در کار آتش نشانی صحبت ثانیه ها است/خدا را شاکرم شغل آتش نشانی در مسیر زندگی من قرار گرفت

هفته آتش نشانی و ایمنی را پشت سر گذاشتیم و تصمیم گرفتیم تا در صفحه مصاحبه این هفته مصاحبه ای با مجید کرد یکی از قدیمی ترین آتش نشانان شهر آمل داشته باشیم تا بتوانیم گوشه ای از خدمات و ایثارگری های والای قشر زحمتکش آتش نشان را معرفی کنیم که متن کامل آن بدین شرح است:

خودتان را معرفی کنید و چه عاملی باعث شد که وارد شغل مقدس آتش نشانی شدید؟

بنده مجید کرد هستم از سوم خرداد سال 1366 وارد شهرداری آمل شدم، آن زمان آتش نشانی همانند دیگر سازمان های بوجود آمده در سال های اخیر، جزو یکی از واحد های شهرداری آمل بود و بر حسب یک اتفاق تلخ و بارش باران زیاد در یک شب متاسفانه سطح شهر دچار سیل گرفتگی و آبگرفتگی معابر شد و همین عامل باعث شد من به عنوان راننده کمکی به آتش نشانی بیایم و به قول معروف بعد از آن اتفاق دیگر در آتش نشانی نمک گیر و ماندنی شدم که البته خدا را هزاران بار شاکرم مسیر کاری زندگی مرا این چنین قرار داد. در سال 1371 بود که وارد آتش نشانی شدم و در آن زمان جوانی، علاقه، شور، اشتیاق و عشق باعث آن شده بود از اینکه وارد آتش نشانی شدم بسیار خوشحال و خرسند بودم. معمولا آتش نشانی به عنوان یک شغل جهت امرار معاش می باشد ولی این شغل مقدس در اصل یک عشق و علاقه واقعی و ارزشمند است، شما وقتی به یک شغل و یک کاری علاقه بیش از حد داشته باشی و همچنین بی نهایت عاشقش باشی، انجام دادن آن کار خیلی به آدم میچسبد و به دل آدم می نشیند، همین شغل خبرنگاری که شما مشغول انجام دادن آن هستید یا هر شغل دیگری را با عشق و علاقه مندی جلو ببرید دیگر به عنوان شغل به آن نگاه نمی کنید بلکه به عنوان یک علاقمه مندی و یک عشق به آن نگاه می کنید که ثانیه ثانیه آن برایتان لذت بخش خواهد بود. در شغل آتش نشانی باید عاشق شغلت باشی و علاوه بر عشق و علاقه باید سرشار از جسارت، شجاعت و عکس العمل های سریع باشیم چون این صفات لازمه این شغل مقدس می باشد. دوران جوانی که انسان سرشار از شجاعت، رشادت و دلیری می باشد و همین عوامل در آن دوران باعث شد که در این شغل باارزش ماندنی شوم و الان حدود بیست و پنج سال فقط در آتش نشانی هستم و مشغول خدمت به شهروندان عزیز می باشم و اکنون سی سال از خدمت بنده گذشته و در واقع سال سی ام خدمت من تمام شده و الان داخل سال سی و یک خدمت خود هستم و دیگر کم کم باید با این شغل خداحافظی کنم که خیلی و بیش از حد برایم سخت، مشکل و دشوار خواهد بود ولی همچنان در خدمت گذاری به شهروندان آماده هستم و در واقع من میتوانستم در شهرداری آمل شغل های راحت تری را به دست بیاورم ولی علاقمندی و عشق مرا به آتش نشانی کشاند و در آن مرا ماندگار کرد و شما حساب کنید الان سی و یک سال میتوانستم در هر واحد از شهرداری آمل بدون استرس و مشکلات جانی خدمت کنم. از سال 1382 واحد آتش نشانی به عنوان سازمان شده است و تبدیل وضعیت در آن صورت گرفته است و همانطور که شما می دانید در قبل تمام سازمان های وابسته به شهرداری آمل به عنوان واحد های شهرداری آمل بودند و در هر واحدی که میتوانستم خدمت کنم به راحتی خدمت می کردم ولی خدمت کردن خالی مد نظر من و اکثر همکاران من نیست، ما در کنار خدمت کردن به علاقمندی و عشق نیز نگاه می کنیم و الان همین سی سال اگر بخواهیم به صورت شیف بندی حساب کنیم ما ده سال کامل از عمر خودمان را در اداره آتش نشانی هستیم و در آن حضور داریم، یعنی شما ده سال بیست و چهار ساعت کامل از شبانه روز را در اینجا هستید، پس این عشق و شوق است که ما را در این شغل با وجود سختی ها و ناملایمتها نگه داشته است و باز هم در پایان تکرار می کنم نمیتوان آتش نشانی را فقط یک شغل دانست.

