کمال نیوز: سازندگی هر کشوری بدست مردم توانای آن کشور بستگی دارد ؛هر چقدر مر دم در عر صه اقتصادی اجتماعی حضور گستر ده تر داشته باشند و حضور مادی و معنوی خویش را در عر صه تصمیم گیری اعلام و اثبات نمایند تعالی کشور بیشترو بهتر خو اهد شد و رشد و توسعه اقتصادی اجتماعی در آن میسور و میسر خو اهد شد امروز که به نعمت خون شهدا ورنج جانبازان و مشقّت آزادگان وبیداری مر دم؛ دموکراسی وآزادی و انتخابات و مردم سالاری ملی در ایران جایگاه ویژه ای دارد که مدیران و مسئولین کلان با رای مستقیم مردم اختیار و انتخاب می شوند ؛ مر دم نیز نباید این هدیه و بیداری خو یش را به ثمن بخس بفروشند و در انتخاب مدیران خویش گا ها” نعو ذبالله هوا” منثورا عمل کنند و نسنجیده گام بردارند و این هدیه ملی را به رایگان تباه سازند.

بدانید هر یک رای که به صندوق آرا ریخته می شود به قرب و منزلت رای یک ملت است که به سازندگی و اعتلای کشورش رای می دهد و چنانچه در انجام آن درست عمل نکنیم ؛خیانتی است که به خود و ملت و تو سعه ملی روا داشته ایم که آثارش به زودی از میان نخواهد رفت و در رقابت جهانی چند و چندین سالی ما را در عقب ماندگی نگه خواهد داشت مباد روزی فر زندانمان به دل و زبان به ما معتر ض شوند که در انتخابات اشخاص علی رغم اینکه قانون این حق را به ما داده در ست عمل نکر ده ایم و احساسی و هیجانی و طایفه ای و قو می و از روی ار تباطات و خویشاوندی تصمیم بگیریم که رای اجتماعی امانتی است در نزد ما که باید از آن درست تمتّع بریم که به قول سعدی :”زینهار دار نباید زینهار خوار باشد ” آفتاب آمد دلیل آفتاب +++گر دلیلت بایدت از آن روی متاب عر صه انتخابات گستره کلان حضور انسانهای هو شمند و عقلایی و علمی است ؛جو لانگاه انسانهای ناتوان که جهان بینی شان از دایره بینی شان تجاوز نمی کند ؛نیست ؛ این عر صه انسانهای بزرگی است که جهان را بشناسند و برای ایران و جهان تصمیم بگیرند : ذات نا یافته از هستی بخش +++چون تواند که شود هستی بخش هر کسی که مختصر سوادی مهیا کر ده و عنوان دانشگاهی را یدک می کشد ؛ تجر بتی نیاندوخته و حرف و حدیث پشت سر او فراوان است به خود اجازه دهد که به میدان انتخابات بیاید وامورات مر دم و کشور رادر تهیه وتصو یب لوایح وقو انین که به قول حضر تاامام “مجلس در راس همه امور است ” آنرا به ملعبه بگیرد و بدو سپرد.

