تلاش‌های مرتجعانه برای رواج بی حجابی در ایران

خبرگزاری شاهد - برای هر مسلمانی که مختصری با تعالیم اسلامی آشنایی داشته باشد، کاملاً روشن است که حجاب، یک اصل محکم دینی است. گذشته از آیات صریح سوره مبارکه نور درباره حجاب، روایات فراوان و معتبری داریم که هم درباره اصل حجاب، و هم درباره چگونگی آن، رهنمودهای مشخصی ارائه نموده اند. 
 
حجاب و عفاف یکی از مسلّمات اسلام است
 
در سا‌های گذشته، عده‌ای سعی کردند برای منصرف کردن زنان مسلمان از حجاب، با جمع‌آوری اسرائیلیات و تحریف آموزه‌های دینی در این زمینه، جا بیندازند که اساساً حجابی که امروز از آن صحبت می‌شود، در اسلام وجود ندارد. حتی فرد بی‌سوادی، کتاب قطوری در این موضوع نوشته تا اثبات کند حجاب به این شکل در اسلام نبوده‌است! این در حالی است که علماء به مدعیّات این کتاب تفصیلاً پاسخ دادند لکن از آنجا که این کتاب‌ اصولاً با هدف غیرعلمی و با اغراض سیاسی تدوین شده، نویسندگان‌اش گوش‌های خود را پنبه گذاشتند تا پاسخ‌ها را نشنوند. جدای از مواجهه نَقلی با موضوع حجاب، اگر با نگاه عقلیِ صرف هم به حجاب نگاه کنیم، در می یابیم که حجاب در اسلام جایگاه اصولی دارد و به بیان دیگر، حجاب به همین قواعد کاملاً با روح تعالیم اسلامی هماهنگ است.
 
موضوع دیگری که باز عده‌ای سعی می‌کنند جا بیندازند، این است که حجاب در مقایسه با سایر احکام و ارزش‌های اسلامی، وزن بالایی ندارد یا حداکثر، یک حکم و یک ارزش در کنار ده‌ها و صدها حکم و ارزش دیگر است؛ بنابراین اگر یک فرد حجاب را رعایت نکند، مثل این است که دروغ گفته یا غیبتی کرده است و بنابراین با این پیش فرض، نباید این‌قدر درباره حجاب در جامعه سخت‌گیری کرد.
 
پاسخ علماء به این ادعا نیز روشن است، بعضی تخلفات اگرچه جنبه فردیِ پُررنگی دارد و یا یک جزء از صدها جزء بدنه احکام و ارزش‌های اسلامی را تشکیل می‌دهد لکن عدم رعایت آن، می‌تواند بخش مهمی از فرد و جامعه را به آلودگی بکشاند. به اعتقاد ما، بی‌حجابی یا بدحجابی از این نوع تخلفات است که نه تنها دین فرد، بلکه دین جامعه را فاسد می‌کند بنابراین، عقل حکم می‌کند که درباره آن سخت‌گیر باشیم.     
 
بی‌حجاب‌ها، همواره در معرض نا امنی اجتماعی قرار دارند
 
نکته بعدی این است که برای حجاب می‌توان آثار و فوائد فراوانی را ذکر کرد لکن یکی از فوائد اصلی حجاب که اسلام هم روی آن تأکید خاصی دارد، امنیتی است که برای زن در جامعه بوجود می‌آورد. در حقیقت، زن با رعایت حجاب، تا حد زیای خود را از تعرضات اجتماعی مصون نگه می‌دارد و فرصت حضور اجتماعی امن را برای خود و دیگران فراهم می‌کند. شما ببینید امروز زن در جامعه غربی چقدر امنیت دارد. یکی از نشریات معتبر غربی نوشته بود که از هر پنج زن جوان در انگلیس، 4 زن تجربه تعرّض به خود را در معابر عمومی تجربه کرده است. خوب، کدام انسان عاقلی از امنیت بدش می‌آید؟ وقتی حجاب می‌تواند تا حد زیادی امنیت‌زا باشد، چرا از آن استقبال نشود؟ آن‌هایی هم که در غرب به سمت حجاب گرایش پیدا کرده‌اند، همین منطق را قبول دارند. 
   
