حجت الاسلام مهدی تقی زاده آملی امام جمعه دابو و دشت سر در بخشی از خطبه های نمازجمعه این هفته بر ضرورت برگزاری مناظرات زنده انتخاباتی تاکید کرد.
أوصیکم عِبادالله ونفسی ونفسی بِتقوی الله
دراین لحظات معنوی وملکوتی محضرشریف شماچهره های انقلابی مردم مؤمن وبابصیرت وزنان پرشوروشعوروانقلابی وایمانی وخواهران ایمانی خودم ابتداءًخودم وخودم وخودم وبعدهمه شماراتوصیه به مراعات تقوای الهی وخویشتن داری می کنم .
یکی ازمواهب الهی تنبّه درونی مان است توفیق ایجادبسترارتباط باخدااگرمی خواهیم اهل تقوی باشیم جزمتقین وپرهیزگاران باشیم بایداین توفیق ازسوی خدانصیب گرددوخدااین بستررفاقت رابرایمان ایجادکند.عرض کردیم درطی چندسال گذشته آثاروضعی که توانسته تقوی برایمان ایجادبکندایجادارتباطات وعلقه هاورأفت هاورحمت هایی که موجب سعادت داردنیاوآخرتمان می شودباتوجه به این اوصاف چراماسراغ گناه برویم ؟!چرااهل گناه باشیم؟!چرامراعات تقوای الهی نکنیم؟!باتوجه به اینکه می دانیم عمردست من وشمانیست فرصتهایی که خدادراختیارمان قراردادیکی ازاین فرصتهاماههای است که برای ماقراردادیکی ازاین ماههاماه رجب است ویکی ازفرصت های بهره وری ازاین مواهب دعاست که موجب بلندمرتبگی بندگان می شودحلقه ی وصل به محضرذات ربوبیت دعاست ,نجواست ذکراست .عرض کردیم درطی هفته های گذشته که یکی ازماههایی که باورودبه آن احساس امنیت وآرامش بیشتری می کنیم ماه رجب است درحقیقت آدمی باورودبه رجب تنهاوتنهاازخداوندتوقع ودرخواست خیرونیکی داردچون عرض شدماه رجب ماه فرداست خوب دعارامحضرشریف عرض کردیم مامتأسفانه نسبت به مسائلی که دردعاهاوجوددادردمعرفت لازم رانداریم وغافلیم چون حقیقت واقع درماه رجب مسائلی راازخدادرخواست می کنیم که حتی درماه رمضان هم وجودندارددرابتدای دعامن باب رجاءوامیدازخداوندوارددعامی شویم ومی گوییم ((یامَن أَرجوهُ لِکُلِّ خَیر))یعنی وقتی به ماه رجب می رسیدشماازلحظه شروع ماه رجب توقعه ات ازخداوندتبارک وتعالی فقط وفقط خیراست وبه خداوندامیدوارباشیم وازخدابخواهیم هرچه خیردراین عالم است که موجب سعادت وپیشرفت وارتقاء است عطاکندرسدآدمی به جایی که به جزخدانبیندوبه درجات عالی کمال وانسانیت نائل شویم.
وآمَنُ سَخَطَهُ عِندَ کُلِّ شر:یعنی خداونددراین ماه ایمن هم به شمامی دهدوبساط عصبانیت وسخط راکلاتعطیل می کنددراین فقره ازدعاازخداوندامنیت رادرخواست داریم تابداخلاقی هاوانجام منکراتی که متأسفانه یکی ازمعضلات جامعه است ازخدادرخواست داریم که خدااین امنیت
رابرایمان ایجادکندتاازهرشری درامان باشیم عرض کردیم دعواهای خانوادگی ومشاجرات درروابط اجتماعی یکی ازحلقه های مفقوده صله رحم است که باعث شده فاصله بیندازدالبته بایدباخودمان بیندیشیم که چه مسأله ای موجب می شودسخط خداوندراوموجب عذاب می شودسیل درآذربایجان رادیدیم که چه مشکلاتی رابوجودآورد
((یامَن یُعطی الکَثیرَ بِالقلیل))قدرومنزلت خودمان رابدانیم اگربدانیم که ماخلیفه خدادرروی زمین هستیم ازهمه موانع به راحتی عبورمی کنیم مَن جاءبالحسنه فله عشرُأمثالِهاخداوندهمیشه اینگونه است یعنی شماکاه که می بریدخداکوه به جایش می دهداین خداخدایی است که وقتی خیلی کم میبری خیلی زیادعکس العمل نشان می دهدوعکس العملش چندین برابرعمل بنده خواهدبوددرکدام معامله وصاحب مِلک سراغ داریدکه اینقدردست گشاده داشته باشدجزخدا!آنوقت مادست به سوی غیرخدادرازمی کنیم چقدرالتماس اجنبی می کنیم که بعدامی خواهدآبرویمان راببردمقروض دیگران هستیم ولی محضرخدامسئلت نکنیم!کافی است که خدابفهمداورامی خواهیدوعاشقش هستید
او((یامَن یُعطی مَن سَئَله))است کسی است که هرکس دراین ماه اوراصدازندبی جواب نخواهدبودوخداوندجوابش رامی دهدمن سئله خاص الخاص هستندبایدبیندیشیم که چه بخواهیم مالحظات سکرات مرگ رادرپیش داریم ولی رجب راداریم وضیافت الهی دراین ماه خداایجادشده ودعوت شدیم هرکس که خدارادراین ماه صدامی زنندخدابهشان خاص نگاه می کند.
((یامَن یُعطِی مَن لَم یَسئَلهُ))حتی این ماه به قدری ارزش ومقام دارددرپیشگاه خداوندکه اگریک وقتی کسی توماه رجب فراموش کندکه دراین ماه خواسته ای ازخدای خودش داشته باشدخدای تعالی به اوعنایتی خواهدکردکسب که یادش رفته باشدماه رجب است ودعاکندوصدانزندوبرزبانش جاری نکندخدابه اوبهره اش رامی دهدسفره خداگشاده وپهن است البته سفره الهی درطول سال پهن است ومابایدکمال استفاده راببریم .
((ومَن لَم یعرِفهُ ))کسانی که خدارانمی شناسندهم درماه رجب بهره ای می برندکسانی که ازخدای خودشان خالق خودشان ومعلودشان سراغ گیری نم کنندهم خداوندبه برکت این ماه عزیزبه آنهارومی کندوالطاف خودراازآنهادریغ نمی کندیعنی عدم شناخت باعث دوری ازرحمت الهی نمی شود
بازآب هرآنچه هستی بازآی
((تحَنّناًمِنه ورحمه))چراازخداوندچنین درخواستی داریم؟چون خودخداوندبیان کردکه این ماه ماه منت گذاشتن,نرم گرفتن,آرام بودن,چشم پوشی کردن وگذشتن وبخشیدن خرواربه دیناروبخشیدن کوه به کاه است خداازباب رحمانیت ورحیمیت ورأفت باماروبرومی شود.
