ضرورت بصیرت افزایی در جامعه / فکری به حال صنعت در حال سقوط شود


بسم الله الرحمن الرحیم
خطبه اول :
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله .
 در این لحظات معنوی و ملکوتی محضر شریف شما بندگان خوب خدا خودم و شما ، برادران و خواهران ایمانی خودم را به تقوای الهی و خویشتن داری و دوری از گناه و تبعیت از هوای نفسانی دعوت می کنم .
آنچه را که گفته شد و شنیده شد در مورد تقوا ، آثار وضعی تقوا ، برکاتی که توسط تقوا در زندگی بشریت ایجاد می شود . انسان متقی ، انسان بصیر و آگاه برای داشتن جامعه ی سالم و محیط سالم توأم با خدا و رنگ و بوی الهی تلاش می کند . خب می داند اگر بخواهیم جامعه ی سالم داشته باشیم ، سلامت کامل باشد این جامعه باید در ان خدا باشد . دستور خدا باشد . در این صورت امنیت ایجاد خواهد شد . در ساحت امنیت زندگی بندگان خوب خدا توأم با آسایش خواهد شد . انسان متقی هم خود اهل گناه نیست و هم سعی می کند دیگران را از ارتکاب گناه نهی کند . امر به معروف می کند و نهی از منکر می کند . کسی بگوید فلانی فلان کار را انجام می دهد چه ربطی به من دارد ؟ این نشانه ی ایمان نیست . این نشانه ی تقوا نیست . انسان متقی هم خود مواظب خودش هست و خویشتن داری می کند و هم به دنبال جامعه ای که در آن زندگی می کند ان جامعه توامان با گناه نباشد . اسلام مان، و نظام مان ، و مملکت مان به راحتی بدست نیامده که آن را بواسطه ی منکرات و مسائل غیر فرهنگی و ضد دینی به راحتی از دست بدهیم . انسان متقی جامعه ی عاری از گناه را به تصویر می کشد . در محضر خدا است و سعی می کند کاری نکند که شرمنده ی خدا شود . عزیزان و نورچشمان من خدا هم وسیله را برای من و شما قرار داد . فرموده است :«ولقد ارسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط» هم ما پیغمبرا ن را فرستادیم «بالبینات»  با نشانه های روشن و با معجزات و وسایل و مسائل . « و انزلنا معهم الکتاب و المیزان»  کتاب و میزان را برای شما نازل کردیم « لیقوم الناس بالقسط» تا قسط و عدالت را در جامعه جاری نمائید و جامعه عدالت محور ایجاد گردد و قانون مراعات شود . البته قانون الهی نه قانون وضع شده از سوی تعدادی از انسان های خودکامه ای که در جهان خون مردم را به هدر می دهند و بداخلاقی می کنند  در صورتی که خلافش در  قران و کتب دیگر اعلان شده است .
برای تشکیل جامعه برتر و مدینه فاضله شرائطی نیاز است اولین چیزی که در این جامعه نیاز است قانون است . بدون شک جامعه ای که در آن قانون نباشد یا قانون صحیح بر او حاکم نباشد و حکومت نکند راه به سعادت نمی برد بنابراین قانون صحیح و سالم اولین سنگ بنای جامعه برین است.
سروروان عزیز و بزگوار متوجه قانون الهی باشیم که زیر دست و پای بداخلاقی ها و کج خلقی ها له نگردد که در اون صورت جوابگوی خدا باید باشیم.
اما محور بحث مان در مورد سبک زندگی دینی است از منظر علوم وحیانی و قران و تحادیث و روایات و ما به ولایت معتقد هستیم . چه ولایت تکوینی و تشریعی الهی و چه ولایت نبی مکرم (ص) و اهل بیت (ع) و مطابق با دستور ان زندگی مان را قم خواهیم زد . ما دو مبانی خدا ترسی را عرض کردیم در هفته های گذشته تا رسیدیم به سومین مبانی خداترسی . گفتیم همه چیز در محور خداست . «الم یعلم بان الله یری» خدا می فرماید آگاه باشید من شما را در خلوت تان می بینم متوجه خلوت گاه هایمان باشیم جوان متوجه باش نوجوان خدا تو موبایل هایمان هست و رصد می کند.