اگر مقلد حضر ت امام خمینی رحمت الله علیه هستیم ایشان فرر مو ده اند “اگر پستی به شما محول ّ شد و شما استحقاق آنرا ندارید “حرام است آنرا به پذیرید “نزدیک بدین مضمون نه هر که چهره بر افر وخت دلبری داند +++نه هر که آینه سازد سکندری داند نه هر که طر ف کله کج نهاد و تند نشست++کلاه داری و آیین سر وری داند هر خام مدعی تحصیل کر ده ؛کا رنا آشنایی را جایگاه ؛نمایندگی مجلس نیست هزار نکته باریکتر زمواینجاست ++نه هر که سر نتراشد قلندری داند مدار نقطه بینش ز خال تو ست مرا +که قدر گوهر یکدانه گو هری داند اما در باب مقام و منزلت نمایندگی جناب دکتر یو سفیان و دلایل کشش ما به حضر تشان در طی چند دوره اینگو نه است که در قالب چند اصل تقدیم میدارم : ۱-اصل تصمیم گیری :همه می دانیم مدیریت با تصمیم گیری آغاز می شود به و یژه اداره شهر و کشور با تصمیم گیری مهم نیاز است و همه می دانیم تصمیم گیری و تصمیم سازی ممکن است با مداقه وبا بر نامه ریزی باشد و یا دفعی و یا با بی بر نامه گی و شتاب زدگی ؛تصمیم گیری و تصمیم سازی به هوشمندی و علم و درایت است و با داده ها و اطلاعات آمیخته است و ماده اولیه آن فهم علمی مسئله و. تجزیه و تحلیل و آنالیز آنست که منشائ همه آنها علوم و فنون آمیخته با تجربه است که الحمد الله ربالعالمین جناب دکتر یو سفیان خود از علما و دانشمندان و حقوق دانان معا صر است که مر اتب علمی و اداری را یکی پس از دیگری تجربه کر ده و به قلعه بلند وخدمت رسانی به مر دم صعود کر ده است . جناب دکتر علاوه بر آنکه مایه های تحصیلی حو زوی دارد و با علوم حوزوی آشنایی دارد خود مراتب علمی و دانشگاهی را در دانشگاههای معتبر کشور یکی پس از دیگری و با حزم و جزم قاطع و با عملکرد مقتدرانه سپری کر ده است از مدیریت دادگستری آمل گر فته تا حضور در مدیریت کلان قوه قضائیه و مدیر کلی کار گزینی قوه قضائیه و انتخاب قضات جوان تا مدرس قضات کشور های حوزه اسلامی و تا حضور در سازمان ملل و دفاع از حقوق زن در بسیاری از کشور ها ی جهان و تذکرات اثرات سوی اختیار چند همسری در جهان و تبعات آن و اینها همه از منشات علمی ایشان است امروز بهترین شیوه مدیریت انتخاب مدیرانی است که از پایه آغاز کر ده باشند و به اصطلاح سکوی مدیریت را از مراحل عملیاتی تا میانی و عالی سپری کر ده با شند که جناب دکتر از جمله این مدیران است و اگر امروز ژاپن در مدیریت مقتدر می باشد بدین خاطر و شیوه است .

۲-اصل برنامه ریزی :جناب دکتر اهل برنامه ریزی هستند و استراتژی و مرام و مسلکش تر سیم نقشه راه تا حصول به هدف است و صاحب مذهب و بر نامه در کارها ؛ایشان خو ب می دانند که چگونه و کی و کجا باید حر کت کرد ؛ جناب اهل بر نامه وطراحی است و می داند کشورو مسئو لینش را به کدام سمت و سو بخواند او فر ماندهی است که منا فع جمعی را بر منافع فر دی تر جیح می دهد و راسخانه برای تحصیل هدف همه امکانات بالقوه و بالفعل را تجمیع و تجهیز می کند و آنگاه که با موانعی بر خورد کند با قدرت قلم و استد لال قوی و دانشی که خداوند در نهاد او گذاشته به پیش می تازد و موانع و صخره را یکی پس از دیگری به سخره می گیرد ومی شکند و در هم می نور ددو با نیر وی فکر و تفکر جمعی و با اتکال به شناخت دقیق روابط اداری معضلات را از نقشه را ه بر میدارد و آنگاه که موانع و حریف را قدرتمند بیابد رسما”با طر ح شکو ائیه و شکایتی اورا به پس می راند وخود را به هدف می رساند ؛ وقتی طرح “سد منگل ” را کلید زد و یا پروژه متر آمل –تهران را مطر ح ساخت و یا ایجاد فر ود گاه گاو دشت آمل در حد مرز آمل –بابل را مطرح ساخت و رسما” اعلان کرد که دیروز در فضای آمل صدای هلوکوپتررا می شنید و فردا صدای غرّش پرواز هو اپیماهای بو ئیینگ را می شنوید و یا طرح بندر آمل و اینکه آمل یکی از شهر های بندری و از جمله بنادر آزاد کشور در خواهد آمد ؛همه و همه حکایت از بر نامه ریزی اوست ،چه خوب می داند نقشه راه و استراتژی راه نخست پیروزی هر ملتی است و هر قوم و ملتی که بدان آشنا نباشد طبیعتا” حصول به نتیجه برای او دشخوارخواهد بود.