((أَعطِنی بِمَسئَلتی اِیّاک جمیعَ خیرِالدنیاوجمیعَ خیراالأخره))عطاکن به من درمقابل خواهش وخواسته ام همه خیردنیاوهمه خیرآخرت راخیرآخرت همان مجالست بااهل بیت(علیهم السلام)وبندگان مقدس ورفتن به اعلی علیین که درمقابل باانجام بسیاری ازحسنات مانندصله رحم ادای حقوق والدین وهمسایگان وشهروندان و....به دست می آید.
تااینجاهرچه گفته شددرواقع زمینه سازی. ومقدمه چینی برای بیان اصل حرف بودچون قبلاگفته شدیامن یُعطی وحال می گویی أعطِنی یعنی سراصل موضوع رفته است خوب حالاچه وچگونه بگوییم؟اینکه انسان حواسش موقع اعلام خواسته ونیازجمع باشدوخودراگم نکندویاکم وکسرنگویدکه بعدامایه پشیمانی شودخیلی مهم است شایدبارهابرای شماپیش آمده که باکسی حرفی داشته ایدامابعدباخودگفته باشیدکه ای کاش این وآن راهم می گفتم یانمی گفتم دراینجانیزباهمان لحن وحالت گدایی آستان ربوبی می گوییم عطاکن واین عطاکن راسفت ومحکم می کنیم بااِیّاک چون فقط اوست که می توانداین خواسته رابرآورده سارداینکه می گویندازخداکم نخواهیددرظاهرممکن است جمله ساده ای باشدولی واقعاکارسازاست چون خداوندفرموده أُجیبُ دَعوهَ الداعِ اِذادَعان یعنی من اجابت می کنم خواسته دعاکننده راوظرافت کاردراینجاست که دوبارکلمه ((جمیع))راآورده یعنی هم برای دنیاوهم برای آخرت وبدین ترتیل هبچ چیزی راکم وکسرنگذاشته است به این می گویندخواستن وطلب کردن.یعنی خدادررابازگذاشته وبه بنده می گویدچه می خواهی؟بنده هم می گویدجمیع خیردنیاوآخرت را.
عزیزانم اِنَّ جهنَّم کانت مِرصادالطّغین مآبالابثینَ فیهاأَحقاباِجهنم کمینگاه بشریت است امادرمقابل این سفره رحمت الهی گسترانیده است اِنَّ للمتّقین مفازابرای شمامتقین فوزعظیم نهرهای آنچنانی وندای این الرجبیون برای کسب که ماه رجب رادرک کندهست.
اماایام شهادت باب الحوائج امام موسب بن جعفر(علیه السلام)است عرض ارادتی خدمت این امام رئوف داشته باشیم مامتأسفانه خیال می کنیم که امام کاظم (ع)هیچ کاری نکرده بودنه خیرکارهای سیاسی که امام درست درایامی که بنی العباس به ادعای کشیدن وگرفتن حقانیت شیعیان ازبنی امیه آمدندسرکاروچه بلایی بریرشیعیان آورده اندوچگونگی طوائفی که موسی بن جعفر(علیه السلام)فرقه هایی که بعداز...چگونه ایستادگی کردندچگونه بایدعرض کنیم!اماعرضم این است باتوجه به همه آقاروبرکاتی که باب الحوائج چه دربعدسیاسب وچه دربعدفرهنگی مدت امامتی که درمدینه توانسته آگاهی وبصیرت افزایی کندومردم رامتنبه کندنسبت به مسئله انحرافی که بوده درمسیرولایت قراربدهدوباولایت آشنایشان کنداماباتمام این اوصاف بنابرقولی 7یال وبنابرقولی 14سال ازاین زندان به آن زندان رندان نه شیعیان موسی بن جعفر(علیه السلام)سیاهچال زندان سندی بن شاهک آن زندانبان ملعون وکینه ای امایک شباهتی ایشان باحضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)داشت ایشان درسن میانسالی اماحضرت زهرادرسن جوانی دست به دیوارمی گذاشت وراه می رعت وتحمل ضربات شلاق برجسم نحیف این امام بک زمانی شیعبان بغدادشنیدندکه باب الحوائج به شهادت رسیدندیاامام زمان آجرک الله فی مصیبت جدک سراسیمه رفتندتابخواهنداین جسم شریف رامشایعت کنندتارسیدندبه بالای پل دیدندجسم شریف امام برروی چهارتاحمال قرارداردبدن راتحویل گرفتندبرروی شانه گذاشتندچندقدمی برداشتندیاللعجب مگرمی شودجسم شریفی که چندمدت درسیاهچال بوده اینگونه سنگین باشدیک زمانی جیدراپایین آوردندهنوزغل وزنجیربرگردن حضرت است یاحضرت معصومه (سلام الله علیها)یاامام رضا(علیه السلام)من معذرت می خواهم گرچنددراوج ضلالت وگمراهی دشمنان دین اینچنین باامام معصوم کرده اندولی بودندجسم شذیف رامشایعت کردندوداخل قبرگذاشتندامالایوم کیومک یااباعبدالله
خطبه دوم
أوصیکم عِبادالله ونفسی ونفسی ونفسی بِتقوی الله
دراین لحظات معنوی محضرشریف شمابندگان خوب خدامؤمنین ومومنات ابتداءًخودم وبعدهمه شماراتوصیه به تقوای الهی می کنم همه آنچه راکه موجب شقاوت وبدبختی وضلالت است براساس عدم آگاهی مانسبت به ذات باری تعالی است ماخدارانشناختیم معرفت به خداپیدانکردیم این منجربه انجام گناه توسط بندگانش می شوداگرکسی بیایدخدارابشناسدمعرفت به خداداشته باشدقطعامراعات تقوای الهی می کندقطعاسعی می کندکه زندگیش رامزین به تقوای الهی کندبانجواهای یارب یارب خودش بادعاوصوم وصلاتش باحضوردرجمعه وجماعات .
بنده عرض تعزیت و تسلیت دارم شهادت جانسوز و جانگداز امام هفتم باب الحوائج موسی بن جعفر علیه السلام را هم به محضر امام زمان عج و هم به محضر مقام معظم رهبری و هم به محضر شما ارادتمندان امامت و ولایت. زندگى امام چقدر زندگى پرشور و پرهيجانى است. ما امروز نگاه مىكنيم موسىبن جعفر، خيال مىكنيم يك آقاى مظلوم بىسروصداى سر به زيرى در مدينه بود.... ؛ قضيه اين نبود. قضيه يك مبارزهى طولانى، يك مبارزهى تشكيلاتى، يك مبارزهاى با داشتن افراد زياد در تمام آفاق اسلامى بود و داراى نقشهاى براى اينكه حكومت و نظام اسلامى را پياده بكند.»
پس از شهادت امام صادق(ع) با نص صريح آنحضرت، فرزندش موسىبن جعفر(ع) در سن بيست سالگى به امامت رسيد و مدت سى و چهار يا سى و پنج سال، رهبرى امت اسلامى را عهدهدار شد.