 سومین نشانه ی خدا ترسی تعهدات اخلاقی و اجتماعی است . که یکی از موضعات روز جامعه و معضلات جامعه است .
 اخلاق یکی از مبانی تعالی و ترقی بخش جامعه جهانی است . ببینید جامعه ی جهانی امروز متاسفانه چه بداخلاقی هایی را انجام می دهد . اگر اخلاق شان در محور دستور خدا باشد این چنین نمی شود . این همه خون و خونریزی به بار نخواهد آمد . اما شما مؤمنین و مؤمنات خدا ترس هستید و تعهد دارید . لبیک گفتید . همین حضور شما یعنی تعهد به خدا . انسان خدا ترس همیشه کاری می کند که هم خود آزار نبیند وم به دیگران آزار نرساند . کسی که به پدر و مادر خود آزار می رساند این شخص انسان متعهد نیست . به جامعه آزار می رساند این شخص متعهد و پرهیزگار نیست . مرگ برای همسایه نیست . به سراغ ما هم خواهد امد . دیگران را آزار ندهیم نسبت به این مسائل متعهد باشیم .
پس سومین محور عرائض مان دراین خطبه بحث خداترسی است .

نمازگزاران عزیز و ارزشمند خداوند متعال هر زمانی در آیه ای آیات قران «یا ایها الذین آمنوا» را عنوان میکند بعد ان می خواهد بگوید این کار را بکنید یا این کار را نکنید . این بار تعهد دارد مسئولیت ایجاد می کند . ما باید لبیک بگوییم . باید بگوییم جان چه چیزی است ؟ «یا ایها اتقوا الله» تقوا داشته باشیم نسبت به کلام مان ، نسبت به گفتار و رفتارمان ، نسبت به روابط اجتماعی مان می فرماید «یا ایها الذین آمنوا لاتسخر» اهل تمسخر نباشید . مسخره نکنید . جامعه را به تمسخر نگیرید . این دستور الهی است . نسبت به این دستورات ما باید تمکین کنیم .
 نمازگزاران عزیز ، مردم شریف ، ولایی و انقلابی ، خوارهان ایمانی انسان ها در یک تقسیم بندی به پنج گروه تقسیم می شوند . یک سری از انسان ها مؤمن هستند . اهل ایمان هستند . یک عده از انسان ها مسلمان هستند . یک عده مشرک هستند . عده ی چهارم منافق هستند و عده ی دیگر کافر می باشند .
مؤمن کسی است که هم اسلام را قبول دارد و هم عمل می کند . حرف زیاد زده می شود آیا اهل عمل هستیم . این که بنده از بد بودن دروغ بگویم ولی خودم دروغ بگویم این مؤمن واقعی نیست . از مسائل و معضلات جامعه ی کنونی عرض شود ولی انجام نشود .
 اما مسلمان کسی است که اسلام را قبول دارد ولی عملش سخت است . یعنی مسلمانی که اهل عمل نیست مؤمن نیست . می داند نماز خوب است ولی اهل نماز نیست . می داند روزه خوب است ولی اهل روزه نیست . مسلمان است می داند ربا حرام است ولی ربا می خورد چون اهل ایمان نیست .
 مشرک خدا را قبول دارد اما برای خدا شریک قرار می دهد . نسبت به خدا شریک قائل می شود . نسبت به خدا دو دل است .
منافق کسی است که می گوید من قبول دارم ولی قبول ندارد . می گوید من حاکمیت نظام را قبول دارم ولی قبول ندارد . قسم هم بخورد باور نمی کنیم . چون ثابت کرد . سر بزنگاه می لغزد و می ترسد .
 اما کافر می گوید اصلاً قبول ندارم هم دستور الهی را قبول ندارد و هم رسولان و فرستادگان الهی را  .
