عوامل طلاق چیست و چه عللی سبب شکست زندگی مشترک می‌شود؟ یکی از مشکلاتی که جامعه امروز با آن روبروست و مشکلات بسیاری را برای افراد و در نتیجه جامعه ایجاد کرده، گسیختگی خانواده و طلاق است.

کمال آنلاین /عوامل طلاق چیست و چه عللی سبب شکست زندگی مشترک می‌شود؟ یکی از مشکلاتی که جامعه امروز با آن روبروست و مشکلات بسیاری را برای افراد و در نتیجه جامعه ایجاد کرده، گسیختگی خانواده و طلاق است.

 در گذشته زندگی مشترک افراد طولانی‌تر بود و طلاق به ندرت اتفاق می‌افتاد. اما امروزه با توجه به افزایش مشکلات اقتصادی، ابتلا به بیماری ‌های روانی، فشار وارده از سوی رسانه‌های اجتماعی و... آمار طلاق را بسیار بالا برده است.

 مجموعه ای از عوامل فردی، اجتماعی و روانی می‌تواند در تصمیم گیری برای طلاق دخیل باشند. حدود نیمی از طلاق ‌های ثبت شده در پنج سال نخست زندگی مشترک روی می‌دهد. در این گزارش قصد داریم تا علل اصلی طلاق و عوامل دخیل در آن را بررسی کنیم.

نداشتن مهارت های زندگی زمینه افزایش آمار طلاق

خانم کبری اسفندیاریان رییس اداره بهزیستی شهرستان آمل علل اصلی یکی از آسیب های اجتماعی به نام طلاق را اینگونه تشریح کرد: طلاق دلائل متعددی می تواند داشته باشد از جمله اعتیاد، خیانت، مسائل روانشناختی، نداشتن فرزند، نداشتن تعادل و تعامل و نداشتن مهارت های زندگی از جمله این دلایل است.

رییس اداره بهزیستی شهرستان آمل با بیان این که یکی از دلائل اصلی افزایش آمار طلاق نداشتن مهارت های زندگی در بسیاری از افراد است، عنوان کرد: پیشنهاد ما به زوجینی که در ابتدای راه هستند و قصد ازدواج با یکدیگر دارند این است کلاس های مربوط به مهارت های زندگی را بگذرانند تا بتوانند درایت لازم و کافی را برای زندگی با فردی که از فرهنگی متفاوت است و قرار است با او ازدواج کند داشته باشند.

وی ادامه داد: ما در شهرستان آمل 16 مرکز مشاوره داریم ولی مراکزی که مربوط به مسئله طلاق هستند و پرونده های این چنینی را بررسی می کنند این مراکز نیستند.

 به گفته وی کسی که متقاضی طلاق است، ابتدا باید در سامانه ثنا دادگستری ثبت نام کند، از طریق نامه دادگستری به اورژانس اجتماعی ارجاع داده می شوند و در نهایت اورژانس اجتماعی افراد را بین هفت مرکز و دو کلینیک مددکاری که مجموعاً تعداد آن ها به 9 عدد می رسد تقسیم می کنند و به افراد خدمات مشاوره ارائه  می دهند. بدین شکل که صحبت های زوجین را مجزا از هم به طور کامل می شنوند و در نهایت این شنیده ها را به دادگستری منتقل می کنند و دادگاه های خانواده نیز در این امر مداخله می کنند و در مواردی موجب سازش بین افراد می شود به ویژه زمانی که مشکلات بین زوجین بسیار کوچک و واهی است که افراد با گذراندن جلسات مشاوره خود شخصاً خواهان جلسات اضافی هم می شوند.

دخالت اطرافیان از عوامل آسیب زا

اسفندیاریان ضمن اشاره بر مسائلی نظیر عدم آگاهی افراد در رابطه با هدف از ازدواج ادامه داد: دخالت اطرافیان در زندگی زوجین یکی از عوامل آسیب زا محسوب می شود که متأسفانه این روزها بیشتر شاهد آن هستیم. 

تشریح فعالیت های اورژانس اجتماعی آمل

دکتر اسماعیل اسماعیلی دکترای جامعه شناسی حوزه آسیب شناسی، مدرس دانشگاه و مدیر مسئول اورژانس اجتماعی شهرستان آمل با اشاره به اینکه مرکز اورژانس اجتماعی بهزیستی آمل در شهریور ماه سال 1395 افتتاح شد در خصوص مهم ترین هداف اورژانس اجتماعی تصریح کرد: عمده ترین هدف ما در این اورژانس، مداخله در آسیب های اجتماعی است. به عبارتی دیگر اولویت اورژانس اجتماعی مداخله و پیشگیری است. مداخله به این منظور انجام می شود که اگر فردی دچار آسیب های اجتماعی است، ما آن فرد و رفتار های مربوط به او را بررسی می کنیم و راهکارهایی را جهت مقابله با آن آسیب ها  به فرد می دهیم تا کمترین تأثیر منفی را روی او بگذارد یا در صورت امکان به صورت ریشه ای مشکل آن فرد را حل می کنیم. عمده ترین هدف ما پیشگیری از آسیب های اجتماعی و مداخله در حل آن ها است.

