هر چند عزاداری برای امام حسین (ع) مربوط به سالهای قبل از حکومت صفویان در بلاد شیعی میباشد، اما به علت مذهب غالب [تسنن] در ایران، اینگونه عزاداریها در حاشیهی فعالیت های اجتماعی و محدودهی خاص رواج داشت
از بررسی منابع تاریخی و تاریخ ادیان در گسترهی شهرستان آمل این نتیجه به دست میآید که در این شهر، همواره افراد به صورت گروهی در اماکن دینی به اعمال مذهبی میپرداختند. با استناد به متون تاریخی- مذهبی و نیز از نشانه های باقی مانده از تاریخ، نام و آثار آبادیها، آداب و فرهنگها در آمل، این نتیجه کسب میشود که دو دین کهن مهرپرستی [میترائیسم] و زرتشتی از روزگاران دور در شهر آمل رواج داشت[برخی ادعا دارند که مردم شمال هیچگاه زرتشتی نبودند قابل نقد میباشد.] و بر اساس آئین این دو مذهب، گروهی در مهرکدهها و آتشکدهها، دور هم حلقه میزدند و به برخی از اعمال مذهبی میپرداختند. بنابراین اولین هیئتهای مذهبی در آمل مربوط به دوران ادیان کهن می باشد.
بعد از رواج اسلام در مازندران و آمل به طور حتم از همان اوایل شیوع این دین در نقاط مختلف شهر آمل و روستاهای اطراف مجامع مذهبی دایر بود. اولین نشانههای وجود هیئتهای مذهبی اسلامی در مازندران و آمل مربوط به دورهی حکومت زیدیان بوده است که به محض ورود حسن بن زید، رهبر این سلسله به کجور، در مسجد جامع این شهر مبادرت به تشکیل حلقههای دینی پرداخته است و بعدها با ورود او به شهر آمل همین مجامع مذهبی در این شهر برپا گردید. اینگونه مجمع ها و هیئتهای مذهبی پشتوانهی اهداف سیاسی بوده است که با گذر زمان مجمعهای مذهبی- سیاسی به مجمعهای سیاسی- مذهبی تبدیل شده است.
هر چند عزاداری برای امام حسین (ع) مربوط به سالهای قبل از حکومت صفویان در بلاد شیعی میباشد، اما به علت مذهب غالب [تسنن] در ایران، اینگونه عزاداریها در حاشیهی فعالیت های اجتماعی و محدودهی خاص رواج داشت. اما با پیدایش سلسلهی صفویان در ایران و به رسمیت شناختن مذهب تشیع و نیز با ابداع در ساخت نوعی مکان مقدس و مذهبی به نام "تکیه" - مخصوص عزاداری برای اهل البیت(ع) به خصوص امام حسین (ع) - نوعی از مراسم و آداب عزاداری به وجود آمد که در ابتدا در اکثر نقاط ایران مشابه بوده است. اما بعدها اینگونه مراسمات با فرهنگ بومی هر منطقه تلفیق شده است و آداب عزاداری با توجه به فرهنگ هر منطقه به وجود آمد.
مرعشیان به جهت انتساب با سلسلهی صفویان و لزوم برخورداری از حمایت حکومت مرکزی به جهت حفظ و بقای پایه های زمامداری خویش به طرفداری از صفویان پرداختند و در این میان تقویت افکار و آداب شیعی سرلوحهی اقدامات آنان قرار گرفت که در پشت پردهی اقدامات شیعه پروری اهداف سیاسی خودنمایی میکرد. در این زمان مرعشیان مبادرت به تشکیل هیئت های مذهبی و ساخت تکایایی در آمل و روستاهای اطراف پرداختند. از سرگذشت اولین تکایا و هیئتهای این دوره، در آمل اطلاعات موثقی در دست نیست.
اما برگزاری مراسم عزاداری و تشکیل هیئتهای مذهبی در عصر افشاریان روی به افول نهاده است، تا حدی که نادرشاه به منع برگزاری مجالس عزاداری و تشکیل هیئتهای مذهبی نموده است و در دفاع از اقدام خویش به علمای شیعی اظهار داشت: « میترسم دلاوریها و کشورگشایی های من باعث شود که پس از مرگم مردم برایم باشکوهتر از امام حسین (ع) عزاداری نمایند.» اطلاعات نویسنده از وضعیت هیئت های دینی و مذهبی در عصر افشاریان و نیز عصر زندیان اندک می باشد.
