کمال نیوز:می خواهم از معیار مهمی که این روزها در مورد بحث ازدواج باب شده است به نام مادیات صحبت کنم وقتی دو  جوان برای اینکه در کنار هم قرار بگیرند و بتوانند زندگی مشترکی را تشکیل بدهند خواسته های بسیاری از مادیات را برای خود در نظر می گیرند که شبیه طوماری بلند است اما واقعا به همه ی این مادیات برای شروع یک زندگی به سبک ایرانی و اسلامی نیاز است؟

این در حالی می باشد که هدف از ازدواج کامل کردن نصف دیگر دین می باشد نه برآورده کردن خواسته های مادی! و اگر خواستگار برای دختر آمد قبل از اینکه دین و ایمان خواستگار مورد بررسی قرار گیرد می روند سراغ اصل مطلب و ماشین و خانه و پول و حساب بانکی و... را زیر و رو می کنند؟؟!!! و این بین اگر نمازی هم خواند بسیار خوب!این شوهر رویاهای دختر آن خانواده با اسب سفید است که آمده است تا دخترشان را خوشبخت کند.

اما همه ی اینها که برای خواستگار بی خبر در نظر می گیرند فرصت چند ساله می خواهد تا تک تک آنها را به دست بیاورد و عمری از او تباه می گردد و طعم خوش جوانی و زندگی با شور و نشاط را از دست خواهد داد و اما متاسفانه بعضی از خانواده های مذهبی ما که حرف از دین و سنت پیغمبر می زنند حتی از قبول کردن کردن خواستگاری که تنها داشته اش خدا می باشد شانه خالی می کنند و خواستگار را به زمانی در آینده موکول می کنند تا به سطح بالای توقعاتی که در جامعه ما رواج یافته است برسد و بعد بیاید خواستگاری!!!

این نوع نگاه به امر خواستگاری را می توان از کم شدن اعتقادات و توکل به خداوند در خانواده ها به خصوص در در خانواده های مذهبی مان که توقع همچین امری دور از انتظار است دانست و این نوع برخورد غیر قابل انکار هم نیست و به کثرت دیده شده است.

معیارهای خانواده های ما برای انجام یک ازدواج مناسب متاسفانه از دین و ایمان به مدرک گرایی و وضعیت مالی گرویده است و این نگاه خانواده ها سبب گشته است تا دختران جامعه ما هم به زندگی نگاهی مادی و سپس معنوی داشته باشند و صرفا مفهوم معنوی عشق رنگ باخته است و در گرو مادیات قرار گرفته است.

اگر قرار بر این باشد که تمامی خواسته ها و تمایلات یک دختر برای یک ازدواج همین زندگی باشد که اکنون پدر و مادرش با چندین سال زحمت و تلاش به آن رسیده اند باشد پس طعم روزهای تلخ و شیرین زندگی را هیچ وقت تجربه نخواهد کرد و زندگی که به راحتی بدست بیاید تا چه مدت می تواند پا برجا باشد؟زندگی که همه ی مادیات آن آماده باشد فقر معنویات را چگونه می توان جبران کرد؟با همه ی این سوالها چه تضمینی وجود دارد که این دختر همان زن روزهای سخت زندگی مشترک می تواند باشد و پشت همسرش را خالی نکند این در حالی می باشد که از خواستگار هزاران تعهد و فلان خواسته و تضمین را پیش از ازدواج می خواهند.

به قول یکی از دوستانم دخترها فقط برای ما پسرها معیار و ملاک های عریض و طویلی در نظر می گیرند اما کسی به آنها نمی تواند بگوید تو فلان معیار من را نداری پس سعی کن آن را بدست بیاوری زیرا در جواب خواهند گفت: اگر نمی خواهی  پاشو برو!قحط که نیست تو اگر نمی توانی مرا خوشبخت کنی دیگری که هست واقعا همچنین نگاهی چقدر می تواند کوته فکرانه باشد برای دختری که ادعای تحصیل و کمالات دارد البته این روزها دیگر پدر و مادرها به جای دخترشان حرف می زنند و بله را باید از دهان پدر شنید!!!

صحبت های قبل از ازدواج هم خیلی جالب است هر یک از طرفین سعی می کنند نشان دهند از دیگری برتر و بالاتر هستند و در فلان موقعیت حساس زندگی می توانند پا به پای همسرشان بایستند اما کافی است خداوند امتحانی را در جلویشان قرار دهد تا معلوم شود چند مرد حلاج هستند و لاف زندگی را چه مقدار بر دوش می کشند آن موقع است که معلوم می شود در شرایط سخت زندگی می توانند احترام یکدیگر را داشته باشند یا خیر؟حال دختری که با این همه شرایط قبول به ازدواج می کند کسی نیست که از خودش بپرسد تمام این ها بدست آمد اما آیا موجبات خوشبختی می شود؟یا در روزهای سخت هم می توانی در کنار همسرت باشی؟زمانی که دیگر شاید ماشین و خانه و...نبود!!!آیا آن موقع که روزگار سخت چرخید نگاهی به شناسنامه ات نمی اندازی تا به فکر طلاق و جدایی بیفتی؟آیا می توانی به همسرت متعهد باشی؟

نتیجه ای که می خوام بگیرم این می تواند باشد که قبل از ازدواج صحبت از روزهای سخت بکنید همه چی را خوب و خوش نبینید زیرا اگر همه چی بر وفق مراد باشد که همه می توانند زندگی مشترک کنند!!! پس این آمارهای طلاق در دادگستری ها از کجا نشات می گیرد؟؟؟ از معیار گذشت و ایثارگری یکدیگر مطمئن شوید و آن موقع دل به خدا بسپارید و بروید و با هم آجر به آجر زندگی تان را بسازید.

پانوشت:چند وقت قبل بود داشتم در مورد آسیب های اجتماعی که بر ازدواج وارد می شود را بررسی می کردم دیدم اوضاع حسابی خراب است ازدواج های امروز بیشتر به ماه می کشد تا سال!!!