بعد از امام ششم سردرگمى عجيبى در ميان شيعيان نسبت به رهبرى آينده پديدار گشت و اين در حالى بود كه شبهه جانشينى اسماعيل فرزند بزرگ امام صادق(ع) در زمان حيات ايشان مطرح بود و بههميندليل آنحضرت به مناسبتهاى مختلف، مسأله جانشينى اسماعيل را بهشدت نفى مىنمود و حتى هنگامى كه اسماعيل در زمان حيات امام از دنيا رفت، آنحضرت علىرغم اينكه بهشدت از مرگ فرزندش متاثر شده بود، اصرار داشت تا رواندازى كه بر پيكر مطهر اسماعيل بود برداشته شود تا مردم مرگ او را به چشم خود ببينند.
با اين حال شيعيان كه در شهرهاى دور و نزديك پراكنده بودند، پس از شهادت امام صادق(ع) به ۶ فرقه منشعب شدند، فرقه اول كسانى بودند كه به مهدويت امام صادق(ع) معتقد شدند و آنحضرت را آخرين جانشين پيامبر(ص) و قائم آل محمد(ص) دانستند، فرقه دوم آنان كه بر مهدويت اسماعيل اصرار مىكردند و مرگ وى را باور نداشتند، فرقه سوم به مرگ اسماعيل اذعان كردند و فرزندش محمد را به امامت برگزيدند، فرقه چهارم گروهى بودند كه عبداللهبن جعفر فرزند ديگر امام صادق(ع) را كه به افطح معروف بود، امام دانسته و به فطحيه مشهور شدند، فرقه پنجم محمدبن جعفر فرزند زيباى امام صادق كه به محمد ديباج معروف بود را پيشواى خود ناميدند، فرقه ششم كه گروه اكثريت را تشكيل مىدادند، به امامت موسىبن جعفر(ع) گرويدند.
امام هفتم در چنين موقعيت اسفبار و ناهنجار فرهنگى اجتماعى، رهبرى شيعيان را بهعهده گرفت و توانست كشتى طوفانزده امت اسلامى را از گزند حوادث، رهايى بخشيده، به ساحل نجات برساند.
یکی از موضوعات مطروحه در عصر امام موسی بن جعفر علیه السلام اوضاع و شرائط سياسى حضرت می باشد.
از آنجا كه بنىعباس در خود زمينه وجاهت اجتماعى نمىديدند، نخست با شعار حمايت از علويان و خاندان علىبن ابىطالب(ع) روى كار آمدند و بنىاميه را از صحنه سياست كنار زدند، اما با رسيدن به قدرت و به دست گرفتن زمام امور مملكت، بهگونهاى با علويان و شيعيان بدرفتارى كردند كه به تعبير ابوفراس شاعر، بنىاميه، يكدهم آنرا هم انجام نداده بودند.
اين وضعيت از زمان به قدرت رسيدن منصور عباسى آغاز گرديد و در سال ۱۴۸ هجرى يعنى سال شهادت امام صادق(ع) به اوج خود رسيد، بهگونهاى كه شيعيان امام كاظم(ع) حتى از بردن نام امام بيمناك بودند و آنحضرت را با عناوينى، چون: عالم آل محمد، عبد صالح و الرجل ياد مىكردند. البته اين شرائط، امام هفتم و ياران آنحضرت را لحظهاى از مبارزه با ستمگران باز نداشت، بلكه آنان با شيوه تقيه به اين وظيفه دينى جامه عمل پوشيدند و همانگونه كه خود امامان معصوم عليهم السلام در تعليمات آسمانى خويش، بارها به پيروان واقعى خود آموختهاند كه سازش با ظلم در هيچ زمانى جايز نيست، بهصورت مخفيانه با دستگاه طاغوتى جنگيدند، هرچند شيوه مبارزه به مقتضاى هر زمانى متفاوت است.
یکی از مسائلی که در زمان امام هفتم رخ داد طرح مسأله فدك بود . برخوردی كه امام هفتم(ع) با مهدى عباسى داشت، روزى بود كه خليفه براى رد مظالم نشسته بود. امام(ع) از اين فرصت استفاده كرد و فرمود: چرا آنچه را كه از راه ستم از ما گرفته شده است به ما برنمىگردانى؟ مهدى گفت: آن چيست؟ امام(ع) فرمود: فدك، كه ملك خالص پيامبر(ص) بود و آنرا به دخترش فاطمه(س) بخشيده بود كه پس از رحلت آنحضرت طبق گواهى علىبن ابىطالب، امام حسن، امام حسين عليهم السلام و ام ايمن، ابوبكر قصد داشت آنرا به فاطمه(س) واگذار كند ليكن خليفه دوم از آن جلوگيرى نمود. مهدى گفت: حدود آن كدام است؟ و وقتى امام محدوده فدك را مشخص كرد، خليفه گفت: اين خيلى زياد است بايد دربارهاش بيانديشم.
البته مهدى عباسى هرگز فدك را بازنگرداند چون در آن صورت، فكر مىكرد حكومت وى در آستانه سقوط قرار میگيرد.
دیگر از کارهائی که حضرتش انجام داده اند تحريم همكارى با دستگاه حكومتى بود یعنی نمونهاى از موضعگيرى سياسى و مبارزه با حكومت جور، تحريم هرگونه همكارى با دستگاه حكومتى بود. امام هفتم(ع) روزى به يكى از شيعيانش به نام صفوان جمال فرمود: همه كارهاى تو نيكوست جز يك كار، صفوان عرض كرد: اى فرزند پيامبر! آن چيست؟ امام فرمود: اينكه اشترهايت را به هارون كرايه مىدهى. صفوان گفت: آنها را براى خوشگذرانى و تفريح كرايه ندادهام بلكه براى زيارت خانه خدا بوده و خودم هم بهعنوان همراه نرفتهام. امام فرمود: آيا علاقهمند هستى كه هارون زنده بماند تا از سفر حج بازگشته و پول تو را بپردازد؟ صفوان گفت: آرى، امام فرمود: كسىكه دوست بدارد ستمگران زنده بمانند، در صف آنهاست و كسىكه در صف آنهاست داخل جهنم مىشود.
همانگونه كه اشاره كرديم با توجه به اينكه شيوه مبارزه به اقتضاى شرايط زمان متفاوت مىباشد، با دقت در تاريخ زندگانى امام هفتم(ع) بهخوبى روشن مىشود كه آنحضرت هم مانند ساير امامان معصوم همواره در حال مبارزه با زمامداران خودكامه عصر خويش بوده است و شهادت همه امامان معصوم بهجز امام زمان(ع) نيز خود گوياى همين مطلب است.
یکی از مناسبتهایی که در پیش رو داریم عید سعید مبعث می باشد که بنده این عید برزگ را به محضر شریف امام زمان عج و رهبر عزیز نظام امام خامنه ای و مات واحده مسلمان تبریک و تهنیت عرض می نمایم.
و آنچه را که در این باره باید بدانیم این هست عيد شريف مبعث، در حقيقت عيد تاريخ انسانيّت است، مبعث در حقيقت روز برافراشتهشدن پرچم رسالتى است كه خصوصيات آن براى بشريّت، ممتاز و بىنظير است. مبعث در حقيقت پرچم علم و معرفت را برافراشت، همچنان كه بعثت، پرچمدارى و برافراشتهشدن پرچم عدل است، همچنان كه رسالت، برافراشتن پرچم اخلاق والاى انسانى است؛ «بعثت لأتمّم مكارم الاخلاق.»