او خو ب می داند که کشور را با تو صیه های اخلاقی صرف نمی شود در ست کرد عالمی را که گفت باشد و بس +هر چه گوید نگیرد اندر کس یکی را گفتند عالم بی عمل به که ماند ؛ گفت به زنبور بی عسل که در مذهب ما عالم عامل مورد ستایش است نه ژاژ خواه بیعمل . کشور برای اداره اش برنامه می خواهد و جناب دکتر از جمله بر نامه ریزان واقعی نه تنها آمل و مازندران بل کشور است او می داند کی بگوید و چه بکندکه به قول علمای حوزوی ما : تو که در علم خو یش زبون باشی +++ عار ف کردگار چون باشی جناب دکتر می داند تصمیم گیریهای دفعی و شتاب زده و هیجانی مر دود است او با مداقه تصمیم می گیرد و یا به قول رهبر تصمیم سازی می کند سپس برای اجرائیات به دنبال ابزار و. امتعه و سر مایه است ؛داستانی از تیمور لنگ نقل شده است که گو یند تیمور که مادر زادی پای لنگ داشت و یکی از پاهایش کو تاهتر ازپای دیگری بود روزی برفی و سرد که همه جا را برف پو شانده بود یاران را در پای تپه ای که تک درختی بر آن رو ئیده بود ؛خواند و گفت من امروز می خو اهم جانشینی برای حکو مت خو یش اختیار کنم ؛ شر طش آنست که هر که تا پای آن تک درخت بالای تپه نلغزد و مستقیم برود ؛او جانشین منست ؛همه راه را کژو مژ پیموده اند وجز تیمور که بدون آنکه بلغزد صراط مستقیم مسیر را پیمود و خود را به پای آن درخت رساند حکمش را پر سیدند گفت همه شما خود را می نگرستید نه هدف را و من خود را فراموش کردم و خود یکپارچه هدف شدم همت من تحصیل هدف بود و ادای وظیفه به جمله حضرت امام خمینی و نه بیشتر .

رمز و راز موفقیت جناب دکتر یو سفیان آنست که ایشان به خود نمی اندیشند جناب دکتریو سفیان تنها و تنها مجد آمل را هدف قرار داده و به آن می اندیشند و هنر انسان آنست که به خود نیاندیشد و به مردم بپر دازد و جناب یوسفیان این چنین است و برای همین در چندین دوره نمایندگی رقابتی شان نتوانسته اند حرف و حدیثی برای او ببافند مگر آنکه طرح های او را به سخره بگیرند اگر جناب یوسفیان به راه و مترو دانشگاه و تو سعه شهری می اندیشند اینها زیر ساختهای رشد و تو سعه منطقه ای و ملی است و شهر و کشوری که زیر ساخت های مقتدر نداشته باشد یقینا” روی سعات را به خود نخواهد دید پرداختن به سر مایه های اجتماعی ومولدّ و زیر بنایی آغاز تو سعه ملی است . در تئوری الماس هارولدویت مدیریت را پکیچی از نیروی انسانی ،ساختار سازمانی ،و تکنولوزی و عمکرد و نظارت می بینیم و جناب دکتر در بینش شان همه اینها رابرای آمل می بیند ؛دانشگاها را برای تر بیت نیرو ی انسانی ماهر تکنولوژی و تحو لات سازمانی را برای خدمت رسانی بهتر و جناب ایشان با بر نامه ریزی و اجرا و و نظارت و اصلاح به دنبال ساختن آمل بهتر است حتی باد و بوران هم مانع ساختن آمل و جاده هراز نمی شود بطو ریکه برای تسریع کار جاده هراز خود به دنبال پیمانکار می رود تا بتواند این طر ح عظیم را به منصه ظهور برساند که تو نلهای عظیم وزیبایی که در هر دوآب دیده ایم احسنت همه را وا داشته است .

