هنوز در ناباوری هستیم و عمق نبودنش را درک نمی کنیم و فقط می دانیم که در عرصه گیتی تنهائیم و پریشان ، چون شمع می گرییم و در فراقش دل می سوزانیم و با خاطراتش روزگار می گذرانیم

چگونه باید تحمل کرد نبودن شمع محفل ، آن برکت جمع و مجلس را ، بگذار از مژه ها سیل خون جاری شود
روزها از پی هم می گذرند و نشانی از خود باقی نمی گذارند ، اما گذشت ایام،  یادش را از خاطرمان نمی زداید و بر جراحت دل داغدیده مان مرهم نمی نهد ، هر روز که می گذرد فقدانش و عدم صفای حضورش بیشتر احساس می شود ، چه سخت است بی او زندگی کردن ، چشم باز نمودن و استاد را ندیدن و در فراقش سوختن و ساختن
هنوز در ناباوری هستیم و عمق نبودنش را درک نمی کنیم و فقط می دانیم که در عرصه گیتی تنهائیم و پریشان ، چون شمع می گرییم و در فراقش دل می سوزانیم و با خاطراتش روزگار می گذرانیم
اما نهایت تسلیم در برابر قضا و قدر الهی است و گردن نهادن به امر « لدو للموت و ابنو للخراب »
جسم خاکی اش رفت اما نام و یاد و صفات بارزش خواهد ماند ، شادروان مرحوم فرامرز درخشنده را همه می شناسند
او به تمام معنا استاد بود ، استاد اخلاق ، فروتنی ، صبر ، منطق ، حسن خلق ، خویشتنداری و ...
با ایشان نشستن و مجالست کردن فرصت مغتنمی بود تا از وجود خویش برخیزیم و از نگرش و  اندیشه وی بهره گیریم و خوش به حال کسانی که از وجودش بهره بیشتری بردند
در نشست های فراوان همیشه ما را به عمل خیر ، صبر و استفاده از توان جهت پیشبرد برنامه ها راهنمایی می کرد و همیشه ورد زبانش این بود که هرگز خودتان را دست کم نگیرید و شما چه چیزی کمتر از دیگران دارید
شاید آخرین باری که ایشان را در ساری ملاقات کردم دور هم بودن را توصیه می کرد و تاکید فراوان داشت کسانی که بی مهابا وارد عرصه رسانه شدند وآبرو و حیثیتی برای زحمتکشان این قشر نگذاشتند بسیار ناراحت کننده است
به فرزندش محمد آقا اشاره کرد که او باید ادامه دهنده راهش باشد و به همکارانش توصیه می کرد که مشکلات قشر محروم کارگران را بیشتر پوشش دهند و همیشه از اخراج کارگران در واحدهای صنعتی که یکی پس از دیگری تعطیلی می شود ناراحت بود
مردی دوست داشتنی و در غم وشادی همکاران شریک بود و واقعا نمی دانم که پس از ایشان چه باید کرد
شاید انجام دادن توصیه هایش چراغ راه زندگی مان در آینده باشد
یادش را باتمام خاطرات زیبایش گرامی  می داریم