند و از سختی ها واهمه به دل راه ندهند ،همانگونه که تا کنون به دل خویش ترسی و تردیدی راه نداده اند.
در پایان ضمن درخواست بهترین و نیکو ترین سرنوشت و عاقبت بخیری و سلامت و تندرستی برای یکایک این عزیزان ، از زبانشان می گویم؛
( خدایا چنان کن که پایان کار / تو خوشنود باشی و ما رستگار )
ما قدر دان زحمات شبانه روزی تان هستیم 
نویسنده ؛ علی اکبر مقیمی
مدیر عامل شرکت سنترال پارک 
به نمایندگی از همه ی هموطنان عزیزمان در ایران ،خصوصا همشهریان آملی،