زن بی‌حجاب از مشکلات شخصیتی و روانی رنج می‌برد
 
باید توجه داشت، کسانی که به بی‌‌حجابی و بدحجابی گرایش پیدا می‌کنند، در حقیقت به خودنمایی گرایش پیدا می‌کنند. اگر بر روی دلایل این خودنمایی مطالعه شود، قطعاً به نوعی کمبود شخصیت و خودباختگی می‌رسیم که فرد خودنما به آن گرفتار است. چه دلیلی دارد که زن زیبایی‌های خودش را دائماً به دیگران نمایش بدهد؟ زن بی‌حجاب و یا بدحجاب با نگاه دیگران به خود، چه سودی می‌برد؟ غیر از این است که می‌خواهد از این طریق توجه دیگران را به خود جلب کند و کسب شخصیت نماید؟ اگر دقت کنید، حتی مردانی که حاضرند همسران‌شان به خودنمایی رو بیاورند نیز از اختلالات روانی رنج می برند و می خواهند از این طریق کمبود شخصیت خود را جبران کنند. 
 
سبک زندگی غربی در این زمینه نقش کلیدی دارد. در واقع، این سبک زندگی غربی است که با ساخت یک شخصیت جعلی و دروغین، سعی می کند افراد فاقد این شخصیت را تحقیر کند. در این صورت، عده ای تلاش می کنند برای رهایی از این تحقیر که جنبه اجتماعی نیز پیدا کرده است، شخصیت خود را با آن شخصیت جعلی که سبک زندگی غربی ترسیم ساخته است، تطبیق دهند.
 
اکثریت زنان ایرانی به حجاب اسلامی اعتقاد دارند
 
بعضی‌ها عمداً یا سهواً تلاش می کند درباره بدحجابی در کشور اغراق کنند یا مشاهدات میدانی خود از یک یا چند منطقه را به کل کشور تعمیم دهند. واقعیت این است که اکثریت زنان ایرانی به حجاب اسلامی اعتقاد دارند. در یک نظرسنجی‌ که سازمان تبلیغات اسلامی در سال 91 با رعایت همه استانداردهای علمیدر سطح کل کشور انجام داد ، نزدیک به نود درصد از زنان اظهار کرده بودند که به حجاب اسلامی عمیقاً باور دارند.
 
البته طبیعی است که همیشه بین اعتقاد و عمل فاصله هست، یعنی همه مردم به باورهای خود عمل نمی‌کنند لکن این میزان باور، فی نفسه نشان‌دهنده نفود عمیق حجاب اسلامی در جامعه ایرانی است. درباره رعایت عملیِ حجاب نیز نتایج مطالعات اجتماعی باید مد نظر قرار بگیرد. در جامعه ما، بیش از پنجاه درصد از زنان ایرانی حجاب کامل دارند و از بین کسانی هم که حجاب کامل ندارند، درصد ناچیزی به عنوان بدحجاب شناخته می شوند. در واقع، ما در جامعه با نوعی شُل حجابی از سوی بخشی از زنان روبرو هستیم که عوامل متعددی در آن دخیل است.    
 
تنوع‌بخشی به شکل حجاب در چارچوب احکام شرعی بلامانع است
 
توجه داشته‌باشیم وقتی صحبت از حجاب اسلامی می‌شود، مراد حجاب شرعی است. از نظر ما بهترین روش برای رعایت حجاب، استفاده از چادر است و لذا باید چادر ترویج شود لکن این به این معنا نیست که سایر اشکال حجاب که نظر شرع را تأمین می کنند، شامل حجاب اسلامی نمی شوند. 
 