زیباترین و تلخ ترین خاطره شما از آتش نشانی چیست؟

خاطره های تلخ و شیرین که خیلی زیاد است، کلا همین دور هم بودن همکاران در آتش نشانی خودش یک خاطره است و در کنار همدیگر قرار داشتن یک خاطره است. شما حساب کنید مثلا 20 سال یا 22 سال پیش همکارانی که خدمتشان تمام شده و اکنون در دوران بازنشستگی هستند و الان به سازمان جهت تجدید خاطره رفت و آمدهایی که می کنند خودش بزرگترین خاطره شیرین است. حتی شاید هم بگوییم خدایی نکرده بین همکاران خاطرات تلخی نیز اتفاق افتاده باشد که همین شیرینی و تلخی در کنار هم زندگی را زیبا می کند، شما وقتی در یک خانواده که هستید به هر حال شیرینی و تلخی در کنار همدیگر وجود دارد و اتفاق میافتد. ما به اندازه ای که اینجا در کنار همکاران هستیم در کنار خانواده خودمان نیستیم، ما همکاران بیست و چهار ساعت کامل با هم و در کنار هم هستیم و وقتی ما در خانه هستیم در واقع به صورت کامل با خانواده با بچه ها و باخانم نیستیم شاید مثلا دو ساعت در شبانه روز در کنار همدیگر بنشینیم، صحبت و درد دل کنیم ولی در اینجا بیست و چهار ساعت کامل در کنار همدیگر هستیم، پس خاطرات تلخ و شیرین چه در اداره و چه در عملیات ها زیاد است. راستش را بخواهید قبل از اینکه شما خبرنگاران محترم هفته نامه آوای کامل بیایید، یک خاطره ای به ذهنم آمد و دوباره برایم تازه و تداعی شد. در دهه هشتاد و یا اواخر دهه هفتاد بود که در یکی از مدراس غیرانتفاعی آمل، البته تازه مدارس غیرانتفاعی در شهر باب شده بود و متاسفانه رییس و مدیر مدرسه در اتاق داخل آتش گیر کرده بودند و به هر حال بنده آن زمان هم از لحاظ قدرت بدنی خیلی خوب بودم و هم جسارت و شجاعت و از این دست مسایل به خاطر جوانی خیلی خوب و بالا بود و در واقع به دل آتش زدم و دیدم آن بنده خدا داخل اتاق بی هوش افتاده است و متاسفانه دچار خفگی شده است، البته این خانم مدیر مشکل قبلی هم داشت و با این دود و گازهای سمی این مشکل تشدید شد و دچار خفگی شد و ما با هزار مسئله ای که بود آن را به کولم انداختم و از آتش بیرون آوردم و از خطر مرگ حتمی نجاتش دادم، جالب اینجاست که وقتی او را بیرون آوردم و سر خیابان اصلی آوردم، عده ای از همکاران و خانم های دیگر که در محل حادثه تجمع کرده بودند می گفتند به این خانم دست نزن نامحرم است، البته اینجا دیگر نامحرم و محرم وجود ندارد، اینجا همه ما محرم هستیم. آتش نشان باید قلبش، چشمش، دستش و همه وجودش پاک باشد. اگر یک موقع آتش نشان دستش کج باشد و یا چشمش کج باشد دیگر نمی تواند در حین عملیات کارهایش را به خوبی انجام دهد و یک آتش نشان همانند رزمنده دوران جنگ و دفاع مقدس باید با عشق و قلب پاک در برابر دشمن قرار می گرفت، یک آتش نشان هم باید دارای قلب، چشم و دست پاک باشد تا بتواند مخلصانه کار و خدمت کند و به شهروندان عزیز خدمت رسانی کند و در کارش موفق باشد البته باید گفت کسی که از جان خود می گذرد و در این عملیات های دشوار و سنگین شرکت میکند قطعا شخصی پاک و از جان گذشته است و هر کسی که از جان خود میگذرد فرد صالح و مخلص می باشد و افراد ناپاک جایگاهی در این سازمان و شغل مقدس ندارند. حادثه بزرگ و تلخ درآمل زیاد داشتیم و از این دست حادثه تلخ می توان به آتش سوزی در بازار آمل و آتش سوزی بایگانی بانک ملی مرکزی آمل اشاره کنم که در حادثه بانک ملی خودم هم در آن مجروح شدم و حتی یکی از همکارانمان از ارتفاع افتاد و از ناحیه مهره کمر دچار شکستگی و مصدومیت شدند و من هم متاسفانه از ناحیه دست شدیدا دچار مجروحیت شدم، در آن حادثه حتی از ساری هم برایمان نیروی کمکی و پشتیبانی آمد و در واقع گستردگی حادثه آن چنان زیاد بود که نیازمند نیروی کمکی و پشتیبانی شدیم و ما در آن زمان تجهیزات به آن شکل نداشتیم و ماشین سنگین ما فقط یک ولوو بود و خودرو نردبان بلند نداشتیم و متاسفانه بالابرها را هم نداشتیم ولی الان خوشبختانه با این ماشین هایی که آمدند دیگر استرس چنین حوادثی را نداریم البته خوشبختانه در سال های اخیر حادثه سنگین و سخت این چنینی نداشتیم. در آتش سوزی بازار و پاساژ ایران آمل هم اتفاقا اولین ماشینی که در صحنه حادثه حاضر شد من خودم در آن حضور داشتم البته آن زمان این سازمان های داخل شهری مثل آتش نشانی و برق زیاد با یکدیگر هماهنگ نبودند و حتی یک ساعت بعد حادثه پاساژ ایران، در حین عملیات آن مکان برقدار بود، کابل ها برق داشتند و ساختمان و مغازه ها برق داشتند که متاسفانه بچه های تیم عملیات دچار برق گرفتگی شدند و در آن حادثه خیلی مشکلات داشتیم.

