ملک الکلام افصح المتکلمین شیخ اجّل مشرف الدین مصلح بن عبداله سعدی شیرازی قدس سره از خود چنین میگوید:
هرکس به زمان خویش بوده است
من سعدی آخرالزمانم
سعدی شیرازی روانش شاد کمتر کسی است که وی را نشناسد متن فوق ازآنجهت یادآوری شد که در تأیید و وفاق آنچه از بیانات جناب علیرضا خانی نویسنده، محقق توانا درگذشتهای نهچندان دور تحت عنوان ناسزای منزلت در ستون یادداشت سردبیر از سوءاستفادههای کلان مالی در دو دوره دولت گذشته آنچه بر سر ملت ما آمده نوشته بود این بار در روزنامه وزین اطلاعات روز شنبه 28/6/1394 ستون یادداشت تحت عنوان یکی بر سرشاخ بن میبرید.... دلنوشته هایش را نقل قول از شعر سعدی علیهالرحمه به رشته تحریر درآورده بیمناسبت ندیدهام مختصری از تتمه بیت مورداشاره ایشان را به نظر خوانندگان تیزنظر برسانم که جناب خانی این انسان فرهیخته دردآشنا با استفاده از تکبیت شعر سعدی هدفی داشت.
یکی بر سرشاخ، بن میبرید
خداوند بستان نگه کرد و دید
بگفتا گراین مرد بد میکند
نه با من که با نفس خود میکند
نصیحت بجای است اگر بشنوی
ضعیفان می افکن به کتف قوی
که فردا به داور برد خسروی
گدایی که پیشت نیرزد جوی
چو خواهی که فردا بوی مهتری
مکن دشمن خویشتن، کهتری
که چون بگذرد بر تو این سلطنت
بگیرد به قهر آن گدا دامنت
مکن، پنجه از ناتوانان بدار
که گر بفکنندت شوی شرم سار
که زشت است در چشم آزادگان
بیفتادن از دست افتادگان
والی آخر...
یادداشت سردبیر اطلاعات - علیرضا خانی:
یكي بر سرشاخ بن ميبريد...
|
سخنان چندباره اسحاق جهانگيري درباره روزنهها و مفرهاي فساد هشدار دوبارهاي است كه اين مقام عالیرتبه دولتي يقيناً بااطلاع از پس و پشت واقعيات موجود بر زبان ميراند. وقتي او ميگويد عدهاي كماكان به دنبال فضاي تحريم و حفظ شرايط همان دوران باهدف واسطگي بين شركتهاي خارجي و داخلي هستند تا درصد بگيرند و هزينه كشور را به نفع درآمد خود، بالا ببرند بايد به دنيا بگوئيم اگر باواسطهها کارکنید در ليست سياه ما قرار ميگيريد. در مناقصهها بايد مستقيم وارد شويد و در معاملات بايد با نهادهاي قانوني و مستقيم دولت اتصال يابيد...
اسحاق جهانگيري بارها و بارها درباره فساد هشدار داده است. جملات «فساد سيستمي در حال شكلگيري است» و «فساد مثل موريانه به جان كشور افتاده است» ازجمله سخنان بسيار اين مرد دولت است. حتي در دولت قبل نيز او با انتشار نامهاي گفت كه طي فقط چند سال اخير بهاندازه تاريخ اكتشاف نفت در ايران، درآمد نفتي كسب شد(950 ميليارد دلار) و معلوم نيست چرا وضع اقتصاد كشور اینگونه است. البته در آن نامه، بيشتر انتقاد جهانگيري متوجه سوء مديريت بود. بههرحال، مجموعه اين رخدادهاي نگرانکنندهای كه به تعبير جهانگيري موريانه وار منجر به خلق پديده شگفتانگيز بابك زنجاني و فساد 3 هزارمیلیاردی و گمشدن عجيب دكل عظيمالجثه نفتي شده است، بايد همه مسئولان كشور را بهجای لاپوشاني، نگران كند. اتفاقاً جهانگيري گزندگي سخنانش از روي صداقت و دلسوزي است نه سياه نمايي و تخريب. نهيب جهانگيري، هشدار راهنماي دلسوزي است كه در پيچ تند جادهي بيحفاظ، به خودروي بی چراغ فرمان ايست ميدهد...
مهمترین نگراني كه مسئولان بايد از حيث سيستمي شدن فساد داشته باشند، اضمحلال ثروت جامعه نيست، هرچند ثروت جامعه قدر و اهميت محكمي دارد و هیچکس نبايد به آن تعرض كند، اما مهمترین خطر بواقع از دست شدن «اعتماد» است. اعتماد ميان شهروندان و حاكميت اگر گسسته شود، همه ثروتهاي طبيعي و مادي چارهساز نخواهد شد. اعتماد بزرگترين ثروت اجتماعي است و فساد، قاتل آن.