آنچه را که امروز ما نسبت به عیدالله الاکبر بدانیم این هست که عید سعید مبعث حادثهاى در حد اصل خلقت انسان می باشد
جوانان عزیز اگر عظمت و اهميت ايام به اين باشد كه خداى متعال، لطفى را در روزى بر بشريت نازل كرده باشد، يقيناً روز مبعث، عظيمترين و مهمترين همه روزهاى سال است، چون نعمت بعثت و برانگيختن پيامبر اعظم(ص) براى بشريت از همه نعمتهاى الهى در طول تاريخ بزرگتر است. بنابراين مىتوان بهجرأت اينرا گفت كه روز مبعث، برترين و بزرگترين و پربركتترين روزهاى همه ايام سال است. خاطره آن روز را بايد گرامى بداريم و عظمت آن حادثه را در نظرمان مجسم كنيم.
عيد مبعث، عيد برانگيختگى براى زدودن رنجهاى بشر است؛ بنابراين حقيقتاً عيد است. رنجهاى عمده بشر كه در طول تاريخ ادامه داشته است و امروز هم اين رنجها به شكلهاى گوناگون ادامه دارد؛ بندگى غير خدا، استقرار ظلم و بىعدالتى، شكاف ميان طبقات مردم، رنجهاى فرودستان و زورگويى زورگويان است؛ اينها رنجهاى هميشه بشر است. اين چيزها باانگيزههاى فاسد و مفسد قدرتمندانِ زورگو همواره بر بشر تحميل شده است؛ بعثت براى زدودن اين رنجها است. درواقع روز مبعث، روز رجوع به فطرت الهى است، چون همه اين رنجها و دردها و نابسامانىها در فطرت الهى كه در نهاد بشر به وديعه گذاشته شده است، مردود اعلام شده. فطرت الهى براى بشر طرفدارى از حق، طرفدارى از عدل و طرفدارى از مجاهدت در راه مظلومان است؛ اين فطرت انسانى است.
بعثت عيدى براى همگان است و نه فقط براى مسلمانان. جشن بعثت و بزرگداشت روز مبعث در واقع عمدتاً براى اين است كه مضمون بعثت را بازخوانى كنيم و از آن درس بگيريم؛ هدف اين است. ما به درسهاى بعثت براى هميشه نيازمنديم؛ بعثت فقط يك حادثه تاريخى براى يك برهه معيّنى از زمان نبود؛ براى همه دوران تاريخ است.
اما اگر بخواهیم در مورد علت بعثت در نهج البلاغه سخن بگوئیم : اميرالمؤمنين(ع) درباره علّت بعثت پيامبران، جملهاى در نهجالبلاغه شريف دارد كه خيلى بايد درباره آن تأمّل كرد، مىفرمايد: «لِيَستَأدُوهُم ميثاقَ فِطرَتِه»؛ پيامبران انسانها را وادار مىكنند به اينكه آن معاهده فطرى را كه در نهاد بشر نهاده شده است، عمل كنند، اعتراف كنند به آن معاهده؛ خداى متعال از بشر خواسته است كه آزاد باشد، با عدالت زندگى كند، با صلاح زندگى كند، بندگى غير خدا را نكند. «لِيَستَأدُوهُم ميثاقَ فِطرَتِهِ وَ يُذَكِّروهُم مَنسِيَ نِعمَتِه»؛ نعمت فراموششده را به ياد انسانها بياورند؛ اين نعمتهاى الهى. ما از نعمت وجود، نعمت سلامت، نعمت خِرد، نعمت خُلقيّات نيكويى كه خداى متعال در نهاد انسان به وديعه گذاشته است، غفلت مىكنيم، بشر فراموش مىكند؛ پيامبران اينرا به ياد انسانها مىآورند. «وَ يُذَكِّروهُم مَنسِيَ نِعمَتِه وَ يَحتَجّوا عَلَيهِم بِالتَبليغ»؛ حجّت را بر مردم تمام كنند، سخن حق را به گوش آنها برسانند، حقيقت را براى آنها آشكار كنند؛ تبيين، بيان، مهمترين وظيفه پيغمبران است.
«وَ يُثيرُوا لَهُم دَفائِنَ العُقول»؛ گنجينه خِرد را براى بشر بازگشايى كنند؛ پيغمبران براى اين آمدند كه انسانها را به تعقّل وادار كنند، به انديشيدن وادار كنند، به فكركردن وادار كنند؛ ببينيد چه هدفهاى بزرگى است؛ (اهداف) بعثت اينها است. «وَ يُرُوهُم ءاياتِ المَقدِرَة»؛ عقل بشر را هدايت كنند به سمت توحيد، به سمت آيات الهى و آيات قدرت پروردگار را در مقابل چشم آنها قرار بدهند.
امروز وظيفه مسلمانان در مورد مبعث چیست؟ اولا آگاه كردن دنيا از حقيقت بعثت:
امروز، وظيفه ما مسلمانها آگاهشدن و آگاهكردن دنيا از حقيقت بعثت است. بعثت يعنى برانگيختگى براى نجات انسان و براى نجات بشر، بعثت يعنى استقرار نظام صلاح و سداد در ميان جامعه بشرى؛ اين معناى بعثت است. بعثت يعنى خيرخواهى براى تمام آحاد بشر؛ ما براى تمام آحاد بشر خيرخواهيم و حتّى براى همان رؤساى فاسدِ مفسدِ رژيمهاى طاغوتى دعا مىكنيم كه خداى متعال آنها را هدايت كند يا هدايتشان كند و از راه غلط برگرداند يا عمرشان را كوتاه كند كه بيشتر از اين فساد نكنند، بيشتر از اين موجب غضب الهى نشوند؛ اينهم واقعاً دعاى خير است. اسلام خير همه بشريّت را مىخواهد، پيغمبر(ص) مىخواهد.