با روی کار آمدن قاجاریان در ایران و رواج فرهنگ خاطره نویسی و سفرنامهنویسی، اطلاعات ما دربارهی هیئتهای مذهبی روشنتر است. با مطالعهی سفرنامهی ناصرالدین شاه در زمان حضور ایشان در آمل که مصادف با ایام محرم بوده است. نشانههایی از برپایی عزاداری امام حسین (ع) در قالب هیئتهای مذهبی به دست میآید. چرا که مردم آمل در قالب هیئتهای مذهبی با مشخصهی سخنران و یا روحانی خاص در حضور ناصرالدین شاه به عزاداری امام حسین (ع) پرداختند و ناصرالدین شاه به این هیئتها و روحانیون هر هیئت اشاراتی داشته است.
با استناد با فراوانی تکایا در عصر ناصرالدین شاه و بعد از او، در آمل و روستاهای اطراف مثل تکایای روستاهای فیروزکلا و هندوکلا، مجامع و هیئتهای مذهبی- عزاداری در نقاط مختلف آمل و روستاها تشکیل شده بود. شکلگیری هیئتهای دینی- مذهبی از این دوره در آمل، روی به کثرت نهاد و این موضوع ناشی از ساختار ترکیب جمعیتی مردم آمل میباشد که بر مبنای طایفه نهاده شده است. طایفهگرایی در آمل از آن جهت نشات گرفته است که برخی از افراد ذیقدرت آملی، از دربار قاجاریان و یا نائبان آنان، القابی مانند خان، بیگ و غیره دریافت نمودند. بقای قدرت اینگونه افراد، مستلزم وحدت جمعی وابستگان خونی بوده است، هم چنین از طرف مقابل، افراد هم برای فعالیت های اجتماعی و با توجه به نوع اقتصاد معیشتی، نیازمند انتساب به یک قدرت حمایت شده بودهاند و کارکردهای موثر طایفهگرایی آن دوره در آمل سبب توجه شهروندان به این موضوع شده است. بنابراین طایفه گرایی به عنوان میراث فرهنگیدر آمل بیشتر از سایر شهرهای مازندران تا به امروز احساس میشود.
یکی از شیوههای تحکیم وحدت قومیتی در آمل با توجه به نوع مذهب مردم این شهر و علاقمندی آنان به امام حسین و سایر ائمهی اطهار (ع)، شکلگیری هیئتها و حلقههای مذهبی – شیعی در داخل طوایف بوده است. بنابراین نامگذاری هیئتها به نام طوایف در آمل مربوط به دوران قاجاریان میباشد.
فعالیتهای هیئتهای مذهبی در آمل با رویکرد طایفهای تا زمان پهلوی اول و دوم ادامه داشت. اما در برههای از زمان حکومت پهلویان، فعالیتهای هیئتهای مذهبی بنا بر موقعیت و شرایط سیاسی، ممنوع اعلام میگردید. حضور شخصیتهای برجستهی مذهبی در آمل در این زمان مانند: آیتالله فرسیو، آیتالله غروی، آیتالله رجایی لیتکوهی، آیتالله مقتدایی، شیخ احمد اعتمادی و دیگر علما و روحانیون با برپایی هیئتهای عزاداری به صورت مخفیانه در منازل و یا تکایای روستاهای اطراف، به ادامهی حیات هیئتهای مذهبی کمک بخشیدند و بعد از لغو فرمان منع فعالیتها، هیئتهای مذهبی آمل به زندگی خویش ادامه دادند و تا کنون هیئتهای مذهبی فراوانی با اسامی و عناوین گوناگون، در این شهر برپا گردیده است. اکثر این هیئتها با شرکت افراد طوایف خاص تشکیل میشود و حتی این فرهنگ، افراد مهاجر ساکن در آمل را نیز تحت تاثیر قرار داده است تا جایی که تیرههای مهاجر از استانهای دیگر مانند آذریهای زنجان، تبریز، اردبیل و ... نیز به شیوهی آملیها با تاکید بر نوع قومیت و زبان به تشکیل هیئتهای مذهبی- عزاداری پرداختند.
میزان عرض و طول هیئتها، مجهز بودن به تکنولوژی پیشرفته، نوع و کثرت غذا دهی، وسعت مساجد و تکایا از جمله معیارهای مشخصسازی هیئتهای مذهبی طوایف مردم آمل میباشد که اوج آن در ایام تاسوعا، به خصوص در روز عاشورا با نخل گردانی، علم پرانی، گهواره برانی، خیمه روانی، طبل و شیپور و نیز با گروهبندی درون هیئتها به زنجیر زنان، سینه زنان، پیشقراولان ریش سفید و کودکان پیشرو، بازیگران نمایشی و موزیسینهای خیابانی با بنرهای شناسایی هیئتهای مذهبی طوایف بیش از سایر روزها به چشم میخورد.
بررسی کارکردهای هیئتها با تاکید بر مشخصهسازی طایفه و قوم موضوعی است که در این شهر نیازمند تحقیق بیشتر میباشد که خوانندگان گرامی را بدان وعده داده میشود.