کابوس و بختک مالیات بر فعالان اقتصادی

 

کمال نیوز: خودزنی  و خود سوزی یک شهروند اهل نور که در رسته کیف و کفش فعالیت داشت در مقابل اداره مالیات این شهر در کمتر از نیم ساعت به پر بازدیدترین خبر سایت ها تبدیل شد.


اگر از روانکاوی موضوع در بحث اجتماعی و حواشی بگذریم ، عمق فاجعه و دلیل این خودسوزی در این وانفسای حاکم  بر وضعیت معیشت و اقتصاد مردم بسیار نگران کننده است. در دوره ای که تقریبا رکود بعد از کارخانه ها به کاسب کارهای جزء و مغازه داران منتقل شده است و از درون در حال متلاشی کردن خانواده بزرگ اصناف است، حقوق های دولتی و مطالبه آن از مردم بدون در نظر گرفتن مشکلات شدید اقتصادی روز به روز حلقه را بر فعالان اقتصادی تنگ تر می کند. هر سه ماه بختک ارزش افزوده و معاملات فصلی و مالیات های سالیانه به کابوسی برای فعالان اقتصادی تبدیل شده است.

بی پولی دولت و فشارهای مالیاتی برای پر کردن خزانه در دوره ای که تقریبا هیچ امیدی به رونق اقتصادی به چشم نمی خورد کم کم مثل همین موضوع فوق الذکر در حال تبدیل شدن به پدیده مخرب و نابود کننده خانوارها شده است. چندی پیش نیز خبری مشابه از سکته صاحب یک رستوران بزرگ در تهران در شروع اخذ مالیات های ارزش افزوده و مواجه شدن با رقم بزرگ مالیاتی منتشر شد و فشارهای روحی و روانی  مضاعفی که مالیات همچنان بر پیکره اقتصاد  و فعالان اقتصادی وارد کرده است.اما در بررسی موضوع  آزاردهنده  مالیات ها می توان به چند بخش اشاره کرد. متاسفانه مکانیزم  تصمیم گیری مالیاتی بر عهده ممیزان و سر ممیزانی است که فقط قلم آنها حکم ران و برنده است و مرجع بالاتر از آن نیز همان کمیسیون هایی هستند که باز در چرخه همین ممیزان و روسای اداره جات مالیاتی محسوب می شوند.


اعمال سلیقه های شخصی و فشارهای غیرقانونی بعضی از آنها برای اخذ رشوه و یا عقده گشایی عده قلیلی در قدرت نمایی و بکارگیری کارمندان غیر متعهد و ناشایست را می توان دومین عامل تاثیر گذار در این آزار ها دانست.


و  اما مهمتر تفسیر قانون های مالیاتی است ، که هر کدام از مالیاتی ها آن را به رای خود تفسیر می کنند و نمونه آن ممیزان و اداره جات  مالیاتی در اجرای قانون مالیات برای نشریات است که علیرغم وجود قانون شفاف و روشن و معافیت نشریات از مالیات اما تفسیرها و بداخلاقی ها و خواسته های نابجا بعضی از ممیزان دیده می شود. و اما وقتی از کارمندان و ممیزان دستگاه های مالیاتی در خصوص اینگونه اعمال فشارها سوال می شد  در کنار تمامی گفتارهای زیبای قانونی و الزام به اخذ مالیات برای رشد اقتصادی  کشور !؟ نکته مشترک آنها فشار از راس هرم سیستم مالیاتی  برای اخذ مالیات بیشتر  به هر روش ممکن به چشم می خورد و چه بسا که پورسانتی هم برای آنها در کار باشد؟!


با این اوصاف وقتی نمی توان در بیداد مالیاتی و این فشارها حرف زد و اعتراض کرد و به نتیجه رسید.  آیا مثل این کاسب شریف نوری راهی جز این باقی می ماند؟

 

منبع: هفته نامه سرزمین پویا