دوما شالودهريزى تمدّن نوين اسلامى:
دنياى اسلام امروز وظيفه دارد مثل خود اسلام و مثل خود پيغمبر(ص)، روحى در اين دنيا بدمد، فضاى جديدى ايجاد كند، راه تازهاى را باز كند. ما به اين پديدهاى كه در انتظار آن هستيم مىگوييم «تمدّن نوين اسلامى.» ما بايد دنبال تمدّن نوين اسلامى باشيم براى بشريّت؛ اين تفاوت اساسى دارد با آنچه قدرتها درباره بشريّت فكر مىكنند و عمل مىكنند؛ اين بهمعناى تصرّف سرزمينها نيست؛ اين بهمعناى تجاوز به حقوق ملّتها نيست؛ اين بهمعناى تحميل اخلاق و فرهنگ خود بر ديگر ملّتها نيست؛ اين بهمعناى عرضهكردن هديّه الهى به ملّتها است، تا ملّتها با اختيار خود، با انتخاب خود، با تشخيص خود راه درست را انتخاب كنند. راهى كه امروز قدرتهاى جهان، ملّتها را به آنراه كشاندهاند، راه غلط و راه گمراهى است. اين وظيفه امروز ما است. امروز نوبت مسلمين است كه با همّت خود، تمدّن نوين اسلامى را شالودهريزى كنند. در مورد این امر هم آحاد ملت آزاده جهان اسلام و هم عالمان دین رسالتی بزرگ دارند
مناسبت بعدی که در هفته بعد در پیش رو داریم بهمناسبت دوم ارديبهشت سالگرد تأسيس سپاه پاسداران انقلاب اسلامى:از پاسدارى از انقلاب و آرمانهاى آن تا گامهاى محكم در راه سازندگى كشور که این سربازان ناب ولایت توانسته اند کسب نمایند خوب دیده شد پس از پايان جنگ تحميلى، براساس فرمان مقام معظم رهبرى مبنى بر ضرورت بازسازى كشور و بهمنظور هماهنگى و نظارت بر اين حجم وسيع از فعاليتهاى سازندگى، سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، قرارگاه سازندگى خاتم الانبياء(ص)، بازوى اصلى خود در عرصه فعاليتهاى سازندگى كشور را تشكيل داده و توان مهندسى سپاه در هشت سال دفاع مقدس را به اجراى طرحهاى عظيم عمرانى و صنعتى سوق داده است.
امروز گسترهى وسيعى از فعاليتهاى سازندگى و محروميتزدايى از قبيل سدسازى، ساخت اتوبان و فرودگاه، بازسازى تأسيسات و اسكلههاى بنادر كشور، راهسازى، سازمان دريايى، پروژههاى كشاورزى و دامدارى، طرحهاى آبرسانى و گازرسانى، احداث واحدهاى مسكونى، خودروسازى، توليد قطعات صنعتى، درختكارى و احياء جنگلها و بازسازى مناطق جنگزده را در بر مىگيرد. در اين نوشتار به بخشهايى از ماموريت سپاه پاسداران انقلاب اسلامى در سازندگى كشور و محروميتزدايى اشاراتى خواهيم داشت.
در دوم ارديبهشت سال ۵۸ كه امام خمينى(ره) فرمان تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى را صادر فرمودند، هيچ كسى گمان نمىبرد روزى فراخواهد رسيد كه اين تشكيلات علاوه بر پاسدارى از انقلاب و آرمانهاى آن، گام در راه سازندگى كشور بگذارد.
درطول سالهاى دفاع مقدس يگانهاى مهندسى باتوجه به روحيه اعتقادى و مردمى با بكارگيرى امكانات محدود موجود و استفاده از ابتكار وخلاقيتها در امور مهندسى اقدام به احداث خاكريز، راه، پل، سنگر و.... مىنمودند.
پس از پايان دفاع مقدس بهلحاظ ضرورتهاى بازسازى و تكنولوژى، شرايط ويژهاى جهت فعاليتهاى مهندسى در مجموعه سپاه ايجاد گرديد. در آن زمان خسارات وارد شده به كشور بهحدى بود كه توان بخش دولتى و بخش خصوصى به تنهايى قادر به تعمير و بازسازى ۱۲۰۰ كيلومتر مرز جنگى در كشور نبودند.
در چنين شرايطى نياز به مديريت جهادى براى سرو سامان دادن به وضع كشور بيش از پيش حس مىشد. بر همين اساس هم در سال ۱۳۶۸ به دستور حضرت آيتالله خامنهاى رهبر معظم انقلاب و با حكم محسن رضايى فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، مشاركت مهندسى سپاه در بازسازى و سازندگى كشور، با استفاده از تجارب گذشته بخشى از امكانات و منابع انسانى در سازمان مستقلى تحت عنوان قرارگاه سازندگى خاتم الانبياء(ص) سازماندهى و وارد عرصه سازندگى كشور با هدف «آبرسانى، صدور نفت و گاز، پروژههاى سدسازى، انتقال آب و نيرو و راهسازى» شد. اگر سپاه در طول جنگ به سنگرسازى، ساخت پلهاى تاكتيكى، خاكريز و... مشغول بود، پس از جنگ مىبايد در حوزههاى وسيعترى از عمران -آنهم نه فقط در محدوده مناطق جنگى بلكه در كل كشور- بپردازد.
سپاه پاسداران با توجه به اصل ۱۴۸ قانون اساسى كه گفته نيروهاى مسلح در زمان صلح مىتوانند در امور عمرانى و سازندگى بهكار گرفته شوند، در طول زمان قرارگاه نوح، كربلا و كوثر را بهعنوان زير مجموعههاى قرارگاه سازندگى خاتم الانبياء براى فعاليتهاى خود تأسيس و براى هر يك ماموريت ويژهاى تعريف كرد.
موضوع بعدی ای که به مناسبت در این باره باید عرض شود به بهانه سالروز اعلام انقلاب فرهنگى مقام معظم رهبري(مدظلهالعالي) مشکلاتی که در امر فرهنگ در دانشگاه ها وجود دارد بیان نموده تا برنامه ریزی مدقانه ای در این رابطه داشته باشیم که البته مسئولان نظام سخت در مسیر غلط قرار دارند و به خیال خام خود با این مسائل غیر فرهنگی جوانان را مدیریت کنند. که یکی از این مسائل اردوى مختلط و كنسرت و حركات موزون می باشد که این عمل كار ضد فرهنگى است، نه فرهنگى
واقعا كار فرهنگى امروزى در دانشگاهها این موارد هست!
یکی از این مسائل كنسرت! بعضىها كار فرهنگى را در داخل دانشگاه با كنسرت و اردوهاى مختلط اشتباه گرفتهاند؛ خيال مىكنند كار (فرهنگى) اين است، مىگويند بايد دانشجو شاد باشد! شادبودن براى هر محيطى چيز خوبى است، امّا چهجورى؟ به چه قيمتى؟
و دیگر اردوهاى مختلط!
غربىها چقدر بهره بردهاند از اين اختلاط دختر و پسر كه ما بهره ببريم؟ يك روزى به ما مىگفتند كه در اروپا - آنروز اروپا را مطرح مىكردند - حجاب نيست و زن و مرد با هم قاطىاند، هوس و شوق جنسى هم در آنجا طبعاً كنترلشده است. خب، حالا شما نگاه كنيد ببينيد همينجور است؟ آيا هوسها كنترلشده است يا هوسها تحريكشده است؟
اردوى مختلط يعنى چه؟ كوهنوردى مختلط، اردوى مختلط، گاهى حتّى خارج از كشور!
و همچنین حركات موزون که نتیجه عمل کردن به تفکر غربی هاست!
كار فرهنگى در دانشگاه، اصل است؛ يك كار فوق برنامه، يك كار حاشيهاى نيست؛ به كار فرهنگى اهميّت بايد داده بشود. البتّه معناى كار فرهنگى كنسرتآوردن در دانشگاه يا مثلًا فرض كنيد كه حركات موزون در دانشگاه نيست؛ اينها كار فرهنگى نيست، اينها كار ضدّ فرهنگى است.