۳-اصل سوم پرهیز از تنش های سیاسی جناب دکتر یو سفیان اهل حاشیه سازی و ایجاد تنش های سیاسی در مجلس نیستند با اقتدار برای آبادانی ایران وآمل و مازندران می اندیشند و هر گز به دنبال مو ضع گیریهای هیجانی و احساسی نیستند او همواره بدنبال اصلاح امور است ؛بسیط الید و”رحماهم ” بینهم هستند ودر تقریب دلها و تقویت اتحاد ملی کو شاو در دل او کین کسی جای نمی گیردبا هرج ومرج و شیوه های آنار شیستی بیگانه است ودر تمام دور مجلس دیده ایم که نه با پوپو لیست ها افراطی همراه است و نه به دنبال چپ های افراطی که روزی ایران را به جنگ باامر یکا در عراق تهیچ می کنند و روزدیگربردگی صرف ابر قدرتها را دیکته می کنند در تمام دور مجلس دیده ایم که معین قوه اجرائئه و همراه همکاران در قوه مقننه و مشاور امین قوه قضائیه بوده اند و این شیوه تفکر جناب دکتر ستو دنی است واگر انتقادی در ستادهای مقابله با مفاسد دیده ایم نه از روی عناد بلکه امر کار شناسی شده بود و بدور از تمایلات حزبی و گر وهی و بیمار گونه !؟ دکتر بر خلاف عده قلیلی در مجلس به دنبال آنار شسیت و آشوب آفرینی و هرج و مر ج طلبی برای جلب نظر چند جوان احسا ساتی نیست و اینها به خاطر جهان بینی عمیق او ست که باید جوان را به راه درست تحریض کرد و نه آنان را گاها”علیه منافع ملی برای تحصیل چند رای تشویق نمودوآتش افروزی کرد .

۴-اصل به گزینی مسئولیت : آیا می دانید جناب دکتر یو سفیان علی رغم تحصیلات و عمکرد مر تبط با قوه قضائئه و توانمندیهایش ؛کمیسیون بر نامه و بودجه که یک کمیسیون پو لی و تخصیص اعتبار است اختیار کرده است ؛ این امر جز آنکه این کمیسیون مر جع تشخیص و تخصیص اعتبارات به نهاد ها و سازمانها و استانها و شهر هاست علت دیگری ندارد این انتخاب ایشان هم یکی از انتخابات درست شان در مجلس است جناب دکتر با انتخاب این کمیسیون راحت می تواند بودجه ملی رابه سمت و سوی شهر و دیار خود بکشاند و تخصیص اعتبارات را از چولگی سیاسی خارج سازد ! جناب یو سفیان بار ها گله کر ده اند که شهر های بزرگ برای طرحهای شان از بودجه ملی استفاده می کنند و متاسفانه آمل ما از آن محروم است و شاید هم بر خلاف پیشینان ما در مجلس که ضعیف ترین کمیسیونها را انتخاب می کر ده اند او دست به این انتخاب زده است تاآمل راازحرمانهای همیشگی گسترده اش نجات دهد. واما انتظارات ما از جناب دکتر یو سفیان : اولین ومهمترین انتظارماازجناب دکتراینست که کانونهای بحرانهای اجتماعی را بشناسد ودر نطق های مجلس بشناساند : الف-او لین و مهمترین کانونهای بحران در کشور ما؛رکود اقتصادی استاقتصاد مادر رکود مطلق است و رشد صنایع ما منفی است و کار خانه یکی پس از دیگری ور شکسته ویا در حال ور شگستگی است که تنها نهادی که به مد شان در مقابل اختابوس بانکها شتافته است قوه ضائییه است و دادگستریهای