هر حجابی که خواسته شرع را بی‌کم و کاست محقق کند مادام که مصداق لباس شهرت نباشد، معتبر و درست است؛ بنابراین، نباید قلمرو حجاب اسلامی را دائماً تنگ کرد و هر کس که از حجاب برتر برخوردار نیست را بدحجاب نامید. البته این اشکال وجود دارد که صنایع پوشاک حجاب در کشور ما وجود ندارد. حقیقتاً زنان محجبه در ایران در این زمینه رنج می‌کشند و کسی هم به این مسأله توجه نمی‌کند. واقعیت این است که با این همه زن محجبه در ایران، صنایع پوشاک حجاب در ایران اگر هوشمندانه عمل کند، قطعاً یک صنعت پُرسود است و جای سئوال است که چرا هنوز این صنعت در ایران شکل نگرفته است؟
    
هرگونه بدحجابی را نمی‌توان نشانه مخالفت با نظام اسلامی دانست
 
یک رویکرد بدی که در سال‌های گذشته در بعضی افراد بوجود آمده و البته رسانه‌های ضدانقلاب نیز در تقویت آن نقش داشته اند، سیاسی دیدن حجاب است. سیاسی دیدن حجاب یعنی اینکه تصور کنیم هر زنی که بدحجاب است، لزوماً با نظام اسلامی زاویه دارد. با چه دلایلی می توان به چنین نتیجه ای رسید؟
 
به نظر ما، بدحجابی در ایران عمدتاً یک پدیده فرهنگی است هرچند ممکن است جنبه های سیاسی هم در قسم ناچیزی از آن دخیل باشد. نشانه آن هم حضور خوب همین افراد بدحجاب در صحنه های سیاسی است. در راه پیمایی های ملی و انقلابی، پای صندوق های رأی و در خیلی از عرصه ها زنان بدحجاب نیز حضور دارند چراکه به نظام اسلامی و کشورشان دلبستگی دارند. 
 
ما باید به افراد بدحجاب مثل فرزندان و خواهران خود نگاه کنیم و بدون آنکه بخواهیم برچسبی به آنها بزنیم، از هرگونه تلاشی برای جذب آنها به سمت حجاب درست فروگذار نکنیم. البته ممکن است همه مردم به حجاب برتر گرایش پیدا نکنند، این ایرادی ندارد، مهم رعایت حجاب شرعی است و من مطمئنم 90 درصد بدحجاب ها در کشورما با مختصری کار فرهنگی صحیح و مبتکرانه، به سمت رعایت حجاب شرعی رو خواهند آورد.
 
علی رغم کم کاری مراکز فرهنگی در ترویج حجاب، گرایش به حجاب در ایران فزاینده است
 
نکته دیگر این است که اقدامات فرهنگی مراکز دولتی و غیردولتی در موضوع حجاب و عفاف در طول این 35 سال ناچیز بوده است. بنده به‌عنوان یک کارشناس کوچک فرهنگی که اطلاعات نسبتاً خوبی از برنامه های فرهنگی مراکز دارم، معتقدم در کشور ما یک- بیستم کاری که باید برای ترویج حجاب کامل می شده، انجام نشده است. قسمی از همان میزان که انجام شده نیز کیفیت مطلوب را نداشته است.
 
باید توجه داشت که با کارهای شکلی و تشریفاتی نمی توان حجاب اسلامی را رواج داد. چقدر از کارهای فرهنگی کشور در این زمینه کیفی و مبتکرانه بوده است؟ علی رغم این واقعیت، ملاحظه می فرمایید که حجاب در ایران همواره روندی صعودی داشته است. علت هم این است که هر فطرت سالمی حجاب اسلامی را می پذیرد. فطرت هایی که در اثر اصرار بر گناه، فاسد نشده اند، به حجاب اسلامی قویّاً گرایش دارند. با این وجود، گرایش فطری به حجاب دلیل نمی شود که مراکز فرهنگی به وظیفه خودشان در این زمینه عمل نکنند.     
 