آن زمان اداره برق زیاد خودرو و تجهیزات نداشت و وقتی درخواست قطع برق قسمتی را میدادیم این قطعی برق با تاخیر انجام میشد و خلاصه همین تاخیرات مشکلاتی را برای ما در حین عملیات ایجاد می کرد و در واقع هماهنگی های لازم وجود نداشت و میتوان گفت چه در گذشته و چه در الان بیشتر معضل ما در عملیات ها برق می باشد و متاسفانه در حین عملیات میبینیم مکان برقدار میباشد و همانطور که همه می دانیم برق و آب با هم سازگار نیستند و همین برقدار بودن محل حادثه اجرای عملیات را کندتر می کند ولی خداراشکر و خوشبختانه اکنون اداره برق خودش را به موقع می رساند و از این دست مشکلات دیگر نداریم و در مورد اداره گاز از همان قبل و چه الان تجیزات خیلی خوبی داشت و دارد و خیلی سریع خودش را به محل حادثه میرساند و همکاری خیلی خوب و عالی با ما دارد که جای تقدیر و تشکر دارد، اتفاقا در چند سال قبل پست گاز اداره گاز در خیابان نور فجر 24 حریق سنگین و بزرگی اتفاق افتاد که ما در آنجا هم فقط یک خودرو سنگین ولوو را داشتیم و از شهرهای دیگر آمدند و با همکاری یکدیگر آن آتش را خاموش کردیم. الان بیشتر مشکلمان در حریق، ایستگاه شماره 4 که منطقه دابودشت را در بر دارد می باشد، محدوده و گستره آن ایستگاه خیلی بزرگ و زیاد می باشد. در ایستگاه شماره 2 که من در آن حضور دارم و مشغول خدمت می باشم از لحاظ ایمنی خیلی خوب میباشد و خوشبختانه مشکل خاصی نداریم. بیشترین مشکلات ما آن زمانی بود که ما گاز شهری نداشتیم و مردم از گازهای سیلندر و از بخاری های نفتی و گازوییلی استفاده می کردند، خلاصه این سیلندرها بیشتر دچار آتش سوزی و انفجار میشد و یکی از عوامل عمده در آتش سوزی بود. الان خداراشکر لوازمات و وسایل های گرمایشی ما استاندارد شدند و باید مراحل استاندارد را پشت سر بگذارند و همچنین همه ساختمان هایمان قبل از گرفتن پایان کار باید کارشناسان آتش نشانی در آن مکان حضور پیدا کنند تا اصول ایمنی در این ساختمان ها رعایت شده باشد. از لحاظ ایمنی ساختمان های جدید ما مشکلی ندارند و بیشتر حریق های ما بر میگردد به برق ساختمان های قدیمی و فرسوده که سقفهایشان شیروانی هستند و دارای سیم های قدیمی و پوسیده که همین عوامل بستر را برای اتصال و سرانجام آتش سوزی مساعد می کند. امیدوارم که به مرور زمان این بافت های فرسوده جایشان را به ساختمان های جدید دهند تا اکثر مشکلات ما و مردم حل شود. معضل اصلی ما در ساختمان های جدید آسانسورها می باشند و بیشتر زنگ خوردن اداره مربوط به ساختمان های جدید در مورد گیرکردن در آسانسورها می باشد. اگر بخواهم خلاصه بگویم همکاران ما در هر نوع عملیات امدادی حضور دارنند، چه حیوانات موذی، چه تصادف ها، چه آسانسور و چه هر اتفاق دیگر باشد، آتش نشانی و آتش نشانان در تمامی عملیات های امدادی حضور فعال و موثر دارند.

