آری مهندس عزیز و دوست داشتنی مرحوم حمیدرضا طاهرنژاد نبودش را درجای جای شهرمان احساس می کنیم وقتی به کوچه و پس کوچه های منطقه آمت آباد می رویم و از یاد وخاطراتش سخن می گویند که توانسته درسخت ترین شرایط که کسی باورش را نمی کرد منطقه را آباد کند.

مرگ موهبتی است الهی که به قامت هر موجود زنده‌ای می‌نشیند، بشریت از این قاعده مستثنی نیست و ما نیز از آن غافل هستیم.
چه سخت است باورش، تحملش، جدا شدنش و ندیدنش
ولی چه می‌شود کرد، باید در برابر مشیت الهی سر تسلیم فرود آورد
و فقط یاد و خاطرات او جاودانه در دل دوستدارانش باقی خواهد ماند
امید که در جوار رحمت پروردگار آسوده و آرام بیارامد و از آمرزش حضرت حق بهره‌مند شود
آری مهندس عزیز و دوست داشتنی مرحوم حمیدرضا طاهرنژاد نبودش را درجای جای شهرمان احساس می کنیم وقتی به کوچه و پس کوچه های منطقه آمت آباد می رویم و از یاد وخاطراتش سخن می گویند که توانسته درسخت ترین شرایط که کسی باورش را نمی کرد منطقه را آباد کند.
آری همیشه درتلاطم کار بود و هرکاری را بدون مشورت انجام نمی داد و با برنامه حرکت می کرد که یادم می آید درروزهای اول کاری که با ایشان آشنا شدم حس خوبی در وجودم می گفت این مرد کاربلد و کاردان است که در طول خدمت ایشان به این باور رسیدم.
مهندس طاهرنژاد همیشه خندان بود و هیچ وقت از کمبود ناله نمی زد و در بازسازی هتل که خود شخصا نظاره گر ایشان بودم با جان ودل کارمی کرد و می گفت یک روزی مردم ما را به نیکی یاد خواهند کرد. 
مرحوم طاهرنژاد به مردم خیلی علاقمند بود و در بازگشائی معابر تعریضی خود شخصا حضور داشت که نکند خدایی ناکرده حقی کسی دربازگشایی ضایع شود و مردم به او ایمان و اعتقاد داشتند که هر چه می گفت، نه روی حرف ایشان نمی اوردند.
او با تمام توان و عزم راسخی همیشه می گفت من این بیماری را از پای درخواهم آورد آری مقاومت کرد ولی بیماری او را از پای درآورد 
 
از دل ما اما
چه کسی نقش تو را خواهد شست
در سالروز زمینی شدنش یادش را برای همیشه گرامی می داریم/ علیرضا عزیز کمالی