برای تقویت حجاب، باید به مجموعه باورهای دینی عُمق داد
 
این مطلب را هم در پرانتر عرض کنم که حجاب اسلامی برآیند عمق عقیدتی فرد و میزان اهتمام او به جمیع احکام و ارزش های اسلامی است. با این وصف، نباید تصور کرد برای گسترش حجاب، فقط کار فرهنگی در خود موضوع حجاب لازم است. اگر باورهای دینی از عمق و استحکام لازم برخوردار نباشد، هرقدر هم که بر روی حجاب کار شود، فرد به این سمت گرایش پیدا نخواهد کرد یا گرایش او مقطعی و ضعیف خواهد بود. لذا می خواهم عرض کنم، وجود بدحجابی در جامعه، محصول کم کاری عمومی در زمینه های فرهنگی و تبلیغ دینی است نه کم کاریِ صرف در ترویج تخصصی حجاب. اگر شما ضعف های فرهنگی را جبران کنید، به طور طبیعی بر روی گسترش حجاب نیز اثر خود را نشان خواهد داد.  
 
زن محجبه ایرانی در فعالیت اجتماعی با توفیق بیشتری روبروست
 
نکته بعدی این است که زنان محجبه، یعنی کسانی که حجاب شرعی را رعایت می کنند، در فعالیت های اجتماعی اعم از اشتغال و غیره نیز به مراتب موفق ترند؛ علت این هم روشن است. کسی که حجاب دارد، و دائماً به دنبال خودنمایی و نشان دادن زینت های جسم خویش به دیگران نیست، تمرکز بیشتری بر روی کار خود دارد. از طرف دیگر، نگاه های سمّی و انواع مزاحمت ها نیز برای او کمتر است؛ بنابراین، زن محجبه در محیط فعالیت، با تمرکز و آسودگی بالایی به فعالیت می پردازد و لذا موفق تر است.
 
هدف سبک زندگی غربی، تبدیل زن ایرانی به یک عنصر بی درد و بی تفاوت است
 
نکته بعدی این است که زنان مسلمان و انقلابی در جریان شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی نقشی منحصربفرد و کلیدی داشتند. اگر بررسی بفرمایید، تایید خواهید کرد که نقش آنها در انقلاب اسلامی، قطعاً از مردان کمتر نبوده است. بعد هم در جریان دفاع مقدس و سایر موضوعات، زنان مسلمان و انقلابی یک مشارکت موثر اجتماعی را از خود بروز دادند که تاریخ ایران هرگز نظیر آنرا ثبت نکرده بود. 
 
اگر سبک زندگی غربی در بین زنان ایرانی رسوخ کند و آنها را به خودنمایی و علایق پوچ زندگی حیوانی مشغول بکند، آیا زنان ایرانی دیگر نسبت به سرنوشت کشور حساسیت نشان خواهند داد؟ آیا برای تحقق آرمان های انقلابی حاضر به فداکاری خواهند بود؟ آیا ایران شاهد حضور حماسه آفرین زنان در مسائل سرنوشت ساز کشور خواهد بود؟ مطمئناً جواب منفی است. با این وصف باید بدانیم که سبک زندگی غربی با بی درد کردن زنان و تبدیل کردن آنها به یک عنصر بی خاصیت، چه هدف شومی را در ایران دنبال می کند.   
 
زنان ایرانی نباید اجازه بدهند از آنها استفاده ابزاری بشود/ غرب زن را به یک کالای اقتصادی بدل کرده است
 
واقعیت این است که اصرار غرب بر بی حجابی زنان، به سوء استفاده گسترده از زن توسط نظام سرمایه داری بر می گردد؛ نظام سرمایه داری، زن را به یک ابزار و عامل اقتصادی تبدیل کرده است تا بتواند با بهره گیری از جسم او و جاذبیت های زنانه، یک خط اقتصادی پُر رونق را بوجود بیاورد. نه فقط زن در غرب وسیله ای برای رونق اقتصاد و تجارت است، بلکه خود نیز یک کالای اقتصادی است که باید مورد معامله قرار گیرد. در این شرایط، طبیعی است که آنها به راحتی با حجاب که توأم با شکل گیری نوعی از بصیرت است، کنار نخواهند آمد.
 