 اسماعیلی ضمن اشاره به آسیب های اجتماعی که شامل فقر، بیکاری، کودکان کار، کودکان خیابانی و... می شوند، گفت: اورژانس اجتماعی با توجه به اهدافی که داشته است رسیدگی به هر یک از موارد مذکور را اولویت بندی کرده است و 5 آسیب را به نوعی در دستور کار خود قرار داده است که کودک آزاری، همسر آزاری، فرار از منزل، تجاوز (مشکلات جنسی) و اختلافات شدید خانوادگی که البته خودکشی را شامل می شود که موارد مذکور به غیر از اختلافات شدید خانوادگی در اولویت کارمان قرار دارد، اگرچه افراد زیادی در خصوص اختلافات خانوادگی به ما مراجعه می کنند. همان طور که بدان اشاره کردم، مرحله اول یا به نوعی هدف اصلی این سازمان مداخله در امر آسیب های اجتماعی است و در مراحل بعدی با داشتن خودرو خدمات سیار، ما در کنار حل این مشکل جهت پیشگیری بسیاری از آسیب های اجتماعی اقدام به آگاه سازی افراد می کنیم. در واقع شناساندن حوزه کاری اورژانس به مردم از طریق آگاه سازی، بروشور و آموزش در مناطق مختلف از وظایف اصلی مرکز ما است. چرا که پیشگیری به مراتب بهتر از درمان است. در واقع تمرکز اصلی ما در رابطه با افرادی که از آسیب های اجتماعی رنج می برند بر روی درمان است و هدف ثانویه ما پیشگیری است. به بیانی دیگر به دنبال آن هستیم تا مردم را نسبت به آسیب هایی که در حال رشد هستند مطلع کنیم چرا که اگر در این امر پیشگیری کنند عوارض جانبی آن کمتر است.

 مدیر مسئول اورژانس اجتماعی شهرستان آمل در خصوص نحوه مراجعه ی مردم جهت رفع مشکلات حاصل از آسیب های اجتماعی گفت: به عنوان مثال پرونده های اختلافات شدید خانودگی و یا اخیراً طلاق که از دو سال گذشته برای ارائه خدمات مشاوره به اورژانس منتقل می شود بدین گونه است که افراد از کانال اورژانس اجتماعی می بایست عبور کنند که بعد از بحث و بررسی پرونده ها و بنا بر تشخیص کادر مربوطه در اورژانس یا این افراد تحت درمان مراکز مشاوره خصوصی قرار می گیرند یا ما خود وارد عمل می شویم. به قطع یقین می توان گفت کسی که درخواست طلاق می دهد مدت زمان یک یا دو سالی را درگیر احتلافات شدید خانوادگی بوده است. در کنار همه این اقدامات، دادگستری طرحی را در خصوص ملاقات فرزند پیاده کرده است که مسئولیت خدمات رسانی در این بخش را به ما واگذار کرده است. به بیانی دقیق تر زوجینی که به طور رسمی و غیر رسمی از هم جدا شده اند یا درصدد جدایی از یکدیگر هستند از آن جا که فرزند تحت مراقبت یکی از آن ها قرار دارد و این والد اجازه دیدن فرزند را به همسر خود نمی دهد، والد غائب بعد از مراجعه به دادگستری به اورژانس انتقال داده می شوند بر خلاف سال های گذشته که افراد برای بررسی این خواسته خود به کلانتری مراجعه می کردند. لذا ما در این خصوص با به کارگیری یک یا دو کارشناس ابتدا با زوجین صحبت می کنیم و سعی می کنیم تا با مشاوره و کارهای مددکاری مشکلشان را حل کنیم. ملاقات فرزند هم به دیگر خدمات اورژانس اجتماعی برخلاف دستورالعمل اصلی اورژانس این مورد هم اضافه شده است. ناگفته نماند که تقریباً همه پرونده های طلاق از دادگستری به این مرکز ارسال می شود. در مواردی نیز دیده می شود بنا بر تشخیص رییس دادگستری پرونده های غیر از طلاق توافقی یا پرونده های غیر از طلاق مانند تمکین، نفقه و... به اورژانس ارسال نشود.

شماره 123 راه تماس با اورژانس اجتماعی

مدیر مسئول اورژانس اجتماعی شهرستان آمل ادامه داد: ما در بحث اورژانس چهار بخش عمده داریم که یکی از آن ها خط تلفن 123 است که مانند خط 115 یک خط کاملا رایگان و قابلیت دسترسی برای همگان را دارد و افراد می توانند با استفاده از تلفن همراه یا ثابت خود در هر ساعت از شبانه روز تماس تلفنی برقرار کنند تا کارشناسان ما خدمات مشاوره را انجام دهند. زمانی که فرد خود دچار آسیب شده است، می تواند با اورژانس تماس بگیرد. به عبارت دیگر اگر فردی دچار اختلافات شدید خانوادگی شده است که سلامت جسم و روان فرد در معرض خطر قرار دارد می تواند با 123 تماس حاصل کند. به عنوان مثال فردی مورد ضرب و شتم پدر خانواده  قرار می گیرد و با اورژانس اجتماعی این مسئله را درمیان می گذارد و درخواست کمک می کند و در نهایت تیم اورژانس که متشکل از مددکار و روانشناس هستند در محل مورد نظر حاضر می شوند. شروع و سابقه این نوع از فعالیت ما به دو سال قبل باز می گردد و از آنجایی که هنوز افراد از وجود چنین مرکزی در سطح شهر مطلع نیستند بسیاری از افراد نمی توانند به دلیل عدم آگاهی لازم با ما تماس بگیرند. ناگفته نماند که افراد می توانند حتی در مواردی با مشاهده این آسیب های اجتماعی در اطرافشان فرد مورد نظر را به اورژانس معرفی کنند که تیم ما در صورت داشتن شرایط، بدین شکل که اگر وضعیت فرد بسیار اورژانسی باشد، به آن منطقه اعزام می شوند.