 پس دقت کنیم . ائمه ی معصومین (ع) عنوان داشتند خدا لعنت کند کسی را که می گوید ایمان ولی سخن بدون عمل است . یعنی اگر کسی خودش را تظاهر به ایمان کند ولی اهل عمل نباشد مورد لعن اهل بیت (ع) است .
فکر نکنیم که اگر کسی ما را نمی بیند حق و جواز گناه را به ما داده اند . مکرر عرض شد که امیرالمؤمنین (ع)عرض کردند «إتقوا معاصی الله فی الخلوات فان الله شاهد هو الحاکم» در جاهای خلوت دقت کنید . از حضرت علی (ع) سؤال شد ایمان چیست ؟ خب باید مشخص شود مؤمن به چه کسی گفته می شود ؟ فرمود: «الایمان معرفة بالقلب و اقرار بالسان و عمل بالارکان» ایمان اعتقاد قلبی و اقرار به زبان و عمل به اعضاء و جوارح است می گویند این دو تار موی ما معلوم باشد مشکل دارد؟ خواهر من از همین دو تار موی شما می شود این همه کشف حجاب از همین نگاه ها شروع می وشد با یک جرقه با یک پیام گرفتاری ها شوع می شود دقت لازم را بکنیم و مسائل را به تمسخر نگیریم می گویند انچه را در مورد قبر و قیامت هست دور از این جمع و جمعیت می گویند این آخوندها برای خودشان می گویند چه کسی بهشت و جهنم را دیده . آخوند عالم ، پیغمبر (ص) از طریق کتاب الهی حدود دو هزار آیه در مورد قبر و قیامت است . به این باور ندارید ؟ قرآن را مطالعه نمی کنید و اهل ایمان نیستید ؟ پس دقت لازم را داشته باشیم .
 امام حسین (ع) در دعای عرفه زیبا عنوان داشته « اللهم اجعلنی اخشاک کأنی اراک » خدایا خوف خویش را چنان در من قرار بده که گویا تو را می بینم و همه جا حضورت را احساس می کنم . اگر انسان چنین ویژگی را داشته باشد خدا می فرمایند من کاری میکنم که همه چیز داشته باشد « «و لمن خاف مقام ربه جنتان ». اگر خوف مقام محضر ذات ربوبیت داشته باشیم هم دنیای مان آباد هست ، در بهشت دنیوی زندگی می کنیم و آسایش داریم و هم در بهشت آخرت هست . هم بهشت دنیا و هم بهشت آخرت را داریم .

جوانان و نوجوانان من از گناه چه دیدیم ؟ از دوری از خدا چه دیده ایم ؟ و آنهایی که خدا را دیدند چه دیده اند ؟ حالات بسیار متعددی است . درمورد حضرت موسی عمران در جریان رسالش که به کوه طور می رفت و عبادت می کرد . زندگی توأم با فقر و فلاکت داشت  یک آدم معمولی که یک دفعه پیغمبر شد یک آدم ساده چوپانی که تا چندی پیش نان نداشت بخورد . امام صادق علیه السلام می فرمانید حضرت موسی کنار دیوار نشسته و از گرسنگی در حال تلف شدن بودند نان نداشت خانه نداشت عرض کرد : ربِّ إنّی لما أنزلت إلیَّ مِن خیرٍ فقیرٌ پروردگارا هر خیر و نیکی برای من بفرستی به آن نیازمندم خدایا من فقیر هستم  اما بعد دیده شد وسعت رزق پیدا کردند و کار به ازدواج و همسر و خانه و بعد پیغمبر شد و خدا به او فرمود تو مال من هستی «و اصتنعتک لنفسی تو کلیم الله هستی سروران عزیز آدمی که مدم باهاش حرف نمی زدند آغاز سوره طه را ببینید می فرماید موسی ما تو را محبوب قرار داده ایم . در روایت آمده یک لحظه موسی را عجب گرفت البته عجب انبیاء با عجب ما فرق می کند چون عجب و انبیاء مرتکب گناه نمی شوند و حضرت موسی به عجب کم رنگی در حد ترک اولی دچار شد خدا به جبرئیل وحی کرد یا جبرئیل ادرک عبدی موسی قبل آن یهلک بنده ام موسی را دریاب که در حال هلاک شدن است .