هر میزان که زنان به شخصیت مستقل دست پیدا کنند، و هر میزان که آنان به گوهر وجودی خود بیشتر معرفت پیدا کنند، راه برای بهره برداری ابزاری از آنها مسدود می شود و لذا غربی ها با ترویج سبک زندگی غربی، کاری کرده اند تا زنان به طور خودجوش و بدون آنکه بدانند چه خیانت عظیمی به آنها می شوند، تبدیل به عروسک خیمه شب بازی نظام سرمایه داری شوند؛ از این جهت، زنان بی حجاب و آنهایی که خود را به مانکن تبدیل کرده اند، واقعاً محل ترحم اند چراکه خیلی از آنها به برده زرخرید مردان هوسران تبدیل شده اند. 
 
بخشی از دختران و زنان شاغل، در معرض سوء استفاده هستند
 
روشن است که اسلام در چارچوب احکام شرعی و در صورت رعایت حجاب و عفاف، با حضور اجتماعی و همچنین اشتغال زن موافق است لکن باید دید چرا اولاً تا این حد زنان به اشتغال تشویق می شوند و ثانیاً امروز به اسم اشتغال چه اتفاقی برای بخشی از زنان می افتد؟ عمده دلیل تشویق فراوان زنان به اشتغال که روشن است، جسم زن ها می تواند ابزاری برای رونق اقتصادی به حساب آید و لذا باید کاری کرد که زن با پای خودش و به اسم کسب شخصیت مستقل و غیره، به سمت اشتغال درمحیط های مردانه قدم بگذارد. البته بخشی از زنان هم واقعاً به شغل احتیاج دارند لکن تعدادشان به یک-پنجم زنانی که امروز ولع اشتغال پیدا کرده اند نیز نمی رسد.
 
مسأله دیگر این است که در جریان اشتغال زنان، بسیاری از حقوق آنها حتی در زمینه پرداخت دستمزد، رعایت نمی شود. لذا استفاده از آنها از این جهت نیز مقرون به صرفه است. از طرف دیگر، ببینید در بعضی محیط های کاریِ دربسته خصوصاً شرکت های خصوصی چه بلایی بر سر دختران و زنان می آورند و چه تعرضاتی که به آنها نمی شود. متأسفانه دولت ها نیز در این زمینه به وظیفه خود عمل نمی کنند؛ یعنی نظارت و کنترل صحیح بر روی کار شرکت ها و حمایت قوی از زنان شاغل، در دولت ها مغفول است بعضی هم می گویند اگر سخت گیری کنیم فرصت های شغلی برای زنان کاهش می یابد! خوب باید پرسید افزایش فرصت های شغلی به چه قیمیتی؟ به قیمیت لگدکوب کردن حقوق زنان و سوء استفاده از آنها؟   
 
خطر اختلاط محرم و نامحرم را باید جدی گرفت
 
نکته ای را که باید در اینجا عرض کنم این است که چه در محیط های کاری و چه در محیط های فامیلی و دوستانه، موضوع رعایت مرز میان محرم و نامحرم بسیار اهمیت دارد. امروز یکی از خیانت هایی که به زنان می شود و نام آن را هم ترقی و پیشرفت گذاشته اند، همین است که مرزهای محرم و نامحرم را برداشته اند. خیلی از مشکلات و گرفتاری هایی که امروز بعضی ها پیدا کرده اند ناشی از همین خیانت است. چه خانواده های خوبی که تا حالا بر اثر عوارض همین اختلاط محرم و نامحرم متلاشی نشده است. اسلام به جدّ بر روی این موضوع توجه نشان داده و قانون وضع کرده است.
 
اگر این قانون رعایت شود، همه از آن سود می برند و در درجه اول خود زنان هستند که از آن منتفع خواهند شد. نباید تصور کرد محیط های کاری مختلط، میهمانی های مختلط و امثال این ها، یک ارزش است خیر، این ها ضد ارزش هایی هستند که حیاء ذاتی آن را نمی پذیرد لکن بوسیله سبک زندگی غربی در میان بعضی ها به ارزش تبدیل شده است.   
 