اينكه ما بياييم دانشجوها را به خيال خودمان براى نشاط بخشيدن به محيط دانشجويى، به اردوى مختلط ببريم يا كنسرت موسيقى در دانشگاه تشكيل بدهيم، جزو غلطترين كارها است. براى تحرّك دانشجويى و تلاش دانشجويى و نشاط دانشجويى، راههاى ديگرى وجود دارد؛ آنها را به گناه نبايد كشاند، آنها را به سمت شكستن پردههاى تقوا نبايد كشاند؛ آنها را به سمت بهشت بايد برد، نه به سمت دوزخ. اينكارها در دانشگاهها اصلاً وجهى ندارد. ما بچّهها را از گرايش انقلابى و گرايش اسلامى و دينى و ميل به معنويّت دور كنيم با اينكارهاى غلط؟ اين غلطترين كارها است؛ البتّه هر دو وزير محترم، مورد اعتماد من هستند؛ منتها مراقب زيردستهايشان باشند؛ كاملاً مراقب كسانىكه كليد كارهاى اينجورى دست آنها است، باشند؛ بدانند چهكار دارد انجام مىگيرد.
اما چیزی که مسؤولان فرهنگى باید بدانند این هست ! بفهميد چه مىكنيد. كار فرهنگى ماهيّت ديگرى دارد، مفهوم ديگرى دارد. مسؤولين فرهنگى دانشگاهها بفهمند چهكار مىكنند.
اما كار فرهنگى درست در دانشگاه ها چیست؟
الف. مومن و متخلق و بصير بارآوردن دانشجو
بايد كار فرهنگى دانشگاه اينجورى باشد كه افرادى تربيت كند مؤمن، متخلّق - با اخلاق خوب - انقلابى؛ كار فرهنگى چيزى است كه اينها را تأمين كند. كار فرهنگىِ درست آنچيزى است كه جوان ما را انقلابى بار بياورد. اين كشور انقلاب كرده، به اين انقلاب بايد پابند بود؛ مبانى اين انقلاب را بايستى جزو اصول زندگى خود قرار داد تا بتوانيم پيش برويم؛ معتقد به آرمانها، دوستدار كشور - كشورش را واقعاً دوست داشته باشد - دوستدار نظام، داراى بصيرت و عمق دينى و سياسى. اين جوان بايستى در نگاه دينى و نگاه سياسى عمق داشته باشد تا به هر شبهه كوچكى پايش نلغزد يا اشتباه نكند در زمينههاى مسائل سياسى.
ب. معتقد بارآوردن به استقلال كشور
(بايد) افرادى تربيت بشوند با اعتمادبهنفس، باانگيزه، سرشار از اميد. بايد اميدوار باشند به آينده كشور. (تربيت افرادى) با فهم درست از موقعيّت كشور؛ بفهمند كشور الان در چه وضعى است. (تربيت افرادى) معتقد به استقلال؛ استقلال فكرى، استقلال سياسى، استقلال فرهنگى، استقلال اقتصادى؛ جوانى كه تربيت مىشود در كار فرهنگى، بايد بهمعناى واقعى كلمه اعتقاد داشته باشد به استقلال كشورش؛ مؤمن به مبانى انقلاب و نظام، مؤمن به فرهنگ اسلامى، خوشبين، خوشروحيّه. كار فرهنگى اين است. خب، اينكار آسانى نيست؛ خيلى كار سختى است. اين برنامهريزى مىخواهد.
ج. آشنا با فرهنگ انقلاب و فرهنگ اسلام
كار فرهنگى يعنى كارى كه ذهنها را با فرهنگ انقلاب و فرهنگ اسلام آشنا كند؛ اين كار فرهنگى است. مسؤولان ميدان را براى دانشجوهاى ارزشى و براى استادان ارزشى باز كنند؛ بگذارند استاد ارزشى و دانشجوى ارزشى، بهمعناى واقعى كلمه در محيط دانشگاه تنفّس كنند. البتّه سفارش بنده به دانشجوها و اساتيد انقلابىارزشى هم اين است كه نقشآفرينى كنند. ما به جوانها گفتيم افسران جنگ نرم هستيد، شما (اساتيد) هم فرماندهان جنگ نرم هستيد؛ خيلى خب، فرماندهى كنيد، نقشآفرينى كنيد. جنگ نرم در جريان است. از آن روزى كه بنده گفتم «جنگ نرم» تا امروز كه دو سه سال است، شدّت اين جنگ چند برابر شده. دشمن دارد مىجنگد با ما.
دیگر از مواردی که باید دقت کنیم لزوم مصونسازى فرهنگى
رهاسازى فرهنگ اصلاً جايز نيست. مديريّت فرهنگ يك كار بسيار لازم است و مديريّت هم بايد بر مبناى شعارهاى انقلاب و مبانى انقلاب باشد، يعنى مراقبت بشود آنچه اصل است، اين است كه مبانى انقلاب و مبانى استقلال كشور، امام(ره) و مانند اينها بايد محفوظ باشد.
ما از لحاظ فرهنگى بايد كشور را، ملّت را و جوانان را مصونسازى كنيم؛ اين برنامهريزى مىخواهد. اين هدف را اوّل بايد قبول كنيم و به آن اعتقاد پيدا كنيم، بعد كه اعتقاد پيدا كرديم، برويم برنامهريزى كنيم براى اينكار. اين كارى نيست كه همينجورى به ما دست بدهد؛ با چند سخنرانى و نوشتن كتاب هم حاصل نمىشود؛ اين مصونسازى فرهنگى كار لازم دارد، برنامه لازم دارد. جوانان را مصون كنيم، ذهنها را مصون كنيم، دلها را مصون كنيد كه اگر علىرغم شما، روزى دشمن توانست نفوذ كند، شما قبلاً مصونيت ايجاد كرده باشيد. اينگونه بايد با هجوم دشمن برخورد كرد.
در آستانه اعلام تأييد صلاحيت نامزدهاى دوازدهمين انتخابات رياست جمهورى همه بايد تشخيص شوراى نگهبان را كه قانون و ميزان است، بپذيريم . چون پیرو قانون اساسى بايد تأييد صلاحيت نامزدها به وسيله شوراى نگهبان عمل (شود) و آنان هستند كه بايد صلاحيت رئيس جمهور را به حسب موازين قانونى تشخيص بدهند و بحمدلله پس از زحمات چندین روزه این عزیزان این کار انجام پذیرفته لذا بنده از همه عزیزانی که در این عرصه شرکت نموده و تأئید صلاحیت نشده اند توصیه می کنم نسبت به این تصمیم مدقانه تمکین نموده تا خدای ناکرده این نظام آنچنان که دشمنان معاند نظام می خواهند ملتهب نشود و دچار فتنه ای دیگر نشویم و البته الحمدلله بعد از اعلان اسامی بعضی از خادمین خوش درخشیده و در تویترها و شبکه های مجازی اعلان نموده اند که به تصمیم شورای نگهبان تمکین نموده و جهت مجد و عظمت این نظام سهیم خواهند بود.
