اگر این همه بنگاههای اقتصادی, بانکها, نهادها و ادارات مختلف دولتی و خصوصی , بخشی از بلیت اجرای کنسرتهای بومی را تهیه نمایند, هم به توسعه ی فرهنگی شهر و شهروندان خدمت کرده اند و هم به حمایت از هنرمند خواهند پرداخت.

ترس از صندلی های خالی, بلیت های خریداری نشده,  دعوتنامه ها, تخفیفات روز آخر, پر کردن سالن با بلیت های مهمان, و در نهایت اجرای کنسرت برای تعدادی دوست و فامیل و مهمان!
این وضعیت امروز غالب هنرمندان بومی ما است.
گروه موسیقی مدتها تمرین می کند, هزینه می دهد, وقت می گذارد, با مشکلات قانونی و گاهی سلیقه ای اخذ مجوز  مواجه  می شود, در شرایط بد اقتصادی از حمایت اسپانسر ناامید می گردد, تبلیغات می کند و اگر به هر دلیلی کنسرت او در دقایق آخر لغو نگردد, آماده ی اجرا می شود; اما این همه ی ماجرا نیست! 
حالا استرس و ترس عدم فروش بلیت است که گریبان هنرمند را می گیرد! 
صندلی های خالی سالن نه تنها به لحاظ اقتصادی ضربه ای کاری به هنرمند وارد می کند, بلکه انرژی او را نیز می گیرد و کار وی را جهت ارائه ی هنری فاخر, بسیار سخت می کند و حتی پس از اجرای کنسرت شاهد مشکلات روحی و روانی برای هنرمند خواهیم بود!
و این در شرایطی است که در همان ایام, کنسرت فلان خواننده ی نامی, در چند سانس پی در پی اجرا می شود...!
حکایت تکراری که در این سالهای اخیر به وفور, شاهد آنیم!
پرسش اینجاست که چه باید کرد?! مقصر کیست?! چگونه باید هنرمند بومی را حمایت کرد?! چه انگیزه ای می توان برای ارائه ی هنر هنرمندان بومی ایجاد کرد?!
 بی گمان نمی توان و نباید جلوی کنسرتهای خوانندگان مطرح را گرفت, چرا که موسیقی سلیقه است و بخش اعظم جامعه, افرادی هستند که به لحاظ حس و سلیقه, موسیقی مورد علاقه ی خود را انتخاب می کنند. 
حال اینکه مسیر این سلیقه چیست و به کجا می رود و اینکه هنر در توسعه ی اقتصاد تا چه اندازه دخالت دارد, موضوع بحث من در این مجال نیست و قبلا بارها به آن پرداخته ام.
در چنین شرایطی که هنرمند بومی و هنر او شدیدا در معرض تهدید قرار دارد, وظیفه ی متولیان شهری و خصوصا مسئولین فرهنگی-هنری شهر بسیار مهمتر و جدی تر از قبل خواهد شد.
وقتی از مسئولین فرهنگی-هنری سخن گفته می شود, نام دو نهاد فرهنگ و ارشاد و نیز شورای شهر بیش از پیش به چشم می آید.
گرچه به اعتقاد من, همه نهادهای یک شهر در امور هنری و فرهنگی موظف به حمایت هستند, اما چه بگویم که مباحث ایدئولوژیکی و مذهبی سبب عدم همکاری و حمایت  برخی نهادها از هنر فاخر موسیقی است!
اهالی هنر از بودجه ی بسیار نازل اداره و فرهنگ و هنر مطلع هستند و این بسیار جای تاسف دارد! در شرایطی که بودجه های میلیاردی به بهانه های واهی به ارگانها و نهادهای رسمی و غیررسمی دولتی و مذهبی و غیره تخصیص داده می شود, نهاد متولی فرهنگ و هنر از کمترین بودجه برخوردار است و این مصیبت بزرگی است که جامعه ی ما روزانه تاوان آن را می دهد!
البته چنین مشکلی را در آموزش و پرورش نیز شاهد هستیم که جز ابراز تاسف حرفی نمی ماند!
 گزینه ی دیگر  شورای شهر است که بودجه ی فرهنگی آن به راحتی می تواند با حمایت از هنرمندان بومی شهر, انگیزه ی لازم را به آنان بدهد.
آقایان و مسئولین محترم فرهنگی-هنری شهرستان آمل!
سالهاست که به هنر موسیقی ما جفا شده و امروز که نسبتا وضعیت بهتر شده است, با خطر بی انگیزه شدن هنرمندان بومی به دلایل مختلف در عرصه ی موسیقی مواجه هستیم و این جزو وظایف ملی, انسانی, اخلاقی و فرهنگی شما است که دست هنرمندان شهرتان را بگیرید و حمایتشان کنید.
اگر هنرمندان این شهر در اثر مشکلات اقتصادی بی انگیزه شوند و عطای فعالیت مستمر و حرفه ای را به لقایش ببخشایند, بی شک این شهر و همه ی شهروندان آن متضرر خواهند شد.
آمل شهریست با قدمت چند هزار ساله و پر افتخار در عرصه ی فرهنگ و هنر که سالهای سال, همین اهالی فرهنگ و هنر پرچم این شهر تاریخی را در کشور به اهتزاز در آوردند و برای آن افتخار آفریدند. پس وظیفه ی هر یک از مسئولین این شهر است که از هنر و هنرمندان خود حمایت کنند و آنها را قدر بنهند.
اگر این همه بنگاههای اقتصادی, بانکها, نهادها و ادارات مختلف دولتی و خصوصی , بخشی از بلیت اجرای کنسرتهای بومی را تهیه نمایند, هم به توسعه ی فرهنگی شهر و شهروندان خدمت کرده اند و هم به حمایت از هنرمند خواهند پرداخت.
 به عنوان یک شهروند, صمیمانه از همه ی متولیان زحمتکش شهرم, خصوصا عزیزان شورای شهر و اداره ی فرهنگ و هنر می خواهم که مشکلات را حل نموده و با اتحاد, وفاق و تعامل با یکدیگر و نیز هنرمندان, در حل و فصل معضلات مطرح شده بکوشند تا شهرستان آمل بسان گذشته ی روشن خود, در عرصه ی هنر و فرهنگ کشور همچنان افتخار آفریند.