در هنگام آتش سوزی درخواست شما از مردم چیست؟

الان می شود گفت که تقریبا 90 درصد مردم، فرهنگ ایمنی را رعایت می کنند و دیگر مثل دهه شصت و هفتاد نیست. اکنون مردم با کمک رسانه ها و روابط عمومی سازمان آتش نشانی آگاه شدند و به اصول ایمنی آگاهی دارند. اکنون جوانان ما باسواد هستند و در واقع میدانند باید چه کار کنند و چه کارهایی نباید کنند. انتظار ما از مردم این است که نباید در مکان عملیات دست و پاگیر ماموران آتش نشانی شوند، جلوی ماشین های آتش نشانی و یا جلوی مامور سد راه کنند، به هر حال یک عده قلیلی هم که تعدادشان بسیار ناچیز هم است، هنوز اصول ایمنی و هشدارهای محل عملیات را رعایت نمی کنند و در واقع می شود گفت 90 درصد از مردم رعایت می کنند. درخواست ما هم از مردم همین است که مسیر را برای نیروهای عملیاتی باز کنند و موقع عملیات دست و پاگیر نشوند و تجمع بیش از حد باعث می شود که هم خودشان به خطر بیفتند و هم جلوی کار مامورین را بگیرند. در کار و عملیات آتش نشانی صحبت ثانیه ها است و حتی در برخی از موارد یک ثانیه باعث شده بتوانیم جان افراد را از مرگ حتمی نجات دهیم. امیدوارم که همین افراد حداقلی این را بدانند که این ثانیه ها چقدر مهم است و در این مواقع به جای فیلم و سلفی گرفتن راه را برای خدمتگذارانشان در آتش نشانی باز بگذارند تا مسیر عملیات ها برای آتش نشانان هموارتر باشد که خوشبختانه الان وضعیت از لحاظ فرهنگ ایمنی خوب است و مردم رعایت می کنند.

بیشتر ماموریت های ایستگاه شما در چه حوزه هایی می باشد؟

حوزه استحفاظی ما معمولا از سه راه نور (میدان هفده شهریور) شروع و آغاز می شود، البته محدوده شهری تا ایستگاه چمستان می باشد ولی محدوده شهرستانی ما تا شرکت زربال است و جز حوزه عملیاتی ما است و در واقع ما تا این مکان پوشش عملیاتی می دهیم. البته ما غیر از حوزه استحفاظی شهرستانی در مناطق روستاهای چمستان و شهر چمستان به عنوان نیروی کمکی و پشتیبانی هم می رویم، البته این کمک و پشتیبانی با هماهنگی آتش نشانی چمستان و مرکز صورت می گیرد.

