جناب اقای مهندس اسلامی صد البته چندین بار دعوت تان کرده بودم تا یک ناهار ناقابلی در خدمت تان باشیم تا هم میزبان خوبی برایتان باشیم و هم عطر و طعم برنج دابودشتِ معروفِ مظلوم را چشیده باشید تا مثل امروز مورد بی مهری قرار نگرفته باشیم تا از حوزه دابودشت عبور بکنید و بوی عطر برنج مان را بشنوید و بروید جای دیگر جشن و سرور بگیرید و بگویند فلان جا پایتخت برنج کشور هست و فلان هم برند ملی شده است!!!

وقتی بوی عطر برنج دابودشت که شهره خاص و عام می باشد به مشام می رسد ولی صدای شکسته شدن منِ  کشاورزِ دابودشتی می آید و فریادم را استاندار مازندران هم نشنید.
بهار آمده بود و هوا رو به گرمی ولی بار دیگر توفیق خدمت به خلق نصیبم گردید و وارد سال کشاورزی جدید گردیده ام.
حال فرقی که امسال با سالهای گذشته می کرد اینچنین بود: هم وضعیت خرید برنج اسفناک گردیده و کسی از حال زار منِ کشاورز سئوالی نمی کرد و به سراغم نیامد که این برنجِ دابودشتِ معروف که شهره خاص و عام می باشد را کسی از شما خریده است یا خیر؟ و یا کسی از ما سئوال نکرد که توانسته اید برنجتان را بفروشید؟! چگونه با این تورم و معیشت سخت و گرانی های سرسام آور می خواهید به سال جدید کشاورزی وارد گردید و آذوقه تان که معلوم نیست که چه کسی کنتور می زند و قیمت آن را رصد می کند و هر روز یا بگویم هر ساعت یک قیمت هست را چطور می خواهید تهیه کنید تا بتوانید محصول خوبی را تولید بکنید تا در سال حمایت از تولید داخلی شرمنده خود و خانواده و مردم این نظام و رهبری معظم این نظام امام خامنه ای عزیز و بهتر از جانمان نشویم!!!
حال می خواهم سئوالی داشته باشم از نماینده ارشد دولت محترم در استان مازندران؟؟؟!!!
جناب اقای مهندس اسلامی صد البته چندین بار دعوت تان کرده بودم تا یک ناهار ناقابلی در خدمت تان باشیم تا هم میزبان خوبی برایتان باشیم و هم عطر و طعم برنج دابودشتِ معروفِ مظلوم را چشیده باشید تا مثل امروز  مورد بی مهری قرار نگرفته باشیم تا از حوزه دابودشت عبور بکنید و بوی عطر برنج مان را بشنوید و بروید جای دیگر جشن و سرور بگیرید و بگویند فلان جا پایتخت برنج کشور هست و فلان هم برند ملی شده است!!!
اینکه هر مدیری یک سیاستی دارد و کیاستی در آن شکی نیست ولی با مرور گذشته آن مدیریت قطعا سابقه های وجود دارد که می تواند از حق و حقوق و مطالبات مردم دفاع نماید!!!
جناب اقای استاندار از سال ۹۲ تا بحال هر سال در انتظار برداشت محصول برنجِ خودم بودم که حقیقتا با رنج و مشقت بسیار به دست می آوردم ولی به بنده گفتند که یک محصول استراتژیکی و مورد نیاز سبد زندگی مردم هست و کار خدا پسندانه ای هست و باید جشن شکر گذاری برقرار نمود و لذا به سراغ مسئولان دیار علویان رفته ایم تا با حضور نماینده تان در شهرستان و نماینده ما در مجلس شورای اسلامی و نماینده دولت محترم در استان و نماینده وزارت مربوط به کشاورزی اولین جشنواره برنج ملی کشور با هدف برند سازی برنج مغفول مانده دابودشت و نامگذاری شهرستان آمل بعنوان پایتخت برنج کشور این جشنواره را برگزار نمائیم و شد هر آنچه باید می شد و هم استاندار در ان جلسه فرمودند که برنج دابودشت برند می شود و هم مدیر کل کشاورزی وقت تائید فرمایش ان را نموده اند تا هم ما خوشحال بشویم که عیال الله هستیم و هم خوشحالی و رضایت حق در مسیر دولت محترم !!!