 دکتر اسماعیلی به بخش دیگر اورژانس اجتماعی که خودروی خدمات سیار است اشاره کرد وگفت: مشابه خودروی 115 با تجهیزات کمتر با حضور مددکار و روانشناس در سطح شهر خدمات رسانی می کنند. در واقع این بخش از اورژانس در طول شبانه روز در مناطق پر تردد و پر آسیب شهرستات آمل حضور فعال دارند و هر لحظه آماده کمک به افراد آسیب دیده هستند. اقدامات های دیگری که در این بخش اعمال می شود در جهت آموزش، آگاه سازی، توزیع پوستر و پخش تیزرهای متنوعی در رابطه با آسیب های اجتماعی است و یا با آغاز سال تحصیلی جدید تیم ما در سراسر مدارس شهرستان آمل فعالیت های خود را جهت آگاهی بخشی و معرفی آسیب های اجتماعی به دانش آموزان به انجام می رسانند. البته ناگفته نماند که افراد حتی می توانند حضوراً با دیدن خودروی سیار اورژانس اجتماعی در سطح شهر به آن ها مراجعه کنند و مشکلاتشان را با آنان مطرح کنند. پس صرفاً از طریق تماس تلفنی خدماتی ارائه نمی شود، بلکه افراد می توانند به شکل حضوری هم مسائلشان را با کادر مربوطه در میان بگذرانند.

دکترای جامعه شناسی درخصوی کارکرد واحد مداخله اورژانس خاطرنشان کرد: در واقع این بخش به پرونده هایی که افراد در سطح شهر به واحد سیار ما مراجعه می کنند مربوط می شود و کارشناسان ما بعد از بررسی به این نتیجه می رسند که این عامل علی رغم این که جزء آسیب های اجتماعی محسوب می شود اما اضطراری نیست، لذا به آن فرد یک برگه ارجاع داده می شود و از فرد خواسته می شود تا به اورژانس واحد مداخله مراجعه کنند. همه افرادی که ضرورت دارد پرونده های آنان به طور اساسی بررسی شود با برگزاری جلسات مشاوره ای، روانشناسی و مددکاری بیشتر چه از طریق معرفی ادارات، سازمان ها و ارگان های دیگر چه از طریق 123 و خدمات واحد سیارمان و چه به صورت خود معرف وارد واحد مداخله می شود. واحد مداخله ما که بخش اصلی حل آسیب های اجتماعی است، کارشناس آموزش دیده ما پذیرش را برای آنان در ابتدای کار انجام می دهند تا روانشناس با در نظر گرفتن وضعیت و شخصیت فرد فرایند درمانی وی را تا کاهش التهاب و اضطراب اجتماعی مورد بررسی قرار دهد و حتی در مواردی برای اطمینان از صحت و سلامت روان فرد او را به مراکز بیرونی هم ارجاع دهیم. به عنوان نمونه فردی که دچار همسر آزاری شده است. ما بعد از بررسی وضعیت او و ارائه مشاوره به وی مشکلش موقت حل شد اما خود فرد و حتی همسر وی ممکن است برای حل این مشکل به شکل دائمی مایل باشند مشاوره های مددکاری بیشتری را دریافت کنند ما آن ها را برای دوره های شش الی دو ساله به مراکز مشاوره خصوصی در سطح شهر معرفی می کنیم. 

وی ادامه داد: واحد دیگر ما پایگاه خدمات اجتماعی است که با وجود این که جزء اورژانس اجتماعی به شمار می آید اما به دلیلی هدف و رسالتی که دارد می بایست در مناطق آسیب دیده باشد. واحدی شبیه این بخش البته کوچکتر با انجام دادن تقربیاً همه اقداماتی که در اورژانس اجتماعی صورت می گیرد در قالب یک ساختمان کوچکتر در مناطق امت آباد و رضوان 38 فعالیت می کنند. دلیل اصلی استقرار این مراکز در این مناطق بدین خاطر است که افراد آسیب دیده زیادی در آنجا وجود دارد که دختران فراری، افراد دارای اعتیاد، کودکان کار، کودکان خیابانی و... را شامل می شوند که همکاران ما در صورت مشاهده و معرفی افراد از جانب برخی دیگر از آن ها حمایت می کنند. ذکر این نکته هم حائز اهمیت است که اگر اطرافیان یک خانواده آسیب دیده مانند همسایه در رابطه با این مسئله که والدین فرزندان خود را اجبار به کار کردن می کنند معرفی کند، تیم ما به سرعت وارد عمل می شود، چرا که بر اساس قانون اساسی هر فردی که زیر 18 سال قرار دارد می بایست از امکانات آموزشی، بهداشتی، رفاهی و... برخوردار باشد که در غیر این صورت به نوعی کودک آزاری اتفاق افتاده است که خود ممکن است دلائل متعددی داشته باشد. به عنوان نمونه اگر فردی اطلاع دهد یک کودک در خانواده حق درس خواندن ندارد و به نوعی والدین این اجازه را به فرزند خود نمی دهد، در واقع نوعی کودک آزاری محسوب می شود که ما با همکاری اداره آموزش و پرورش وارد عمل می شویم و حتی در مواردی به شکل رایگان دوره های آموزشی را برای آن ها برگزار می کنیم. این پایگاه زیر مجموعه اورژانس اجتماعی شهرستان آمل قرار دارد.