در مورد انتخابات شوراها هم بحمدالله زحمات زیادی در این امر کشیده شده از از بخشداران و منتخبین بررسی و هیات نظارت با تلاش شبانه روزی خود به نتیجه های رسیده اند اگر چه بعضی گزارشات به ارتباطات غلط و گرفتن پول از بعضی کاندیداهای شورای روستایی داده اند که توصیه می شود دقت لازم به این امر را بنمایند و مردم هم با آگاهی بیشتر کسی را انتخاب بکنند که هم توانایی لازم در انجام وظایف رو داشته باشند و هم کارآمد و پرتلاش باشد و به افراد بداخلاق که حد و مرزی نمی شناسند رأی ندهند.
و مورد دیگری که تأئید صلاحیت شده ها باید به آن عمل نمایند اخلاق انتخاباتی است خوب سروران عزیز و بزرگوار در جریان هستید که اخلاق مجموعه ملكات و حالات درونى انسان را گويند كه به پشتوانه معارف و عقايد حقه و تمرين و ممارست در بندگى خالصانه حضرت حق و در كانون تربيت اولياء خدا و در نهايت اصلاح و هدايت نفس آدمى تحقق مىيابد و چنانكه علماى اخلاق و شخصيتهاى وارسته و رهيافته به حريم وصل و قرب الى الله و سالكانِ قرار گرفته در مدار سير و سلوك و تزكيه و تهذيب كه جهاد اكبرش نامند، به ما آموختهاند، هرگاه آدمى در حوزه درون سامان يابد و جوهره درونى و باطنى او الهى و توحيدى شكل گرفته باشد، قطعاً در تبعيت از درون، بيرون او نيز جهت الهى و خدايى مىيابد و شايد به خاطر همين ملاحظه باشد كه حضرت امام(ره) و خلف صالح وى مقام معظم رهبرى(مدظلهالعالى) همواره به تودههاى مردم بهويژه خواص و كارگزاران و مسؤولان نظام اسلامى سفارشات ويژه در جهت مراقبت از نفس و مهار و كنترل هواهاى نفسانى داشته و دارند. فراموش نكردهايم روزهاى آغازين دولت يازدهم را كه امام خامنهاى(مدظلهالعالى) به رياست محترم جمهورى نسبت به انس با خدا و نماز شب و تلاوت قرآن و توسل به اهل بيت عصمت و طهارت(سلاماللهعلیهم)؛ سفارشات موكدى داشتند. جاذبه قدرت بهگونهاى است كه در صورت عدم ظرفيت روحى و معنوى و خودساختگى درونى و اخلاقى ممكن است دنيا و آخرت انسان را تباه سازد. شهوت قدرت، ثروت و شهرت به ميزانى خطرناك است كه انسانهاى بزرگ را گاهى از مدار ادب و اخلاق خارج مىكند و البته به ميزانى هم شيرين و نجاتبخش است تا جايى كه انسانهاى خودساخته را كه از اقبال مردم و مسؤوليت و مقام، فرصتى مىسازند براى اعتلاى ارزشهاى دينى و انقلابى و ملى و خدمت خالصانه و بىمنت به خلق خدا كه خود عبادتى است بس عظيم و پرثواب، به عزتى بزرگ در دنيا و پاداشى بىحساب در آخرت سوق مىدهد. بهويژه اگر از رهگذر مديريتهاى جهادى و انقلابى، گرههاى كور جامعه و اقشار ضعيف و مستضعف باز گردد و مسير زندگى و معيشت مردم آبرومندانه هموار بشود.
بنابراين همهچيز به خلقيات و ملكات درونى افراد بهويژه خواص، بستگى دارد تا جايىكه پيامبر اكرم(ص) وقتى مصاديق خواص امتش را چهار گروه اُمرا و علما و تجّار و عبّاد معرفى و در خصوص اُمرا كه مديران و كارگزاران جامعه مىباشند، مىفرمايند اينان بهمنزله چوپانند و طبيعى است كه چوپان نقش نگهبانى و حفاظت و پاسدارى را ايفا مىنمايد، لذا واى بر چوپانى كه خود گرگ باشد كه در اينصورت هم خود و هم گوسفندانش را تباه مىسازد.
البته اين تشبيه فراتر از ظاهرش از عمق بسيار بالايى برخوردار مىباشد چه آنكه هشدارى است براى مدعيان خدمت و پاسبانى از ارزشها و عزت و اقتدار ملت بزرگى كه با هزينههاى سنگينى بهدست آمده است. چه بسيار انسانهاى كمظرفيتى كه با اقبال مردم، صاحبان مقام و منصب و جايگاهى شدند و متأسفانه خود را گم كرده و تباه ساختند. بىظرفيتى و يا كمظرفيتى، خود گواه سستى ايمان و ضعف در اخلاق است كه يكى از عرصههاى نمود آن مقطع انتخابات در جامعه و كشور آرمانى و انقلابى است كه ميراث صدها هزار شهيد و حماسهها و ايثارهاى پرافتخار و پرفروغ است. از اينرو امانتدارى از آن امرى است سخت و دشوار كه مردان مرد ميدان عمل مىخواهد و ايمانى راسخ.
خوب یکی از مسائلی که در جریان انتخابات 88 دیده شد که منجر به خون و خونریزی و شهدای فتنه گردیده و این نظام را ملتهب کرده نشأت گرفته از بداخلاقی رهبران فتنه بوده که تا به امروز قابل جبران نبود.
یکی دیگر از محورهایی که در این باره باید سخن گفت دیدار اخیر ارتش محترم با رهبر معظم انقلاب می باشد و رهبر معظم انقلاب در ديدار جمعى از فرماندهان ارتش جمهورى اسلامى، در روزهای اخیر عنوان داشته اند که در واقع درد نظام و درمان های آن بوده است که عمده ترین آنها مسائل اقتصادی است .
اهميت مسائل اقتصادى و معيشتى مردم و لزوم فعاليت جدى مسئولان كشور که متاسفانه فقط در حد حرف و شعار به آن عمل گردید. خوب همانگونه مستحضرید در حال حاضر وضعيت اقتصادى و اجتماعى كشور بهنحوى است كه مسؤولان كشور بايد وجهه همت خود و تمام توان خويش را براى مبارزه اقتصادى با دشمن و رسيدگى به وضعيت معيشتى مردم بهكار گيرند. بر همين اساس است كه رهبر معظم انقلاب شعار سالهاى اخير را عمدتا اقتصادى انتخاب كردهاند و در اين ديدار نيز تأكيد كردند كه علت انتخاب شعارهاى اقتصادى همين است كه امروز «ظرفيت اقتصادى در كشور يك نقطه كليدى و داراى اولويت است که اگر به این مقوله ضربه وارد گردد نظام مدیریتی جامعه دچار التهاب جدی می شود»
نكته مهم ديگرى كه رهبرى بر آن تأكيد كردند اين بود كه دشمن بر روى ضربه زدن اقتصادى به كشور متمركز شده است و تصور مىكند كه از اين طريق مىتواند مردم ايران را به زانو در آورد. اين تلاش موذيانه و برنامه جدى دشمن براى ضربه به ملت ايران بايد همت مسؤولان را دو چندان كند تا به مسائل معيشتى و مشكلات اقتصادى توجه ويژه داشته و تلاش و كار خود را چندين برابر كنند.