گاهی شنیده می شود که آتش نشانی دیر سر صحنه حاضر می شود آیا درست است؟

دلیل این دیر رسیدن ها نمی شود گفت که به عمد است و ما در سازمان آتش نشانی یک تایم و زمان استاندارد داریم و زمان در حوزه شهری سه دقیقه است و ما در آمل پنج ایستگاه داریم و ما نمی توانیم بگوییم فلان ایستگاه دیر می رسد، برای مثال محل حادثه حوالی بیمارستان امام علی(ع) می باشد، ما حداکثر سه دقیقه در محل حادثه حضور داریم، البته اگر مانعی ایجاد نشود برای مثال بعضی وقت ها متاسفانه ما در میدان فجر ده دقیقه کامل در بن بست ترافیکی گرفتار می شویم و هیچ گونه حرکتی نمی توانیم انجام دهیم، در واقع ما که نمیتوانیم پرواز کنیم (با لبخند)، در حالت عادی ما حداکثر سه دقیقه در محل حادثه و حریق حضور داریم، همچنین راننده های خودروهای سنگین آتش نشانی حتما باید راننده هایی حرفه ای باشند، در گذشته هم راننده ها وارد آتش نشانی می شدند از آن ها تست رانندگی گرفته میشد و الان هم راننده های جدیدی که وارد این سازمان می شوند از آنها تست میگیریم تا عیار آنها به خوبی مشخص شود، در زمان گذشته هم که ما آمده بودیم فقط حدود یک ماه عملیات های پشتیبانی را انجام می دادیم و به عنوان خودرو اول و پیشرو در عملیات ها شرکت نمی کردیم. افراد جدید هم پس از قبولی و جذب، یک مدتی به عنوان راننده اول به عملیات نمی روند تا کمی از استرسشان کم شود، موقع حرکت با آژیر استرس خاصی وجود دارد خلاصه هم در کنار خودروهای عبوری و عابرین پیاده در نهایت دقت و ایمنی باید عبور کنیم و هم باید به موقع به محل حادثه برسیم، البته جوانی که تازه به عنوان راننده جذب می شود استرس دارد و این هم عادی است، یک مدتی که به عنوان راننده دوم، سوم و پشتیبان در عملیات ها شرکت کند قطعا استرسش کمتر می شود و به قول معروف این فضاها برایش عادی می شود و این آژیر ها، عملیات ها، موانع و ترافیک ها عادی می شود و برایش جا می افتد. ما در ترافیک شهری گاهی حتی با سرعت هفتاد هشتاد کیلومتر در ساعت در شهر با خودرو سنگین باید رفت و آمد کنیم و همچنین باید بتوانیم در ترافیک آن خودرو سنگین را جمع کنیم و وقتی که موانعی پیش آمد و یا مانعی که احتمال دارد پیش آید را باید پیش بینی کنیم، خلاصه برای یک فرد تازه کار سخت است و باید این فضاها برایش تکرار شود و یک مدت به عنوان راننده کمکی و پشتیبانی در عملیات ها حضور داشته باشد تا بتواند این فضاها برایش عادی شود و در همان تایم و زمان استاندارد به مکان مد نظر برسد.

آیا هنوز آتش نشانی مزاحم تلفنی دارد؟

متاسفانه کم و بیش این مزاحمت ها دیده میشود ولی خوشبختانه دیگر این مزاحمت ها نسبت به قبل خیلی کمتر شده است ولی نمی شود گفت به صفر رسیده است. در واقع فرهنگ مردم ما روز به روز دارد بیشتر می شود و دیگر حتی یک بچه کوچک و دبستانی هم می داند که نباید 125، 115 و یا هر شماره امدادی دیگر را بدون دلیل اشغال کند و خداراشکر نسبت به گذشته ها خیلی کمتر شده است.