دکتر اسماعیلی ضمن اشاره دوباره به این مسئله که دو بخش درگیری هم وجود دارد  که در دستور العمل اورژانس اجتماعی قرار ندارد و بر اساس توافقی که بین سازمان بهزیستی و دادگستری بسته شد در کل کشور، پروند های طلاق را جهت بررسی بیشتر و به منظور کاهش سرعت فرایند طلاق به مراکز مشاوره ارجاع می دهند.

 دکتر اسماعیلی در رابطه با محدوده سنین بیشترین مراجعه کنندگان طلاق تصریح کرد: متاسفانه درصد قابل توجهی از دخترانی که زیر 20 سال سن دارند درخواست طلاق می دهند که ممکن است دهه اول یا دهه دوم از زندگیشان باشد. در حقیقت اگر بخواهیم ریشه یابی کنیم و عمیق تر به این مسئله بپردازیم، معمولاً خانم های زیر 20 سال و آقایان زیر 25 سال که اقدام به ازدواج می کنند، بیشترین آمار درخواست طلاق را دارند.

راه حل های کاهش طلاق جلوگیری از ازدواج زود هنگام

 دکتر اسماعیلی یکی از راه حل های کاهش طلاق را در جامعه، جلوگیری از ازدواج زود هنگام دختران به ویژه زیر 20 سال سن دانست و افزود: دخترانی که به بلوغ اجتماعی کافی نرسیده اند، نباید ازدواج کنند اما متأسفانه با تمام آگاهی بخشی و اطلاع رسانی بخش های مختلف باز هم شاهد ازدواج کثیری از دختران در این سنین هستیم که خانواده تا حدود زیادی به این مسئله دامن می زند و ازدواج زیر 20 سال دختران برایشان امری عادی است. محدودیت های قانونی در خصوص سن ازدواج می تواند بسیار کمک رسان ما باشد که باید بگویم تصویب منع ازدواج در سنین پایین در حوزه کاری ما نیست و به سازمانهای دیگر به ویژه قوه قضائیه باز می گردد. ما امیدواریم که با فرهنگ سازی و تلاش های مستمر بتوانیم از این معضل تا حدود زیادی بکاهیم.

ضرورت افزایش آگاهی درخصوص ازدواج

مدیر مسئول اورژانس اجتماعی شهرستان آمل با بیان این که نود و پنج درصد پرونده های طلاق به مرکز ما انتقال داده می شود، گفت: عمده ترین دلائل زوجین که بعد از مدت زمانی درخواست طلاق می دهند، نداشتن مهارت های زندگی است. در حقیقت این مقوله بسیار گسترده ای است. شاید با این دسته از خانواده ها رو به رو شده باشید. فردی که با اعتیاد دست و پنجه نرم می کند اما همسرش سالیان سال است که با او زندگی می کند اما بعد از مدت زمان طولانی همسر درخواست طلاق می دهد. علت را که بررسی می کنیم به این نتیجه می رسیم که علت اصلی آن اعتیاد نیست بلکه تغییر رفتار های طرفین است که مصرف مواد مخدر می تواند تا حدود زیادی عامل خشونت و تغییر رفتارهای فرد باشد. بعضاً دیده می شود برخی از پرونده هایی که در خصوص طلاق به مرکز ما ارجاع داده می شود، بعد از بررسی و تحلیل به ای نتیجه می رسیم که عمده دلائل آن ها بسیار بی اهمیت و جزئی است و صرفاً به مشاجرات خانوادگی مربوط می شوند که من مجددا بحث مهارت های زندگی را به میان می آورم و بر روی آموزش این مهارت ها تأکید می کنم. عامل مهم دیگری که در أمر طلاق دخیل است  و بسیار اهمیت دارد، نداشتن آگاهی کافی در خصوص جنس مخالف و نحوه ارتباط با او است. من به عنوان نمونه چند کتاب را در این خصوص به مردم جهت شناخت بیشتر ویژگی های همسر پیشنهاد می کنم. کتاب هایی نظیر زیر یک سایه بان، شناخت و کنترل خشم، من و خانواده همسرم و در آشیان مهر که زیر نظر سازمان بهزیستی کشور قرار دارد و مطالعه آن برای همگان مناسب است.

وی یادآورشد: در بین آثار زیان بار طلاق برای زوجینی که دارای فرزند می باشند، بیشترین آسیب مورد توجه فرزند است. طرفین بدون آن که درک درستی از پرورش فرزند داشته باشند با مقصر جلوه دادن یکدیگر ذهن فرزندشان را مخدوش می کنند که سرنوشت ناگواری را برای وی در آینده رقم می زند. به جرأت می توان گفت که بیش از 60 درصد پرونده های طلاق با آموزش صحیح مهارت های زندگی کاهش می یابد یا تا حد امکان عوارض آن کم تر می شود.

خیانت عاملی که منجر به معضلی به نام طلاق در جامعه می شود

به گفته دکتر اسماعیلی خیانت عامل دیگری است که منجر به معضلی به نام طلاق در جامعه می شود. این عامل ممکن است ریشه در نداشتن مهارت های زندگی اعم از ارتباطات کلامی، عاطفی، جنسی و... باشد که اگر در این خصوص کوتاهی صورت گیرد، به خیانت ختم می شود. در حقیقت خیانت دو دلیل اصلی دارد. این که فرد خیانت کار یا بیمار جنسی است یا کمبود عاطفی دارد. برای ما أمر خیانت به هیچ عنوان قابل توجیه نسیت اما اگر بخواهیم به صورت علمی آن را بررسی کنیم به این نتیجه می رسیم که فرد برای این کار دلیل داشته است.