چیزی که امروز ملموس هست دسیسه دشمنان نظان بر علیه آرمان های اصیل این نظام می باشد و دشمن با تشر و تهديد بهدنبال امتياز گرفتن است و مسؤولان و مردم بايد نسبت به اين طرح دشمن آگاهى داشته باشند و تهديد و ارعاب ازجمله ابزارهاى دشمن است كه از آن بهره مىگيرد و تلاش مىكند تا مسؤولان و مردم كشورهاى مخالف خود را با ترس مجبور به كار در جهت منافع مستكبرين كند. غالب اين تهديدها و تشرها توخالى و فاقد محتواست و در بسيارى از موارد دشمنان توان انجام تهديدهاى خود را ندارند. البته نيروهاى مسلح چنانكه رهبرى بارها متذكر شدهاند بايد كمترين تهديدها را نيز با قدرت پاسخ بدهند اما مسؤولان سياسى و مديران كشور و مردم نبايد در برابر تهديد دشمن دچار ضعف و سستى شوند زيرا دشمن همين را مىخواهد و بسياری از شگردهاى كارى دشمنان بر تهديد و ايجاد ترس مبتنى است.
اما آنچه که رهبری معظم به آن اهتمام ورزید مقوله تهدیدات آمریکاست که اگر شخصى از تهديد آمريكا مىترسد بايد بداند كه كسى حق ندارد از جانب ملت شجاع و حاضر در صحنهى ايران بترسد ولی آنچه را باید بدانید این هست كسى حق ندارد از جانب ملت شجاع و حاضر در صحنهى ايران بترسد. اگر كسى مىخواهد در برابر تهديد دشمن و ارعاب او بترسد اين به خودش ربط دارد اما حق ندارد به نمايندگى از ملت ايران و در جايگاه مسؤولان ايرانى و يا از طرف مردمى كه خود شجاع هستند و در ميدان حاضرند و پوشالى بودن تهديدها را مىدانند، بترسد. ولی همانگونه امام خامنه ای فرمودند: دشمن، چه آمريكا و چه بزرگتر از آمريكا هيچ غلطى نمىتواند بكند
لذا بنده به مردم شریف توصیه می کنم بیائیم کسی را انتخاب بکنیم تا نسبت به این تهدیدهای پوشالین ترس و واهمه ای نداشته باشند .
اما یکی از مُطالبات بنده در مورد پخش زنده مناظرات انتخاباتی است این حق مردم هست تا کاندیداهای انتخاباتی در برنامه های زنده بشینند و ضمن ارائه برنامه ها با هم مناظره بکنند تا مردم بصیرت لازم را کسب کنند اینکه چه کسی چه توانائی هایی دارد و چه کسی چه خسران و ضرری بر این ملت وارد نموده اند
یکی از مسائل سیاسی در منطقه که در هفته گذشته انجام گرفته قصه نامیمون جریان تروریستی سوریه بوده است پس از حمله شيميايى خان شيخون، (كه به احتمال زيادتوسط تروريستهاى موردحمايت آمريكاوهمپيمانان اوصورت گرفت) مقامات و رسانههاى غربى سنگ تمام گذاشتند و بدون انتظار براى مشخص شدن نتايج تحقيقات عامل اين حملات، دولت سوريه را متهم كردند. روز شنبه اتوبوسهاى حامل ساكنان شهركهاى شيعهنشين «فوعه» و «كفريا» توسط يك بمبگذار انتحارى مورد حمله قرار گرفتند. از ۱۲۶ نفرى كه در اين حادثه زنده زنده سوختند، ۸۰ نفر كودك بودند. ميزان تلفات انسانى اين جنايت هولناك و همچنين تصاوير منتشرشده از آن در بسيارى از رسانهها روز شنبه را به «شنبه سياه» براى شيعيان فوعه و كفريا تبديل كرد اما با سكوت مدعيان جهانى حقوق بشر در غرب مواجه شد.
روز شنبه هفته جارى يك انفجار در منطقه «الراشدين» در نزديكى محل حضور و استقرار اتوبوسهاى حامل اهالى فوعه و كفريا واقع در غرب حلب به وقوع پيوست. منابع بيمارستانى اعلام كردند بر اثر اين انفجار انتحارى، دستكم بيش از۱۰۰ تن شهيد و بيش از ۵۰۰ نفر زخمى شدهاند. يكى از شاهدان عينى ماجرا مىگويد يك خودرو پس از آنكه شروع به توزيع چيپس و خوراكى كرد و بعد از اينكه كودكان دور آن جمع شدند، منفجر شد. ميزان تلفات انسانى اين جنايت هولناك و همچنين تصاوير منتشرشده از آن در بسيارى از رسانههاى منطقهاى و بينالمللى روز شنبه را به «شنبه سياه» براى شيعيان مظلوم فوعه و كفريا تبديل كرد. جنايت غيرانسانى تروريستهاى تكفيرى تحت الحمايه ايالات متحده آمريكا و غرب در «الراشدين» حلب درحالى صورت گرفت كه اهالى فوعه و كفريا پس از سالها محاصره توسط تكفيريها، چشم انتظار ورود به منطقهاى امن براى ادامه زندگى خود بودند. شمار زيادى از قربانيان اين جنايت ننگين را زنان و كودكان سورى تشكيل مىدهند؛ كسانىكه گفته مىشود طى ۴۸ ساعت پيش از شهادت، توسط تروريستهاى تكفيرى از خوردن و آشاميدن منع شده بودند. اين اولين جنايت هولناك تكفيريها عليه غيرنظاميانِدفاع در سوريه نيست و بدونشك آخرين آن هم نخواهد بود؛ وجه تمايز اين جنايت با آنچه كه پيشتر شاهد آن بوديم نحوه ارتكاب آن است؛ كودكانِ چشم انتظارِ آزادى را به سمت خودرويى كه مدعى بودند حامل تغذيه است فراخواندند و پس از تجمع تعداد زيادى در اطراف خودرو، به يكباره انفجار مهيبى رخ داد تا قصه پُرغصه اهالى مظلوم فوعه و كفريا در نهايت به شهادت منتهى شود؛ پايان غمانگيز و دردناكى كه قلب هر انسان آزاده در هرجاى دنيا را به درد میآورد.
بنده ضمن محکوم کردن این حادثه غیر انسانی از سازمان حقوق بشر می خواهم دهان باز نموده و مسببین این جریان را محاکمه بین المللی نمایند و از حامیانشان می خواهم دست از حیوانیت و سبوعیت خودشان بردارند.
موضوع بعدی در مورد اظهار نظر ترامپ در مورد برجام می باشد که ایران را متهم به پایبند نبودن روح برجام نموده بنده به ایشان توصیه می کنم شما بهتر است که به اصول مندرج شده آن عمل بکنی و دست از این اخلاق های غیر انسانی بردارند .