فساد، در تعريف كلاسيك، «انحراف يقه سپيدان» است. جرم یقه سپید از سوي شخصي صورت ميگيرد كه در حين جرم در مرتبه بالايي قرار دارد، آراسته لباس پوشيده و زيبا سخن ميگويد. از پايگاه اجتماعي بالايي برخوردار است و معمولاً به او احترام ميگذارند. اينان به دليل موقعیتشان انتظار نميرود كه مرتكب جرم شوند. اما از پايگاه اجتماعي، فرهنگي يا سياسي خود بهعنوان ابزاري براي انجام جرم استفاده ميكنند. فرد فقير و ناشناسي كه مرتكب جرم ميشود معمولاً شناسايي و دستگير ميشود حالآنکه مجرمين يقه سپيد ازآنجاکه ميتوانند پوششي بر كارهاي مجرمانه خود داشته باشند، بهسادگی دستگير نميشوند. مجرمين يقه سپيد از طريق پول، اعمالنفوذ سياسي يا بهرهگيري از موقعيت اجتماعي و فرهنگي حتي ميتوانند از ابزارهاي قانوني به نفع خود استفاده كنند. مجرمين يقه سپيد معمولاً بهندرت مجازات ميشوند.
رایجترین جرائم يقه سپيدان اختلاس مالي، تقلب در تجارت، تقلب در فرايندهاي انتخاباتي، رشوه و تخلف از قوانين است. اين جرائم از كساني كه داراي پست عالي سازماني هستند تا كارمنداني كه رشوه ميگيرند را شامل ميشود. در اغلب جرايم اين طبقه اجتماعي معمولاً زیاندیده شخصي وجود ندارد بلكه سازمان يا دولت زيان ميكند و اموال عمومي قرباني ميشود. افسري كه بهجای جريمه، رشوه ميگيرد درواقع زيان شخصي متوجه راننده خلافکار نكرده است، بلكه دولت را از حقوق قانوني دولتي ـ اموال عمومي ـ محروم كرده و بينظمي را به جامعه تزريق كرده است.
در همه موارد جرائم يقه سپيدان، اعتماد ـ بهعنوان بزرگترين ثروت اجتماعي ـ هزينه ميشود. زمینخواری و كوه خواري و جنگلخواري و رودخواري و .... از شاخصترين نمونههاي جرائم يقه سپيدان در سطح خُرد است. اين رخداد از پيوند افراد فرصتطلب سودجوي پولپرست بياعتنا به منافع ملي با مديراني در سطح مياني رخ ميدهد. در پي آن، مردم مثلاً به مديران شهرداري يا استانداري يا اداره منابع طبيعي بياعتماد ميشوند و همه آنها را ـ روا يا ناروا ـ فاسد ميدانند. اگر گروهباني از رانندهاي رشوه ميگيرد موج بياعتمادي مردم را به سلسلهمراتب نهاد راهنمايي و رانندگي بياعتماد ميكند و اگر... كارخانهاي، برجي، قصري و.... خلاف قانون احداث شد يا كالايي از مجاري غیررسمی وارد شد مردم سازمانهاي متولي آن را اعم از شهرداري و استانداري و وزارت صنايع و بازرگاني و گمرك و استاندارد و... را مجرم ميدانند و مجموعه اينها يعني دولت.
امروز اعمال حاكميت دولت ـ به معناي نهاد حاكميت ـ به شهروندان، از مسير و با ابزار «اعتماد» است. چنانچه مردم به دولت اعتماد نداشته باشند، کوچکترین و پیشپاافتادهترین كارهاي دولتي قابل انجام نيست و اگر در به اين پاشنه بگردد همه اجزاي حاكميت زيان ميكنند و همه اعضاي جامعه.
كساني كه فساد ميكنند، كساني كه مفرهاي فساد را باز ميگذارند و كساني كه جلوي بستن مفرهاي فساد را ميگيرند، به يك اندازه به كشور خيانت ميكنند و به ياري هم بر سرشاخ بن ميبرند...
در اين ميان، متأسفانه كساني بهجای همراهي با معاون اول و دولت براي بستن مجاري فساد، با تيغ و طعن سیاه نمایی و سياهبيني، به او هجوم ميبرند... حالآنکه، عاليترين مسئولان كشور بر ضرورت مقابله با فساد تأکیددارند... همانطور كه دربند 19 سياستهاي كلي اقتصاد مقاومتي كه توسط رهبري به دولت ابلاغ شد، بر ضرورت شفافسازي و مقابله با فساد تأكيد شده است، تا فساد از پس پرده درنیاید و تا ميزان اهميت و خسران آن معلوم نشود و تا هزينه هنگفت آن براي اكنون و آينده كشور به تصوير نيايد، باور و عزم مقابله با آن چندان بنياني نخواهد بود. براي مقابله با فساد به اراده و عزم و باور و اقتداري بيشتر ازآنچه تاكنون بوده نياز داريم.
پس تيزي سخن اسحاق جهانگيري از تیزبینی اوست نه تيرهبيني او.
|