استان و شهرستان بطوریکه در مازندران ۸۰(هشتاد)کار خانه تنها توسط یکی از بانکهای تجاری مصادر شده و به بیغو له ای برای آشیان سگ و گربه بدل شده است و اینست حال و روز گار صنعت ما(GNP) و تولید ناخالص ملی ما در حال کاهش و به تبع آن در آمد سرانه ما به سمت خط فقر پیش می رود و کشاورزی ما بیش از پبش در هم تنیده و کشاورزان از اینکه زمینهای خو یش را بفرو شند خر سند و علی رغم شعار ۳۷ ساله استقلال اقتصادی امروز اقتصاد ما از هر زمان دیگر شکننده تر بطوریکه آب و دانه و داروی ما را خارجیان تامین می کنند وای به روزی که آنان از ما قهر کنند و اینست داستان عدم وابستگی و استقلال اقتصادی ما که با آرمانهای مان اززمین تا آسما ن فا صله است .

برای خروج از این وضع چاره ای جز این نداریم که به تولید فکر کنیم و کار خانه ها را بر پاداریم تا از دودکشهای آن دود به هوا رود و حیات کار خانه و تو لید را ؛ندا در دهد ! برای نابودی کشور نیازی به بم و بمب افکن نیست کافی است که در کشور تو لید صورت نگیرد ؛آنگاه ارزش افزوده ایجاد نمی شود و چون ارزش افزوده ایجاد نگرددد ثروت آفریده نمی گرددو چون ثروت ایجاد نشود تولید نا خالص ملی و به تبع آن در آمد سرانه کاهش یافته فقر بر جامعه مستولی می شود و ایجاد و گسترش فقر یعنی هرج و مر ج و بی قانونی و تباهی و ویرانی و این چیزی است که امروز خاور میانه را در میان گر فته و عامل جنگ و ستیز شده است و تاین عیب بزرگ است که برای سر مایه گذار خارجی فر ش قر مز پهن کنیم و به هزار زبان اورا به کشور خود بخو انیم و اصل و فر ع سر مایه اورا تضمین کنیم و سر مایه گذار و طنی آنچنان در مضیقه بگذاریم که همه چیز ش را فداکند و آنوقت بانکها از او دست نکشند و تار و پودش را مصادره کنند و خود را در پس پر ده اسلامیت قانون عملیات بانکی بد ون ربا پنهان کنند و فر یاد رسی نباشد رشد و توسعه کشور مسیر دشواری را خو اهد داشت !؟ ب-بانکها کانون دوم بحران های اجتماعی اند که به بهره های بیست و چند در صد و مضاف برآن جریمه های دیر کرد درمجوع سود را به۳۱٫۵%در صد رساند ه و تمام تو ش و توان را از سر مایه گذار ربوده او را به خاک سیاه نشانده و فریادی از کسی بلند نشده و یا کسی آنرا نشیده بطوریکه یکی از بانکها به یکی از سر مایه گذاران تنها سیصد میلیون تومان وام داده و سر مایه گذار بالای دویست هفتاد میلیون تومان آنرا پر داخته بانک با بهرهای مضاعفی که گر فته مانده بدهی سی و یا چهل میلیون را به بالای ۴۵۰میلیون تو مان رسانده واین چنین همه چیز را از سر مایه گذار گر فته که تنها قوه قضائیه به مدد تجار ورشکسته شتافته تا انسانهایکار آفرین نابود نگر دند واین چنین بانکهای ما کانونهای بحرانهای اجتماعی شده اتحاد و اتفاق جامعه را تهدید می کنند وانشا الله جناب یوسفیان به اینهمه تعار ضات