وی اظهارداشت: دخالت اطرافیان به ویژه خانواده عامل مهم دیگری است که در فروپاشی بنیان خانواده نقش بسیار مهمی را ایفا می کند و بر روند طلاق تأثیر زیادی دارد که باز هم همه این عوامل به نداشتن مهارت های زندگی بر می گردد.

لزوم ارائه آموزش های خانواده

 مدیر مسئول اورژانس اجتماعی شهرستان آمل تاکید کرد: بهتر است در این خصوص اداراتی مانند بهزیستی، فرمانداری، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و... وارد عمل شوند و به آموزش این مهارت ها برای افراد بپردازند. ما نمی توانیم افراد را به اجبار پای کلاس هایمان بنشانیم. بدین خاطر باید از طریق رسانه های مختلف، شبکه های اجتماعی و مجازی و یا در سطح شهر به شکل حضوری به صورت رایگان مانند صنعت تبلیغات آموزش دهیم و اطلاع رسانی کنیم. به لحاظ روانشناسی اگر کالایی بیش از سیصد مرتبه از طریق رسانه های جمعی تبلیغ شود، حتی اگر آن کالای مورد نظر مضر باشند افرادی که این تبلیغ را به صورت مکرر می بینند این تلقین در آنان به وجود می آید که آن کالا خوب و با کیفیت است و در صدد خرید آن بر می آیند. تأکید ما این است که آموزش را از سنین 2 تا 3 سال آغاز کنیم و این فرایند را برای فردی که حتی آخرین لحظات زندگی خود را سپری می کند ادامه دهیم. اگر شرایط اقتصادی تنها عامل تأثیرگذار در پدیده طلاق بود، سایر رشته های علمی نظیر جامعه شناسی، روانشناسی، مددکاری و... می بایست حذف می شد.

طلاق یک آسیب اجتماعی چند عاملی است

وی ادامه داد: ما مشکلات و مسائل اقتصادی را در جامعه امروز نفی نمی کنیم اما باید بدانیم علت اصلی طلاق تنها این عامل نیست.  کما اینکه من شخصآٌ شاهد بودم فردی که دارای اوضاع مالی بسیار خوبی هم بوده اما درخواست طلاق داده است. پس یکی از عوامل جدایی می تواند مسائل اقتصادی باشد. ما باید همه عوامل را در نظر بگیریم، چون طلاق یک آسیب اجتماعی چند عاملی است.

دکتر اسماعیلی اضافه کرد: متأسفانه ما شاهد این هستیم که پدیده طلاق در حال پیشروی به سمت کسانی است که دارای تحصیلات عالیه هستند اگرچه هنوز اعداد و ارقام این پدیده بیشتر به سنین زیر 20 باز می گردد. در واقع تحصیلات با افزایش آگاهی تا حدی ارتباط دارد اما لزوماً این چنین نیست. مسلماً کسانی که تحصیلات بیشتری دارند، آموزش های بیشتری می بینند، شاید مطالعه بیشتری در این خصوص داشته باشند و درکشان به واسطه این آگاهی ها افزایش یافته است و نگاهشان متفاوت شده است. اعتقاد من این است که بالا بودن مدارج علمی مانند فاکتور سنی افراد می تواند در روند کاهش طلاق تأثیر زیادی داشته باشد. قطعاً بی نتیجه نمی باشد. در نتیجه این نشان می دهد افرادی که زیر 15 سال ازدواج می کنند تحصیلات کمتری نسبت به سایر افراد دارند و شاید در مواردی دانشگاه را هم تجربه نکرده باشند.

به گفته وی فقر و بیکاری هم معضل دیگری است که می تواند یکی از دلائل این آسیب اجتماعی باشد.   

فعالیت 180 مرکز مشاوره درمازندران     

وحید حسین زاده معاون امور اجتماعی بهزیستی استان مازندران با  اشاره به این که ما در سطح استان نزدیک به 180 مرکز مشاوره داریم که در حال خدمات رسانی به مردم هستند، گفت: در این مراکز بحث پیشگیری از آسیب های اجتماعی اعم از طلاق، همسر آزاری، خشونت و... در دستور کار قرار دارد.

 وی افزود: 18 مرکز اورژانس دولتی هم در سطح استان در راستای پیشگیری و کاهش آسیب های اجتماعی در بیشتر شهرستان هایی که جمعیتی بالغ بر 50 هزار نفر دارند در این خصوص خدمات ارائه می دهند.

وی همچنین ادامه داد: در بحث طلاق 15 مرکز دولتی در سطح استان وجود دارند که به شکل رایگان به مردم مشاوره می دهند. نزدیک به هفتاد مرکز غیردولتی هم مشاوره های خصوصی انجام می کنند. به عبارت دیگر از بین 180 مرکز دولتی و خصوصی 70 مرکز با همکاری دادگستری به پرونده های طلاق و پیشگیری از آن اختصاص دارد. 

راه اندازی سامانه طلاق در استان

حسین زاده ادامه داد: ما در دو سال اخیر تفاهم نامه رضایت بخشی را با دادگستری استان امضا کردیم و مقرر شد تمام افرادی که خواهان جدایی هستند قبل از مراجعه به دادگستری از طریق سامانه وارد بهزیستی شوند تا مشاوره هایی در خصوص جلوگیری از طلاق و کاهش آن صورت گیرد.