خدا برای اینکه عجب حضرت موسی را بشکند فرمود فعلا پیامبری را رها کن و شاگردی کن و گاهی انسان باید استاد ببیند تا درست شود او را به دنبال حضرت خضر فرستاد و داستانشان هم در سوره کهف آمده است البته در این سوره سه تا داستان آمده که یکی از آنها داستان این دو پیغمبر است مدتی در جستجوی حضرت خضر بود و کمی صبر و موفق در کار خویش شد و نبوتش برگشت تا اینکه حدا به او فرمود اکنون با برادرت دو نفری با یک چوب دستی سراغ فرعون بروید موسی گفت فرعون سایه مان رو با تیر می زنه چون حضرت موسی پیش فرعون بزرگ شده بود در مصر یکی از فرعونیان را کشته بود و دنبال او بودند و به خدا عرض کرد خدایا می ترسم من چطور پیش فرعون بروم ؟ من و برادرم 2 نفریم و فرعون با همه نیروهاش ! شاید اصلا نگذراد ما حرف بزنیم تا وارد شهر بشویم ما را دستگیر می کنند آیه قرآن هست که می فرماید «لا تخافا إننی معکما » نترسید من با شما هستم
عزیزانم انچه را که در روایت امده وجود نازنین پیامبر اسلام حضرت محمد ابن عبدالله (ص) به امیراالمؤمنین (ع) فرمودند که سه چیز موجب نجات بشریت است . این سه مثلث را مراعات کنیم اهل نجات می شویم . فرمود اولی خوف از در خفا و آشکار . در جای خلوت گناه کنیم و در جای عموم بگوییم استغفرالله . این عبودیت نیست . دومی میانه روی در هنگام توان گری است . وقتی دست مان پول است دقت لازم را بکنیم و به فکر آینده و دیگران باشیم . به فکر فقرا باشیم . سومی عدالت گویی در زمانی که خشنود هستیم و یا در حالتی که خشم داریم . دو حالت دارد یا انسان در حالت خشنودی است و یا در حال خشم است . در هر صورت باید عدالت را مراعات کنیم . چون بسیار دیده مسائل ریز در اجتماع باعث تنبیه می شود . ان حال نماز را می گیرند  یک بنده خدایی خیلی حالت خوبی داشت . اهل نماز بود اهل نماز شبو رازو نیاز بوده . اهل الهی العفو بود . یک زمانی دی حال نماز را از ایشان گرفتند . چند روزی نسبت به نماز بی میل و رغبت شد . به سراغ نماز نمی رفت . بعدش ببینید چه نکاتی در زندگیمان هست . بعضی از این خوب ها بیدار باش است . ولی بعضی از خواب ها رویای صادقه است . این شخص عابد خوابی دید می دانی چرا این حال را از شما گرفتیم ؟ به این خاطر بود که شما به یک گنجشک آزار رساندی . گنجشک داخل اتاق آمد شما درق را بستی و گنجشک را گرفتی  دادی به پسرت با آن بازی کرد . خودت با آن بازی کردی . به گنجشک آزار رساندی در صورتی که گنجشک التماست می کرد و پرپر می زد . آزار به یک گنجشک آن حال نماز را از او گرفت . ان وقت ما چی ؟ یک شخصی بسیار اهل خیرات و برکات بوده . یک تاجر بسیار متدین بوده و تجارتن بزرگی داشت . یک زمانی خوواب دید که قیامت است . دید که بهشت هست و نعمت های بهشتی ولی هفت هشت تپه ی لپه ی خیس است و به او گفتند اگر توانستی از این تپه ها بالا بروی به بهشت می رسی. هر چه سعی و تلاش کرد دید نتوانست . از خواب بیدار شد بعد ها متوجه شد که شاگردها برای این که بخواهند لپه را سالم نگه دارند و ان زرق و برق خود را داشته باشد هر روز این لپه ها را آب می زنند و این باعث سنگینی لپه می شود  این ها را می بینند . این نکات ریز را می سنجند . بهشت و جهن مان بواسطه ی این اعمال و رفتارمان هست . متوجه تعهدی که به خدا دادیم ، باشیم .