اجتماعی پایان دهد . ب-رانتجوییها : بلای انقلاب و مردم ما شده است ؛ سو استفاده از بیت مال و پست و مقامات اداری و اجتماعی بیداد می کند که به کرات دیده می شود آقای مدیریت فلان سازمان را دارد و آنرا حیات خلوت خانواده اش می سازد و خاله و خالو منتسبین خویش را به انحنای مختلف وارد سازمان می کند و اعتراضی از کسی بر نمی خیزد گفته اند اعضای شورای شهریکی از شهر ها داماد و دختر و عروس خو یش را وارد شهر داری نموده وصدایی از کسی جز ایجاد تنفر وبد بینی برنخاست که این خود منشائ خطر ناکترین بحران های اجتماعی است که با هیچ ابزاری پاک نمی گر دد !؟ ج-جوانان ما خیلی مرد و عزیزند احترام بدانها و مشارکت دادن آنان در تصمیم گیریها از امور است که شاد مانی آرد و بحرانها و نارضایتیها را زایل سازد از این ابزار کم هزینه و لی عامل افزایش خود باوری جوانان به آسانی نگذرید . د-کشاورزی غالب زندگی مازندران و ایران راتشکیل می دهد وبه قول فیزیو کرات معروف دکتر “کنه”عامل اصلی ثر وت تلقی می شود نگذارید قطعات آن هر روز کو چکتر شود که سود آوری خو ش را از دست می دهد برای بقای کشور و عدم نیاز مندی به غیر تعاونی تو لید زراعی را تر ویج نمائید که نه زمین قطعه قطعه و نا کار آمد گر دد و نه امنیت غذایی مر دم تهدید شود که یکی از اقتصادانهای امر یکا به دو لتش اعلام کرد اگر می خواهید ملتی را در بند کنید کار ی نمایید که او به لحاظ غذایی و ابسته شما شود آنگاهست که هر چه به خو اهید می تو انید بر سر او بیاورید وقتی مدرنترین اقتصاد جهان یعنی دولت آلمان اجازه نمی دهد کشاورزیش وارد تجارت جهانی شود و حاضر به بر داشتن سو بسید و یارانه و عوارض گمر کی از کشاورزیش نیست آیا درست است که کشاورزی نیم بند خو یش را به راحتی رها سازیم و با این اهمالات حیات مادی خویش را مخدو ش نمائیم !؟ ه-و پیام آخر اینکه همه حکومتها فر هنگیان و فرهیختگان و اسا تید را پاس می داشتند و آنان را در طو ل تاریخ تکریم می نمو ده اند ؛ این عیب بزرگی است که مسئو لین کشور که خود از نخبگان این مرز و بومند نسبت به آفریدگان علم و دانش و دارندگان قلم که خدا بدان سوگند می خورد بی تفاوت باشند وآنها را در انزل مراتب مادی نگه دارند و به تذکرات اخلاقی شان مبنی بر اصلاح پر داختها و اعمال قوانین همطرازی حقو قها؛ نه پر داخته اند و این عیب بزرگ و یکی از کانون های بحران های اجتماعی است که بی تو جهی بدان تبعات فراوان دارد و این عیب بخشودنی نسیت که بر پا داران انقلاب از و ضعیت مو جود گله مند باشند.

اگر این چنین شود جناب یو سفیان امیر کبیر شهر و استان ما خواهد شد انشاالله

به قول سعدی : مراد ما نصیحت بود و گفتیم ++++حوالت بر خدا کر دیم و رفتیم بالله تو فیق : مدرس سابق آموزشکده آمل و محمود آباد * دبیر باز نشسته : عباسعلی صلواتی( بهمن ۱۳۹۴)