آتش نشانی آمل در حدود یک دهه قبل توانست خودش را از حالت سنتی جدا کند و پیشرفت خیلی چشم گیری داشته است و اکنون حتی میتواند با کلان شهرها برابری کند، این را مرهون چه کسی یا فعالیتی می دانید؟

این پیشرفت ها بستگی به مدیران سازمان آتش نشانی، بستگی به شهردار وقت، بستگی به شورای شهر و بستگی به استانداری دارد و در زمان مدیرعاملی آقای علیزاده واقعا هم شورا و هم شهرداری دنبال این بودند که تجهیزات کامل را وارد این سازمان کنند و باعث شده بود تمامی تجهیزات فنی و عملیاتی ما به روز شود و عوامل دیگر پیشرفت سازمان آتش نشانی جذب نیروهای جدید که بالای نود درصدشان تحصیلات بالای لیسانس دارا می باشند و باسواد و جوانی که دارند می توانند خیلی به این پیشرفت ها کمک کند. ما در تجهیزات روز مسلما پیشرفت خیلی خوب و چشمگیری داشتیم و الان هم از این لحاظ مشکلی نداریم و تجهیزات ما به روز و خوب می باشد، نیروهای ما جوان و باسواد هستند و الان هم در کل کشور در حال رقابت برای بهتر شدن هستیم. ما خوشبختانه در حریقمان شهید و یا مجروح به آن شکل خیلی قوی نداشتیم ولی جراحات سطحی داشتیم و الانش هم داریم. مرحوم فتحعلی آژیده از همکاران سابق و قدیمی ما بودند که خدا رحمتشان کند، این مرحوم بسیار ورزیده و رشید بودند، چندین بار در عملیات ها زخمی شدند و در آتش گرفتار شدند و با اینکه به صورت مادرزاد از ناحیه پا دچار مشکل بودند ولی بسیار رشید، دلیر، شجاع، تند وتیز بودند و با اینکه در برخی از حوادث خطر انفجار و ریزش بود با این حال در نجات جان و اموال شهروندان همیشه خطر را به جان می خریدند، روحش شاد و یادش گرامی باد. جراحات زیاد برای کارکنان عملیاتی آتش نشانی اتفاق میافتد ولی خداراشکر تا اکنون در بین کارکنان آتش نشانی فوتی نداشتیم، سازمان آتش نشانی آمل سه شهید دارد که در جنگ تحمیلی به عنوان آتش نشان اعزام شدند و در عملیات های جنگی به درجه رفیع شهادت نائل شدند.

آیا در ماموریت های خارج از شهرستان هم حضور داشتید؟

همانطور که در قبل گفتم در حوزه چمستان هم اگر نیاز باشد به عنوان نیروی کمکی اعزام می شویم، خلاصه آتش نشانی آمل با شهرهای بزرگ برابری می کند و در صورت گستردگی حادثه و آتش در شهرهای دیگر از آمل نیرو اعزام می شود حتی در بعضی از مواقع حتی خارج از استان هم جهت امداد اعزام می شویم ولی اکثر مواقع در داخل استان اعزام می شویم و اگر حتی خدایی نکرده ما هم دچار مشکل گسترده شویم از بابل، ساری و قائمشهر درخواست نیروی کمکی می کنیم و آنها هم به سمت آمل اعزام می شوند. شهرهای اطراف ما مثل دابودشت، محمودآباد، سرخرود، چمستان و نور متاسفانه در بحث آتش نشانی ضعیف هستند و از مسئولین استانی خواهشمندم که با اختصاص بودجه های خاص آتش نشانی شهرهای مذکور را پیشرفته تر کنند و آنها را به خوبی تجهیز کنند و به همین دلیل عدم پیشرفته بودن شهرهای غرب استان مازندران از لحاظ امکانات آتش نشانی، ما بیشتر عملیات های غرب استان را پشتیبانی می کنیم و پشتیبانی بیشتر ما در مناطق دابودشت، محمودآباد و چمستان می باشد.