باید با ایجاد نهضت تشویق حجاب کامل، گرایش به این رفتار مترقی را افزایش داد
 
نکته دیگر این است که تشویق حجاب کامل به شکل درست و هنرمندانه، از هر روشی برای گسترش حجاب، کارآمد تر است. ما چه میزان عادات داریم آنهایی که محجبه هستند خصوصاً نوجوانان محجبه را تشویق کنیم؟ چرا کاری نمی کنیم که یک دختر و زن محجبه احساس کند رعایت حجاب به او شخصیت و ارزش اجتماعی ویژه ای بخشیده است؟
 
به نظر می‌رسد این موضوع در فعالیت های مرتبط با گسترش حجاب کمتر مورد توجه بوده است و جا دارد با ایجاد یک نهضت فراگیر در زمینه تشویق حجاب، آثار ممتاز آن را تجربه کنیم. مطمئناً تشویق حجاب نه تنها به تثبیت حجاب در میان دختران و زنان محجبه کمک موثر خواهد کرد، بلکه راهی موثر برای دعوت دیگران به حجاب کامل خواهد بود. 
 
برخورد قانونی با هنجارشکنان و مروّجان بی حجابی و بدحجابی، وظیفه دولت است
 
تردید نباید کرد که سیاست اصولی نظام اسلامی در ترویج حجاب، فعالیت فرهنگی است لکن متأسفانه همواره کسانی در جامعه هستند که با شکستن هنجارها و بی اعتنایی به ارزش های مورد قبول جامعه، زمینه مسموم سازی جامعه را فراهم می کنند. شما ملاحظه نموده اید که در سال های گذشته، جریان ضد انقلاب در داخل و خارج نیز به صورت هدفمند و صراحتاً مشغول اشاعه بی حجابی در ایران هستند؛ با این وصف، نمی توان گفت چون سیاست نظام در مواجهه با حجاب صبغه فرهنگی دارد، نباید در قبال این رفتارها عکس العمل نشان داد. این سخن از هیچ منطقی پیروی نمی کند. خیر، ما در کشور در این زمینه قانون داریم و نمی توان از یک سو ادعای قانون گرایی داشت و از دیگر سو، به قانون دهن کجی نمود و آن را اجرا نکرد. طبق قانون، باید دستگاه های مسئول جلوی هنجارشکنی ها و اقدامات سازماندهی شده برای رواج بی حجابی در کشور را بگیرند.  
 
تلاش های مرتجعانه برای رواج بی حجابی در ایران به جایی نخواهد رسید
 
در طول یکصد سال گذشته، دشمنان این مردم با کمک غربزده ها در ایران، از هر کوششی برای اشاعه بی حجابی یا همان برهنگی فروگذار نکرده اند. اوج این کوشش ها در دوران رضا خان انجام شد که رژیم طاغوتی پهلوی، بر اساس نسخه غربی ها و در رأس همه انگلیسی ها، برای بی حجاب کردن زنان ایرانی دست به اسلحه برد و خون شمار کثیری از مردم بی گناه ما را ریخت. در طول 35 سال گذشته که روح اسلام انقلابی در رگ های ایران جاری و ساری بوده است، دشمن  تلاش کرده تا با انواع تهاجمات بیرونی آن هم به اسم ترقی، پیشرفت وآزادی، حجاب را از زنان ایرانی بگیرد. با همه این ها، مردم ما تاکنون به طور خودجوش در برابر این اقدامات مقاومت نشان داده اند و انشاء الله در آینده نیز نشان خواهند داد. همین ماه اخیر آمدند در یک اقدام حماقت آمیز در فیس بوک کمپین کشف حجاب به راه انداختند، اما با همه تبلیغاتی که شبکه سلطنتی بی.بی.سی و بقیه رسانه های بیگانه کردند، و با وجود صفحات جعلی ای که در فیس بوک به راه انداختند و حتی به لایک خریدن هم رو آوردند، 250 هزار نفر بیشتر عضو این کمپین نشدند. این یعنی چه؟ این یعنی این که تلاش های مرتجعانه برای بی حجاب کردن زنان ایرانی و تحمیل خواست یک اقلیت ناچیز به اکثریت، به جایی نخواهد رسید و فقط افتضاحی به افتضاحات قبلیِ آنان اضافه خواهد کرد.