به گفته حسین زاده ما اولین استانی در کشور هستیم که سامانه طلاق را راه اندازی کرده ایم. به این شکل که افراد از طریق اینترنت وارد سایت مربوطه می شوند و در نهایت با ثبت نام در این سامانه آدرس مرکز مشاوره از طریق پیامک به آنان ارسال می شود و خوشبختانه خبر خوب این که توانستیم در سراسر استان آن را به اجرا درآوریم.

وی عنوان داشت: در این سامانه به وضوح مشخص است که فرد باید چه مراحلی را طی کند و به چه مراکزی مراجعه کند. ناگفته نماند ما ناظر بر عملکرد این مراکز هستیم و تمام اقدامات آن را رصد می کنیم چرا که کار مشاوره حداکثر 45 روز به طول می انجامد. ما این اطمینان را به مردم می دهیم اگر مرکزی به نحوی نتواند کار مشاوره را درستی به انجام برساند یا سازش آنان با ارباب رجوع کم باشد و آن مرکز به هر دلیلی بخواهد فرد را مورد آزار و اذیت قرار دهد، ضمن این که فرایند آن در سامانه به وضوح مشخص می شود ما به جد با آن مرکز برخورد می کنیم و فرد را برای مشاوره به نقطه دیگری منتقل کنیم.

 معاون امور اجتماعی بهزیستی استان مازندران تصریح کرد: خوشبختانه ما در پنج سال اخیر بیش از 7500 متقاضی طلاق توافقی را با مشاوره های مختلف و آموزش مهارت های زندگی از طریق مراکز اورژانس اجتماعی سازش دادیم. در واقع همان طور که می دانید طلاق توافقی یعنی پایان کار زوجین و به نوعی آخرین نقطه زندگی آن ها که ما توانستیم حتی در این مورد عملکرد قابل قبولی را طی این سال ها داشته باشیم و خدا را شاکرم که با تلاش و همکاری دوستان در این عرصه نرخ طلاق را در سال گذشته از 2.4 به 2.2 رساندیم که میانگین کشوری است و مازندران به این میانگین رسیده است.

حسین زاده با تاکید براینکه فعالیت های ما فقط به مشاوره محدود نمی شود گفت: در عرصه پیشگیری در بحث آموزش مهارت های زندگی ما پکیج هایی را برای افراد تهیه کردیم و در رابطه با پیشگیری اولیه و ثانویه کلاس هایی را تحت همین عنوان به افراد در تمامی مقاطع تحصیلی اعم از دانش آموزان، دانشجویان و حتی برای والدین فرزندانی که به مهد کودک می روند در سراسر استان برگزار کردیم.

وی درخصوص اجرای سند راهبردی در مازندران خاطرنشان کرد: سندی را در سال 96 تنظیم کردیم که 5 راهبرد را مشخص نمودیم. بدین گونه که مداخلات، پیشگیری، ارزیابی چگونه انجام می شود. در این 5 راهبرد بیش از 20 دستگاه اعم از سپاه، دستگاه فرهنگی( آموزش و پرورش)، اجتماعی و... وظیفه کمک رسانی را برعهده دارند. چرا که به گفته وی طلاق هم علت بسیاری از مسائل است و هم معلول بسیاری از آن ها است. به همین دلیل این یک مسئله تک بعدی نست. ما باید از طریق همکاری همه دستگاه های حاضر در جامعه و همه ظرفیت ها نهایت بهره را ببریم تا بتوانیم ناهنجاری های اجتماعی را کنترل کنیم و از رشد آن بکاهیم.   

آسیب های اجتماعی در جامعه فراگیر شد

حسین زاده با بیان این که در سال گذشته نزدیک به 10000 نفر از افراد متقاضی طلاق بوده اند و از بین آن ها بیش از 7000 زوجین کارشان به جدایی کشید عنوان کرد: در بحث آسیب های اجتماعی آمار نگران کننده ای وجود دارد. در سال گذشته نزدیک به 250000 نفر در سطح استان مازندارن پرونده قضایی داشتند که با توجه به جمعیت تقریبا سه و نیم میلیونی عدد قابل توجهی است. از طرفی دیگر 11000 طلاق اتفاق افتاد. هم اکنون نزدیک به 7000 نفر از افرادی که به اعتیاد دچارند در مراکز ما تحت درمان هستند که هم این آسیب ها به نوعی مراکز ما را درگیر می کنند. باید اعتراف کنم که وضع کنونی جامعه به شکلی است که تقریباً همه خانواده ها درگیر آسیب های اجتماعی هستند و هیچ کدام از ما به عنوان مدیر، دکتر، مهندس، قاضی و... نمیتوانیم این ادعا را بکنیم که به طور کلی از آسیب های اجتماعی به دور هستیم و این مسائل و معضلات محدود به قشر خاصی از جامعه می شود. بدین علت که این آسیب ها به شدت در جامعه فراگیر شده است و سن آسیب های اجتماعی هم به شدت کاهش یافته است. اگر ما نتوانیم در رابطه با موضوع پرورش فرزندان خود خوب و کاربردی عمل کنیم و آن را اصل کار خود قرار ندهیم در آینده شاهد آسیب های اجتماعی زیادی خواهیم بود و کوتاهی در این زمینه می تواند عواقب جبران ناپذیری را به دنبال داشته باشد و تنها ممکن است در آینده از شکلی به شکل دیگر تغییر پیدا کند و رنگ و لعاب دیگری داشته باشد. به عنوان مثال امروزه ما با مشکلاتی نظیر کودک آزاری، همسر آزاری و دختران فراری روبه رو هستیم.