دومین جشنواره را هم استاندار معزز وقت مبادرت به حضور کردند و تشویق و ترغیب و جشن و شور و شعف و شنیدن صدای مظلومیت مردم دیارمان که تازه جان گرفته بودیم چون باز هم سخن از پایتختی برنج و برند سازی برنج دیار علویان دابودشت به زبان ها ساری و جاری گردید و ما هم جشن خرمن و جشنواره ملی برنج دابودشت را برگزار نموده ایم و مردم هم دعایی برای تان.
سومین سال برداشت محصول در حال گذر بود و دعوتنامه ها رسید و مژده برگزاری سومین جشنواره ملی برنج دابودشت به گوش ها طنین انداز شد ولیکن روزِ جشن غریبی را سپری کردیم جز نماینده محبوبمان و فرماندارمان هیچ کسی سراغ حال خرابمان را نگرفت و خبر آمد که نه وزریری و نه استانداری به سراغتان می آید شما باشید و خدایتان و جشنواره ملی برنج خوش نام و عطر و طعم تان!!!
اری آن روز در اوج غربت ولی با عزت بار دیگر با حضور دکتر یوسفیان منتخب این مردم مظلوم و مستضعف در مجلس شورای اسلامی و فرماندار ویژه مان و معاونی که به برکت دعای آن روزمان امروز مدیر کل گرده اند سومین جشنواره را برگزار کرده ایم .
حال سال جدید کشاورزی مان با سال جدید نوروز رقم خورد و خوش ترین سخن از سوی دوست در دولت کریمه امام رضا علیه السلام شنیده شد تحت عنوان حمایت از کالای داخلی و خرسند و شاکر حق.
هر روز ۹۷ برای مان مژده گرمایی بی سابقه رقم خورد تا آنکه خبر از کم آبی و بی آبی داده اند و ما هم به رسم ادب به قم مشرف و از درگاه کریمه حق ملتمس دعا و به محضر مفسر بزرگ قرآن و مرجع حقیقی و حقوقی مان علامه جوادی املی شرفیاب شده و هم درخواست کمک برای توصیه به شما مسئولین از ایشان نموده و هم عاجزانه درخواست رحمت پرفیض الهی بارش باران نمودیم و الحمدلله انفاس قدسی این عارف شامل حال ما گردیده و بارش باران غبار تنهایی و مظلومیت مان را از صورت مان پاک کرده و در سال عبادی رمضان سال کشاورزی پر رحمت حق نصیب مان شد و شد هر آنچه باید می شد الحمدلله الحمدلله ولی باز می دیدیم درایت فرماندار عزیز و مسئولان مان را در مدیریت بحران آب تا به امروز
اما آخر دعوانا الحمدلله رب العالمین؛ جناب اقای استاندار محترم همانگونه قبلا گفته ام شما هم در سابقه مدیریتی صنعت دفاع خوش درخشیده اید و هم در این کسوه مدیریتی ولیکن این ایام با توجه به دعوت مکرر از شما و توفیق نداشتن به حضورتان در این دو بخش با جمعیت حدود ۹۰ هزار نفری و با توجه به شناسنامه ایی که معروض گردیده ام چند روز گذشته خبری آمد که خستگی این گرانی و نابسامانی را بر تن رنجور و خسته مان دو چندان کرده است و خواستم به یادتان بیاورم اری! آری ! آمل همان دیار خسته دلان! همان هزار سنگر ! همانی که در شناسنامه ایران وصیت نامه امام عزیزمان از رشادت و شهامت و مجاهدت مان سخن گفته شد پایتخت برنج کشور هست و برنج خوش عطر و طعم مان برند ملی !!! و امیدوارم به چهارمین جشنواره ملی مان هم خود شرفیاب شوید و هم مثل چند روز گذشته مهمان کشوری و لشکری !!!
یا حق عزت مزید و مستدام باشید