خطبه دوم :
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله .


در این لحظات معنوی ، در این اجتماع بزرگ محضر شما خوبان ، متقین ، پرهیزگاران ، بندگان خوب خدا ، برادران مؤمن و انقلابی و حزب اللهی درابتدا خودم و خودم و خودم و بعد همه ی شما را به تقوای الهی توصیه می کنم . کسی که اهل تقواست ، اهل خودپسندی نیست . سعی می کند هر کاری را که انجام می دهد انچه را که دوست دارد دیگران برایش انجام دهد برای دیگران انجام می دهد . فرمود آنچه را که برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند . آنچه را که برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند . علی (ع) در نامه ای به فرزندش می فرماید : «یا بنی إجعل نفسک میزانا فیما بینک و بین غیرک» . نفس خودت را میزانی قرار بده بین خود و دیگران . می فرماید «و احبب لنفسک لما تحب لنفسک»  آنچه را که دوست داری دیگران برایت انجام دهند تو برای دیگران انجام بده . دقت لازم را داشه باشیم «و اکره ما تکره لها»  آنچه را برای خودم کراهت می دانم که دیگران برایم انجام ندهند ، برای دیگرامن هم انجام ندهم . خوش دارم خودم در آسایش باشم برای دیگران مایه ی آسایش باشم . آنگونه که قرار هست مردم با بنده رفتار کنند ، با مردم رفتار کنم . مسئول و غیرمسئول ندارد . در روابط اجتماعی مان تکبر نداشته باشیم . دقت لازم را داشته باشیم . در رفتار و گفتار و مسائل مان همان طور که دوست نداریم دیگران به ما ظلم کنند ما هم به دیگران ظلم نکنیم . امروز اهل ظلم هستیم فردا به ما ظلم خواهند کرد . اهل تهمت و دروغ باشیم ، بازخورد این عمل در زندگی ماست .
اما رخداد بسیار بزرگی در این ایام انجام گرفته که در سالروز به سر می بریم . نهم دی ماه 88 . تشکر می کنم از درایت شما مردم که همیشه مایه ی خوشحالی بنده هستید . با حضورتان فرزند کوچک تان را شرمنده می کنید . دست تک تک تان را می بوسم . همیشه در صحنه بودید  و هستید اینجا مهد علویان و دلیران و شیران است سرداران عرصه عشق و ایثار . در همیشه ایام عزت آفریدید از مسئولین روستاها ، دهیاران ، شوراها  فرماندهان پایگاه ، از مسئولین شهر و بخش ، بخشداران عزیز ، شورای بخش ، مسئولین ادارات ، روحانیت معزز و مکرم که بنده ی کوچک ترین شاگرد مکتب این روحانیت معظم هستم . از سردار عزیز و مسئول محترم هیأت رزمندگان شهرستان آمل ، از یادگاران هشت سال دفاع مقدس قبول زحمت فرمودند این چهره ی انقلابی و ولایی ، شخصیتی که عمر خودش را در صیانت از حراست از ولایت فقیه و مبانی دینی و نظامی و کشوری و لشگری انجام دادند دقایقی را بسیار زیبا تحلیل کردند و ما کمال بهره را برده ایم.