معاون امور اجتماعی بهزیستی مازندران اشاره کرد: در سال گدشته نزدیک به 1000 مورد همسر آزاری از طریق خط 123 به ما گزارش شده است و شاهد بیش از 800 تماس در رابطه با کودک آزاری در سراسر استان بوده ایم. نکته قابل توجه دیگر که بسیار هم عجیب به نظر می رسد، این است که نزدیک به 70 مورد تماس تلفنی در رابطه با شوهر آزاری بوده است. در گذشته آسیب های زیادی از جمله طلاق و ایدز برنامه مدونی نداشتند اما امروزه راهکارهای زیادی در رابطه با مواجهه و حل این مشکلات به وجود آمده است. متاسفانه بسیاری از این آسیب ها به طور پنهان در جامعه در حال رشد هستند. دغدغه امروز جامعه ما در حیطه  آسیب های اجتماعی بیشتر به همسر آزاری، کودک آزاری و دختران فراری مربوط می شود. در سال گذشته نزدیک به 300 مورد دختر فراری در سطح استان به ما گزارش شده است.

 وی با اشاره به اینکه خودکشی آسیب اجتماعی دیگری است که امروزه در جامعه اتفاق می افتد ادامه داد: سن خودکشی به شدت کاهش یافته است. اخیراً چند نفر از دانش آموزان مقطع ابتدایی دست به  خودکشی زده اند که این رویداد تلخ واقعا تکان دهنده است. این موضوع مستلزم این امر است که ما باید آموزش مهارت های اجتماعی را از مهد کودک آغاز کنیم و به بعد تربیتی افراد به ویژه کودکان توجه ویژه ای داشته باشیم چرا که این کودکان آینده سازان کشورمان هستند. این آمار های نشان دهنده این است که ما در این بعد یعنی آموزش و پرورش کودکان آنچنان که باید و شاید درست و اصولی عمل نکرده ایم. این را از یاد نبریم که انسان اشرف مخلوقات است و ذاتاً پاک است. عدم برنامه ریزی، همکاری و هماهنگی دستگاه های اجرایی حکایت از این دارد که این آسیب ها هچنان وجود دارد و در برخی موارد در حال افزایش است. این آسیب ها که به خودی خود به وجود نیامده اند بلکه در بطن خانواده ها به شکل نهان وجود داشته است.

سرایت آسیب های اجتماعی از خانواده به لایه های زیرین جامعه

حسین زاده گفت: یکی از مشکلات جامعه امروز ما این است که آسیب ها در درون خانواده ها مزمن می شود. به عنوان مثال در گذشته شاید به کرات میدیدیم یک فرد (پدر) در خانواده به بیماری اعتیاد گرفتار بود اما این روزها آسیبی مانند اعتیاد در درون خانواده ریشه دوانیده و به مادر و فرزندان هم سرایت کرده است. خبر ناخوشایند این که این معضلات کم کم از خانواده به بطن جامعه نفود پیدا کرده و افراد دیگر را گرفتار این مهلکه می کند. بدین شکل که فرد برای رهایی از خود و تغییر وضعیت نامطلوب کنونی اش دست به هر کاری می زند مانند سرقت، خشونت، اعتیاد، همسرآزاری و... اگر شما شاهد مشکلاتی نظیر موارد مذکور در جامعه بوده اید باید بگویم که مادر همه این معضلات سرایت آسیب های اجتماعی از خانواده به لایه های زیرین جامعه است. همه این موارد به نداشتن برنامه و راهکار درست در جهت نیل به اهداف مورد نظر جهت جلوگیری از این آسیب ها بر می گردد.

حسین زاده یکی از دلایل رشد و افزایش آسیب های اجتماعی را عدم هماهنگی دستگاه های دولتی بر شمرد و افزود: متأسفانه هر دستگاهی به امور خود مشغول است و جدا از سایر ارگان ها فعالیت می کند. به عنوان نمونه اگر ما در سازمان بهزیستی بخواهیم برنامه ای را به عرصه اجرا در آوریم، در مقابل در نظام آموزش و پرورش برنامه ای وجود ندارد تا بتواند فعالیت های سازمان بهزیستی را در حوزه آسیب های اجتماعی تحت پوشش قرار دهد و به صورت متوالی تا مدارج بالاتر استمرار یابد.

آموزش مهارت های زندگی درمدارس

حسین زاده ضمن تأکید بر این امر که آموزش مهارت های زندگی می بایست مانند درس ریاضی به شکل سلسله مراتب در مقطع ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم ادامه داشته باشد، گفت: فرد در دوره متوسطه دوم (دبیرستان) از نظر مهارت های اجتماعی و زندگی توانمند باشد. اگر به دانش آموزان مقطع دبیرستان نگاهی بیاندازید در می یابید که از قضا اکثریت آنان در این مهارت ها ضعف جدی دارند. بدین خاطر است زمانی که وارد دانشگاه ها و سپس وارد زندگی زناشویی می شوند با مشکلات عدیده ای رو به رو می شوند. ما به گونه ای باید این بعد را به دانش آموزان آموزش دهیم که فرد در دوره نوجوانی همه مهارت های زندگی را آموخته باشد تا در دام افراد بزهکار و ناصالح نیافتد، ولی متاسفانه در این بحث بسیار عقب مانده ایم و برنامه ما فاقد سلسه مراتب است چرا که همان طور که پیشتر بدان اشاره کردم هر دستگاهی به امور خود مشغول است.

