همسفر پياده كاروان از حرم تا حرم حجت‌الاسلام ابوترابی گفت...

كمال نيوز: همسفر پياده كاروان از حرم تا حرم حجت‌الاسلام ابوترابی گفت: ابوترابی مرد تقوا و اخلاص بود.

عليرضا عزيزكمالی، همسفر پياده كاروان از حرم تا حرم مرحوم حجت‌الاسلام ابوترابی در دهه 70 در گفت‌وگو با خبرنگار افتخاری خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) گفت: آدم وقتی در كنار انسان‌هايی با اين عظمت قرار می‌گيرد، احساس حقارت می‌كند و می‌بيند كه چقدر حقير و كوچك است و چقدر با انسان واقعی فاصله دارد، درست به مثابه قطره‌ای می‌شود كه در برابر اقيانوس پهناوری قرار می‌گيرد.

وی افزود: زبانم قاصر است و نمی‌دانم چه بگويم، در طول زندگی با انسان‌هايی اين‌چنينی برخوردهايی داشته‌ام‌، انسان‌هايی كه دوست داری تا همه زندگی‌ را كنار بگذاری و در كنارشان فقط شاگردی كنی، حاضری زندگيت را بدهی اما از اين مردان جدا نشوی.

همسفر پياده كربلای حجت‌الاسلام ابوترابی در دهه 70 گفت: دقيق‌تر كه نگاه می‌كنی‌، می‌بينی عالم به خاطر خوبان است كه خلق شده‌ و علت مباهات خداوند بر فرشتگان را می‌يابی و معنی خليفة‌اللهی را در‌می‌يابی‌، می‌فهمی كه همه چيز آن نيست كه تو می‌بينی‌.

عزيزكمالی گفت: آری! روی صحبتم با مرحوم حجت‌الاسلام علی‌اكبر ابوترابی فرد است كه وقت هم‌سخن شدن با بزرگان، تازه خواهيم فهميد كه در دريای بيكران معنويت و تقرب به الی‌الله، قطره هستيم كه شايد با تمام اعمال هرگز نخواهيم رسيد به جائی كه بزرگان رفتتد و باری با نزديك شدن به دعای پرفيض عرفه با جمعی از دوستان به قصد زيارت تربت پاك امام حسين(ع) با كاروان پياده از تنگه مرصاد در 65 كيلومتری كرمانشاه به مرز خسروی حركت می‌كرديم و خدا قسمت كرد تا سه سال متوالی با اين كاروان همسفر شويم و از فيوضات ايشان بهره ببريم.

وی با بيان اينكه حجت‌الاسلام ابوترابی مرد تقوا و اخلاص بود، افزود: شايد باورتان نشود كه در گرمای شديد آن منطقه، هميشه حجت‌‌الاسلام ابوترابی روزه بودند ولی در عين حال پيشتر از ديگران در حركت بودند و با شوخی خودشان خستگی را از تن بدر می‌كردند و يادم هست در اولين سفر از من سؤال كرد، برادر آيا آزاده هستی؟ گفتم بله، گفت كه چند سال در اسارت بودی؟ به شوخی گفتم تا به اين سن رسيدم در اسارت بودم و ايشان با گفتن خدا پدر بيامرز مگر تو اسير چه كسی بودی؟ گفتم اسير زن، بچه و كار بودم و الآن آزاد شدم و با دستان خود پشتم را زد و گفت خسته نباشی.

عزيزكمالی گفت: در طول سه سال سفر، خاطرات زيبا از ايشان دارم و به هر مكانی كه می‌رسيديم، مسئولان و مردم از ما استقبال می‌كردند و در مسير سرپل ذهاب بوديم كه خانمی با لباس محلی از ما سؤال كرد كه مسئول كاروانتان چه كسی است؟ همه حجت‌الاسلام ابوترابی را نشان داديم. تا ايشان را ديد، خم شد تا دستان او را ببوسد كه وی نگذاشت و موضوع را سؤال كرد. گفت: دختری دارم كه مريض است و دست به دامن ائمه(ع) شدم تا اينكه در خواب كسی به سراغم آمد و گفت: فردا كاروانی با پای پياده از اين مسير حركت می‌كند و رئيس كاروان سيدی است و به او بگو آبی را دم بزند و بده به فرزندت كه خوب می‌شود.

همسفر پياده كربلای حجت‌الاسلام ابوترابی ادامه داد: سيد آزادگان در گفتاری فرمود «در ايام حج، حاجيان به قصد كعبه بيت‌الله‌الحرام قصد قربت می‌كنند و ما در اين ايام به قصد زيارت كعبه دل‌ها، به زيارت حسين ‌بن‌علی(ع)، رهسپار نزديك‌ترين نطقه مرزی به كربلا می‌شويم».

عزيزكمالی گفت: در سالی كه با ايشان همسفر شدم، جلويم راه رفت و گفت اخوی چهره شما آشنا است. گفتم بله. سال گذشته با شما در اين مسير پياده حركت كردم، گفت «شغلت چيست؟ گفتم كارمند. درجوابم گفت كه نصيحتی به تو می‌كنم كه هميشه آويزه گوش تو باشد و من گفتم چشم بفرماييد و ايشان با دولب خشيده خود در آن گرمای سوزان قصر شيرين گفت كه هميشه به خدا تكيه كن و به غير خدا اصلاً تكيه نكن كه غير خدا به كسی ديگر تكيه داده است كه اگر سقوط كند، تو هم سقوط خواهی كرد» و شايد باورتان نشود با حرف ايشان روحيه‌ام عوض شد. چه در محل كار و زندگی فقط به خدا تكيه كردم و الحمدالله هميشه در تمام كارها تكيه‌گاهم خداست و اين موضوع را به تمام دوستانم گفتم.

همسفر پياده كربلای حجت‌الاسلام ابوترابی بيان كرد: شايد باورتان نشود، سفر ما سفر خودسازی و معنويت بود و امروز هرچه داريم، از آن سفر داريم كه تمام آن سراسر عشق بود و صداقت و پاكی و زمانی كه رحلت آن مراد دل‌باخته امام حسين(ع) را شنيدم، ناراحت و غمگين بودم و افسوس خوردم كه چرا نتوانستم بيشتر ايشان را بشناسم زيرا او يك فرشته الهی بود كه مأموريتی از جانب خدا داشت و به زمين آمد و نزد او بازگشت و خدا روح مطهرش و پدر بزرگوارشان را با روح انبياء الهی(ع) محشور كند.

عزيزكمالی در پايان گفت: در مراسم اربعين رحلت حجت‌الاسلام ابوترابی، ما جمع كثيری از همسفران، آزادگان و جانبازان شهرستان آمل به سبب عشق و ارادت والا به اين بزرگوار در بيت ايشان در تهران حضور يافتيم كه در آن مراسم ياد و نام آن عزيز سفر كرده را گرامی داشتيم.

12 خرداد سالروز رحلت سيد آزادگان و پدر بزرگوارشان با ياد و نام اين عزيزان گرامي باد