عزیزان اگر جریان و رخدادی در هر کشوری که رخ می دهد این چنین نیست که یکدفعه ای باشد . قطعاً سابقه دارد . بنده در ایام انتخابات خبرگان رهبری عرض کردم که اگر بصیرت و آگاهی پیدا نشود دشمنان برای انتخابات آینده برنامه ریزی می کنند . یعنی می نشینند چهارسال ، هشت سال اتاق فکر تشکیل می دهند تا بتوانند ضربه خود را بزنند . در مورد قصه ی نهم دی هم به همین حالت است . فرمودند از دوران گذشته ، دوره ی اصلاحات تا به امروز برنامه ریزی کردند تا کارهایی انجام دهند . یکی از چیزهایی که ما امروز باید بدانیم و می دانیم عرض کردیم دولت ما ، مسئولین ما از دل مردم و انتخاب شده ی مردم هستند. بنده هم اگر توصیه و سفارشی دارم از سر دلسوزی است . می خواهیم زیر سایه ی هم دلی ، وحدت و انسجام در کنار هم باشیم . و خدایی ناکرده بداخلاقی نمی کنیم و نمی خواهیم بداخلاقی کنیم و رسالت ما رفع بداخلاقی ها در جامعه هست . اما باید بصیرت افزایی شود و آگاهی ایجاد شود . مردم نسبت به مسائلی که پشت پرده است ، بحث فتنه و نفوذ . نفوذ این چنین نیست که یکدفعه جرقه ای حاصل شود . انها از قبل برنامه ریزی می کنند . همین رسانه ها و ماهواره ها را ببینید بر اساس نفوذ آمدند در خانه ها تا ریشه ی اعتقادی مان را بزنند . چون می دانند در هر خانه ای که یا رسول الله (ص) ، یا علی (ع) ، یا زهرا (س) و یا حسن (ع) و یا حسین (ع) و یا امام زمان (عج) هست آنها هیچ کاری می توانند بکنند . آمدند اعتقادات مان را سست کنند . یعنی چندین سال برنامه ریزی بکنند تا بتوانند خدایی ناکرده بی غیرتی دینی و زندگی بی دینی را برای ما ایجاد کنند .


نهم دی ماه را می توانیم سر فصلی نو در تاریخ انقلاب عنوان کنیم . آنچه که ماهیت این روز بزرگ را تشکیل داد ، غلبه ی بصیرت بر اقواگری بود . آگاهی بر ان تفکر شوم منیت طلبی که یک عده خاص به دنبال آن بودند . فریب و اقواگری را می توان دال مرکزی سران فتنه دانست . فتنه در یک زمانی با یک فضای غبارآلودگی ایجاد می شود و در این محور با آن غبارآلودگی که دشمنان استکبار جهانی ایجاد کرده اند تا به مقاصد شومشان برسند . ما در جریان مذاکرات  هسته ای بسیار با قدرت پیش رفته بودیم  و به دنبال جلسه ی مذاکره بودند ولی تا قصه ی پرغصه ی فتنه و انتخابات 88 پیش امد البته ما عرض کردیم از 78 از جریان کوی دانشگاه تا به امروز در صدد براندازی نظام بودند . حاکمیت نظام را مورد هدف قرار دادند . رهبریت نظام را مورد هدف قرار دادند . ولایت مطلقه ی فقیه را مورد هدف قرار داده بودند . امروز هم بعضاً چنین حرفایی می زنند . البته فتنه گر یک تکه حق و یک تکه ناحق را در کنار هم قرار می دهد . یک فضای غبارآلوده ای را دشمنان ایجاد می کنند ، خیال می کنند این حق است . عزیز دل مان فرمودند . هر کسی در انتخابات خیال می کند که برنده ی قضیه است . ما در انتخابات مجلس با برخی از دوستان صحبت می کردیم می گفت که بنده برنده می شود  و البته الان بعضی در  خیال خامشان می گند در انتخابات آینده قطعا فلانی برنده انتخابات است این معنای دموکراسی است!  .
