نقدی بر عملکرد شورای شهر آمل در حوزه ی فرهنگ و هنر

یادداشتی از : محسن مرعشی ؛

مدرس موسیقی و مدیر عامل سازمان مردم نهاد موسیقی آوای دماوند؛

 

حوزه ی فرهنگ و هنر ، یکی از پر چالش ترین مباحث جوامع مختلف است که دست کم ،داعیه ی حمایت از آن و مدیریتش را از زبان سیاست مداران  به وفور شنیده ایم.

کشورهای توسعه یافته سالهاست به اهمیت عرصه ی هنر و فرهنگ پی برده اند و با حمایت های خود از این حوزه، پیشرفت همه جانبه ای را تضمین کرده و به جوامع خود نیز هویت بخشیدند.

اهمیت فرهنگ ، تا بدانجاست که جامعه شناسانی چون ماکس وبر آن را زیر بنای توسعه می دانند و منتقدانی چون تئودور آدورنو راجع به آن نظریه پردازی ها کرده اند و سیاستهای اقتصاد جوامع توسعه یافته بر پایه ی آن استوار شده است.

جایگاه هنر ، چه در نزد اندیشمندان بزرگ جهان اسلام و از آن جمله ملاصدرا، فارابی و ابن سینا و چه در نزد فیلسوفانی چون نیچه، شوپنهاور و تولستوی در مغرب زمین ، به اندازه ای بزرگ و مهم است که به طور مستقیم و غیر مستقیم در آثار خود بدان اشاره کرده اند.

تقریبا در همه ی کشورها, این شهرداری است که مهمترین نهاد حامی هنر و فرهنگ است که بودجه های کلانی را نیز به این بخش مهم اختصاص می دهد.

در کشور ما اما وزارت فرهنگ و ارشاد هرگز نتوانست آنطور که باید, در پاسداشت هنر و فرهنگ, گامهایی مهم و تاثیرگذار بردارد و عملا باز هم نگاه ها به شهرداری و حمایت های آن دوخته شده است.

خصوصا در دو دهه ی اخیر که شوراهای شهر تشکیل شده و کمیسیون فرهنگی شورا روی کار آمد و در پی آن سازمان فرهنگی ورزشی نیز در برخی شهرها از جمله شهرستان آمل تاسیس شد ،  توقع اهالی فرهنگ و هنر را در تسهیل بده بستانها و شرایط حمایتی بالا برده است.اما در آمل ،  آنچه در این سالها در زمینه ی حمایت از هنر و فرهنگ اتفاق افتاد، چیزی نبود که انتظار می رفت!

شورای شهر آمل در دهه ی هشتاد، جسته و گریخته از برخی اهالی هنر حمایت هایی می کرد که در نیمه ی اول دهه ی نود و با بهبود نسبی تعامل اداره ی فرهنگ و هنر  با شورای شهر ، حمایتها از جامعه ی هنری شهرستان آمل به نسبتِ گذشته بهبود یافت . هر چند مشکلات و معضلات بسیاری در همان روند حمایتیِ بهبود یافته نیز وجود داشت.

در دوره ی اخیر نیز با وجود حضور چهره هایی که چه به لحاظ پیشینه و چه به واسطه ی شعارهایی که در حمایت از هنر و فرهنگ ابراز داشتند ، شورا نه تنها نتوانست توقع هنرمندان شهر خود را برآورده سازد ،  بلکه در مواردی نیز سبب خدشه دار شدن حیثیت و غرور اهالی هنر شد.

بی گمان بخشی از این مشکلات, ریشه در کلیت تفکر حاکم بر نظام کشور دارد که درک صحیحی از فرهنگ و هنر نداشته و یا به هنر و فرهنگ ایدئولوژیک زده می اندیشد .اما بخش دیگری از معضلات موجود در این حوزه ، به نبودِ درایت لازم از جانب مسئولان امر در شفاف سازی بودجه های فرهنگ و هنر، همچنین وجود رفتارهای پوپولیستی و عوام فریبانه ی بسیاری از مسند نشینان شورا در نگاهی غیر شایسته سالارانه و نیز نبودِ دغدغه شورا نشینان در حوزه ی هنر و فرهنگ برمی گردد.

 

کمیسیون فرهنگی شورای هر شهر موظف است بودجه های فرهنگ و هنر شهرداری ها را به درستی صرف بهبود هنر و فرهنگ کند. قطعا یکی از دلایل تشکیل و تاسیس سازمانهای فرهنگی شهرداری در کنار شورا،  بهبود و تسریع روند حمایت از فرهنگ و هنر بوده است. کما اینکه در مراسم افتتاحیه سازمان فرهنگی-ورزشی-اجتماعی شهرداری آمل ، درخواست شفاف سازی بودجه های فرهنگ و هنر نیز از جانب برخی هنرمندان مطرح شده بود.اما در سالهای گذشته, نه تنها پرسش اهالی هنر شهرستان آمل در چگونگی تصویب و تخصیص بودجه های هنر و فرهنگ از جانب مسئولین امر بی پاسخ مانده است، بلکه بسیاری از قول ها و شعارها و تعهدات شورا و سازمان فرهنگی آن نیز به سرانجامی نرسید!

درخواست های مشروع و به حقی چون: شفاف سازی بودجه های هنری, نیاز دخالت دادن انجمن های هنری شهر در برنامه ریزی های  این حوزه ، لزوم حفظ حرمت هنرمندان در استفاده از اندک بودجه های حمایتی ، رعایت شایسته سالاری ، تقدیری درخور و شایسته از نام آوران و پیشکسوتان عرصه ی هنر و نیز سرانجامِ احداث فرهنگسرای وعده داده شده‌ ،  بخشی از مواردی ست که با وجود پیگیری جامعه ی هنرمندان و درخواست مکرر آنها، هنوز تحقق نیافته است.

باید کوشید و امیدوار بود کسانی بر مسند شورا تکیه زنند که علاوه بر تخصص های لازم  ، دغدغه ی هنر و فرهنگ در آنها مشهود و محسوس و در نتیجه ی عملکرد کارآمد شورا در حوزه ی فرهنگ و هنر ، حداقل ، بخشی از نیازهای به حق اهالی فرهنگ و هنر در آمل تامین و از مشکلات آنان کاسته گردد .