توصیه من این است که یک دستگاه متولی در راستای پایداری و ثبات خانواده به وجود آید که از بروز چنین مسائلی در جامعه پیشگیری کنیم. ما به جای آن که به دنبال حفظ خانواده ها باشیم عوامل دیگر را در حل آسیب های اجتماعی دخیل می دانیم. به عنوان مثال برای نجات یک فرد مبتلا به اعتیاد ابتدا باید یک بستر مناسب را برای خانواده فرد مورد نظر به وجود آوریم بدین شکل که آن خانواده به نگرش درست اجتماعی برسد که پذیرای فرد مورد نظر باشد. تمام برنامه های ما فردی است به این خاطر می باشد که نتیجه مطلوبی را به دنبال ندارد.   

وی تاکید کرد: یک نگرش غلط در جامعه وجود دارد بدین صورت که زمانی صحبت از آسیب های اجتماعی به میان می آید، تمام نگاه ما به سمت خانم های جامعه می افتد و این تصور غلط شکل می گیرد که تنها این قشر از جامعه آسیب دیده هستند غافل از این که آسیب های اجتماعی قشر کودکان و آقایان را هم در بر می گیرد. به بیانی ساده تر برنامه باید خانواده محور باشد.

سن طلاق افزایش یافته است

 معاون امور اجتماعی بهزیستی مازندران عنوان داشت: در چند سال گذشته بیشترین آمار طلاق بین 60 تا 65 درصد مربوط به افرادی می شد که نزدیک به 5 سال از زندگی آن ها گذشته بود. اما آمار نگران کننده تر این که در سال 97 بیش از 55 درصد از زوجینی که اقدام به جدایی کردند افرادی بوده اند که ده سال از زندگی مشترک آنان گذشته بود و از لحاظ سنی هم به افراد بالای چهل سال اطلاق می شد. گفتن این نکته ضروری است که سن طلاق افزایش یافته است. در جامعه امروز ما یکی از مهم ترین دلائل طلاق مقوله ای به نام خیانت است که این مسئله به عدم استفاده درست از فضای مجازی مربوط می شود که تهدید جدی برای زندگی امروز تلقی می شود. بعضاً دیده می شود افرادی که مسن هستند دست به خیانت می زنند. افزایش آمار طلاق آسیب بسیار جدی محسوب می شود که منجر به ناهنجاری زیادی در جامعه می شود. تا زمانی که ساختار مناسبی را در این خصوص ایجاد نکنیم با هر بیدی می لرزیم. تا زمانی که در مقابل آسیب های اجتماعی به آموزش مهارت های تربیتی و زندگی واکسینه نباشیم در معرض بدترین آسیب های اجتماعی قرار می گیریم و دچار لغزش های فروانی می شویم.

حسین زاده گفت: ما امسال طلاق را به پنچ عامل تقسیم بندی کردیم اعم از روانشناختی، اقتصادی، اجتماعی فرهنگی، جنسی و اخلاقی. بیشترین عامل به بحث روانشناختی افراد باز می گردد که عدم آموزش مهارت های زندگی را در بر می گیرد، به نوعی نبود صمیمیت بین افراد. طبق میانگین هر ایرانی در طول روز 2 ساعت از شبانه روز را در اینترنت سپری می کند. اما بر اساس آمار حداکثر گفت و گویی که بین پدر و فرزند رد وبدل می شود 15 کلمه است. ارتباط کلامی در خانواده ها نسبت به گذشته بسیار کم رنگ شده است و صمیمیت و عطوفت بین اعضای خانواده تقریباً از میان رفته است.

وی ادامه داد: علی رغم این که مشکلات اقتصادی اعم از بیکاری کم و بیش در روند طلاق تأثیر گذار است اما در سال گذشته عوامل جنسی اعم از عدم تربیت جنسی، خودارضایی و عدم تعامل با جنس مخالف بیشتر از عوامل اقتصادی در أمر طلاق دخیل بوده است. ما به کرات در رابطه با مسائلی نظیر تربیت جنسی کودکان در سنین کودکی تأکید کردیم، در حالی که بسیاری از نهاد های دولتی مخالف این اقدام هستند و به شدت با آن مخالفت می کنند. اگر امروز ما اخبار متعددی را مبنی بر کودک آزاری در سراسر کشور می شنویم به این خاطر است که خود کودک از سیستم بدنی خود آگاه نیست و نمی داند با فردی که او را مورد تعرض جنسی قرار می دهد چگونه برخورد کند. این عدم آگاهی خانواده و فرزند در نهایت موجب می شود فرد دچار تغییر جنسی هم می شود.        

نتیجه

فقدان مهارت کافی برای شروع زندگی، فقدان آگاهی از اصول و بنیان‌های حل مساله بین زوجین، فقدان اعتماد به نفس و خودباوری در زوجین یا یکی از آنها، فقدان پایبندی فرد به اصول اخلاقی و خیانت هر یک از زوجین به یکدیگر، فقدان قدرت ارتباطی و تفاهم بین دو طرف و تزلزل شخصیتی، تغییر در شیوه زندگی، افسردگی، فقدان صداقت هنگام شکل‌گیری روابط زناشویی و آشکارشدن صورت‌های پنهان زندگی زوجین، اختلاف سنی اساسی و... نیز از جمله مسائل شخصیتی است که بر طلاق تاثیر می‌گذارد.

گزارش :علیرضا عزیز کمالی