در جریان انتخابات دهم ریاست جمهوری هم این جریان دنبال شد . یک عده دنبال حق طلبی خود بودند . البته قبل تر از انتخابات عده ای را به شورش دعوت کردند . تعلیم شان دادند . آموزش دادند . برنامه ریزی شده بود . از قبل برنامه تبیین کردند نتا اصحاب فتنه به آنها کمک کردند . چند روزی جولان خون و خونریزی کردن ها و هتاکی کردن ها و عکس پاره کردن ها ادامه داشت تا رسید به عاشورای عزیزمان . تمامیت ارضی دین مان ، حسین (ع) مان ، اعتقادات دینی مان ، تمامیت دین مان به آن هم رحم نکردند . مردم آگاه شدند که آنها نه تنها حاکمیت نظام را مورد هدف قرار دادند ، نه تنها تمثال مبارک امام خمینی (ره) را پاره کردند انها دین را مورد هدف قرار دادند . خب هواداران نامزد های انتخاباتی در چند ماه پیش از انتخابات شور و مشورت گذاشتند . نشست گذاشتند . رسانه های اقواگر هم توانسته بودند که ادعای امکان تقلب را در مردم جرقه بزنند . امکان دارد تقلب شود . همش گفتند . گفتند در دولتی که همه چیز در دست آنها است امکان تقلب وجود دارد . خب اگر اینچنین بود خدای ناکرده همه ی دولت ها این چنین بود چون محور انتخابات با مدیریت دولت و زیر دستانشان هست چه دولت گذشته و  چه الآن دولتی که امروز در خدمت شان هستیم باید محوریت انتخابات در دست دولت و مسئولین دولت باشد ولی هرگز دین چنین اجازه را به ما نمی دهد قانونی کع برگرفته از دین است این دیگر آزادی در انتخابات نیست ما به تعدا سالهای انقلاب انتخابات برگزار کردیم  . ولی انها این چنین شایعه کردند که همه چیز در دست شان هست . می توانند برنده انتخابات شوند . می توانند تقلب کنند و این چنین مسائلی را امدند در جامعه ایجاد کردند . برای اثبات دروغ شان هم یک سری مسائل در جامعه ایجاد کردند تا باورها را تغییر دهند و متأسفانه منجر شد که یک چنین اجتماعی رخ دهد . در آن ایام یک عده از افراد بی خرد و بی دین و سست صفت با تمثالی از رنگ های متعدد بیاین در جامعه قرار بگیرند و با عاشورای مان مبارزه کنند و متأسانه شهدای فتنه مان مظلوم واقع شدند . ما نامی از شهدای فتنه مان نمی بریم . فتنه گران در عاشورای حسینی سال 88 حقیقت فاسد و بی اعتباری خوداشن را با هتک حرمت به شعائر دینی رقم زدند و مردم آگاه شدند . این که هشت ماه گذشت از ان قصه و به جریانات عاشورا مبدل شد . این که دیدند ، اگاه شدند و بصیرت ایجاد شده که آنها به دنبال چه هستند و چه شده است ، موجب آگاهی و بصرت افزایی شد . روزی به عنوان یک رخداد جهانی در عرصه ی تاریج جهان در عصر معاصر به نام نه دی رقم خورد . که روز شکوفایی عقل گرایی به محضر و ساحت مقدس ولایت فقیه بود و روز نهم دی ماه روز تبلور اراده قوی پشتیبانی از ولایت مطلقه فقیه بود و این به جهانیان ثابت شد همه جهان دست به دست هم دادند تا ولایت مطلقه فقیه را از بین ببرند نتوانسته که هیچ ضربه محکمی هم خوردند. و از طرفی دیگر نظام سلطه با هر تفکر و جریان ضدظلم و تبعیض ، هر جایی بلند شوند انها نسبت به این مبانی مبارزه کردند و مبارزه می کنند .