درخواست شما و آتش نشانان دیگر از مسئولین استانی و شهرستانی چیست؟

ما آتش نشانان مطالبات و درخواست های شخصی نداریم ولی بیشتر درخواست ها و مطالبات ما برای خود سازمان می باشد. در سازمان آتش نشانی نباید ایجاد استرس های بیجا شود به هر حال در خود سازمان و در بین کارکنان باید آرامش کامل باشد و ایستگاه های آتش نشانی باید از لحاظ لوازمات ورزشی مناسب و کامل باشد تا کارکنان از لحاظ بدنی در آمادگی کامل باشند و از لحاظ روحی و روانی هم در آمادگی باشند تا نیروها و همکاران ما به راحتی و بدون داشتن هیچ گونه دغدغه ای در عملیات ها شرکت کنند تا کارایی لازم را داشته باشند. دوباره تاکید میکنم، مسئله اصلی و اولویت ما تجهیزات می باشد و در واقع با دست خالی که نمیشود کاری کرد و یک زمانی در دوران قدیم شاید پنجاه شصت سال قبل دیگر تجهبزات به این شکل نبود و قبل از اینکه خودرویی بوجود بیاید با ارابه ها و بشکه و این داستان ها برای خاموش کردن آتش می رفتند و یا وقتی که همکاران قدیمی ما آقای آژیده که خدا رحمتش کند و یا حاج آقا رحمت کمالی که خدا حفظشان کند وقتی در مورد زمان گذشته صحبت می کردند در سازمان فقط یک وانت بود و با چه مشکلات و سختی هایی برای اطفای حریق در عملیات ها شرکت می کردند دیگر آن زمان ها گذشت است اکنون باید تجهیزات بروز باشد نه تنها در سطح کشور بلکه باید در سطح بین الملل بروز باشد چون جان و اموال مردم در خطر است و مسئولان هم سعی کنند که تجهیزات بروز را برای این سازمان تامین کنند علاوه بر تجهیزات بروز، نیروی کار هم باید جوان و شایسته باشد و با علم و سواد روز آشنا باشد، خلاصه اگر این شرایط حاکم باشد کار خیلی راحتتر پیش می رود البته سازمان آتش نشانی ما یک دانشکده هم دارد ولی نیروهایی که ما داریم همه تحصیل کرده وبا سواد هستند حتی چند تن از نیروهای قدیمی هم بیسواد نیستند و آنها هم در حد فوق دبپلم سواد دارند و دارای کوله بار زیادی از تجربیات هستند و دیگر در آتش نشانی آمل کمتر از فوق دیپلم نداریم و خوشبختانه از لحاظ علمی خیلی بالا هستیم و از نظر نیروی کار و پرسنلی همه جوان، ورزشکار و ورزیده هستند و خداراشکر مشکل نیرو نداریم البته به هر حال نیروی جوان باید در کنار تجربه باشد هر چقدر هم نیروی کار جوان، ورزیده و باقدرت باشد، تجربه کافی و لازم را هم باید داشته باشد و به همین دلیل نیروهای با تجربه ما در کنار نیروی های جوان هستند و این انتقال تجربه به خوبی صورت می گیرد.

سخن آخر؟

من هم هفتم مهر که یک روز جهانی می باشد را به کلیه آتش نشان های کشور، به تمامی عاشقان این شغل شریف، به ملت و مردم کشور عزیزمان که واقعا انسان های با فرهنگ هستند تبریک عرض می کنم. البته در سال های گذشته در زیر پل معلق آمل مراسم باشکوهی در هفت مهر داشتیم و الان دیگر به آن شکل این مراسم برگزار نمی شود و قبل ها چون سال های اول برگزاری این مراسم بود به همین دلیل این مراسم با شور و هیجان بیشتری برگزار میشد ولی قطعا مانوری در سطح شهر جهت آگاهی بیشتر مردم و نماد خواهیم داشت و تجهیزات خودمان را برای مردم آشنا می کنیم. امسال هم در سطح شهر دور میزنیم تا مردم با تجهیزات به روز این سازمان آشنا شوند و همچنین امیدوارم تمامی مشکلاتی که سد راه سازمان آتش نشانی است به خوبی حل و فصل شود تا مامورین این سازمان به خوبی بتوانند به وظایف خودشان عمل کنند و من هم از همینجا به تمامی شهروندان با قاطعیت می گویم که خدمتگذارانشان در این سازمان از هیچ تلاشی دریغ نخواهند کرد و با قدرت تمام در تمامی عملیات ها شرکت می کنند. در پایان از خداوند متعال می خواهم که مردم ما با رعایت هر چه بیشتر اصول ایمنی دیگر کمتر شاهد این چنین حوادث باشیم و همچنین از شما خبرنگار هفته نامه آوای کمال نهایت تشکر، تقدیر و سپاسگذاری را دارم.گزارش /اسماعیل کمالی