آن روز به وقوع پیوست و همه آمدیم . تا ثابت کنیم نه تنها انقلاب سوم را رقم زده ایم بلکه انقلاب های متعهدی در پیش روی مان هست . این بصیرت و آگاهی است . ما در روزهای اخیر هم ریاست محترم جمهور در سخنان خودش فتنه و فتنه گران را محکوم کردند و هم مسئولین دیگر محکومشان کردند این عمل محکوم کردن باید باشد . باید مسئولین  سران فتنه را محکوم کنیم . باید تفکر هر نقطه عطف فتنه گری ، نفوذ و مسائل دیگر را محکوم کنیم . باید کسانی که سران فتنه بودند محکوم شوند و به اشد مجازات برسند . خدایی ناکرده این امنیتی که ایجاد شده این امنیت را از دست ندهیم . این روایت چقدر زیباست . روزی حضرت امیرالمؤمنین (ع) نزد اصحاب خودشان امدند و گفتند من دلم خیلی برای اباذر می سوزد . خدا رحمتش کند . اصحاب پرسدند چرا ؟ فرمود ان شبی که عثمان مأموران خود را جهت بیعت گرفتن اباذر فرستادند چهار کیسه ی اشرفی به اباذر دادند . گفتند آمدیم تا بیعت بگیریم . اباذر خشمگین شد و به مأمورین گفتند شما دو توهین کردید . توهین اول این است که فکر کردید که من علی (ع) فروش هستم و ایشان را می فروشم . علی فروشان گوش های تان را باز کنید . به چه کیسه ی زری ؟ حکومت ری به کسانی نرسید . فکر کردید من علی (ع) فروش هستم . دوم بی انصاف ها علی (ع) را به چهار کیسه ی زر می فروشید . ارزان فروشی می کنید . دقت لازم را داشته باشیم . کیان نظام مان ، آن اهداف بلند و بالایی که امروز استکبار جهانی به زانو در امده را ارزان نفروشیم . در سایه ی هم دلی باشیم . دنبال زیاده طلبی و زیاده خواهی نباشیم . بیوت محترم مان را آگاه کنیم . همه مان آگاه باشیم . آقازاده ها باید متوجه باشند که ما خون داده ایم . شهدای مان ، شهدای هسته ای مان و مسئولین مان همه با هم در کنار مسئولیت نظام فتنه را محکوم می کنیم . و این بصیرت را ایجاد می کنیم و می گوییم که ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند . و با آگاهی هر چه تمام فتنه های پیش رو را با سلامت کامل پیروز خواهیم شد و به فرموده مقام معظم رهبری روحی له الفداء آینده ای روشن در پیش روی مان هست به فضل خداوند متعال و همانگونه در حلب پیروز شده ایم در موصل پیروز میدان خواهیم شد و فلسطین مظلوم و قدس مان را نجات خواهیم داد و مشت محکمی بر دهان فتنه گران و زیاده خواهان داخلی خواهیم زد تا از خواب بی غیرتی بیدار شوند و دست از خود فروشی ها و ارزان فروشی های نظام جمهوری اسلامی ایران که با خون شهدا به دست آمده بردارند و در همین توصیه می کنیم ما بیداریم و تن به ذلت نمی دهیم و شعار می دهیم هیهات منا الذله و همه باید سعی در پیشرفت های همه جانبه نمائیم و از مغز متفکر جوانان انقلابی مان استفاده بکنیم و در سال مزین به اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل دنبال رفع مشکلات و خسارت های مردمی باشیم و این قدر به دنبال متهم کردن چهره های انقلابی و ولائی نباشیم و از این فرصت های طلائی به وجود آمده کمال استفاده را بکنیم و به رهبری عالم و عامل و حکیم متالهه مان اقتدا کنیم تا چیروز میدان مبارزه با جامعه استکبار جهانی باشیم و این قدر دل خوش نکنیم به یاوه گوئی های آمریکا و غربی و به جای معاملات با غربی به فکر مغزهای ایرانی و شرکت های ایرانی و صنعت های ایرانی باشیم که در حال سقوط می باشد و به جای اینکه دشمنان را شاد کنیم دوستان مان را  امام و قائد و رهبر مان را خوشحال نمائیم این مطالبات مردم هست.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته