جنگ هشت ساله كه با تحريك و حمايت همه جانبه استكبار جهاني، توسط رژيم بعثي عراق بر مردم ايران تحميل شد، تنها محدود به خطوط مقدم جبهه ها نبود، بلكه تمام سرزمين اسلامي ما اعم از شهرها و روستاها را در برگرفت.

اساساً هركشوري پايان جنگ ويا هر بحراني را گرامي مي دارد. مگر در پايان هشت سال دفاع مقدس ما پيروز مطلق ميدان نبرد نبوده ايم؟كه شروع جنگ كه از تلخترين روزهاي دفاع مقدس است را گرامي ميداريم. در اين مقاله ما سعي مي كنيم كه به اين مساله بپردازيم كه چرا هفته اول جنگ به نام دفاع مقدس نام گذاري شده است؟
و با تاكيد بر اين كه بيش از نيمي از جمعيت كشور را جوانان زير 30 سال تشكيل مي دهند. و با توجه به اهميتي كه دوران دفاع مقدس در تاريخ معاصر ايران داردكه همواره در پي بروز هر جنگي، شاهد جدايي بخش هايي از اين سرزمين پهناور به دست بيگانگان بوده است.
به گونه اي كه مي توان گفت در دويست سال گذشته، يعني از زمان «فتحعلي شاه قاجار» به بعد، نزديك به يك ميليون كيلومتر مربع از خاك ايران جدا شده است. اما علي رغم پشتيباني قدرت هاي بزرگ از عراق، روند مذكور در جنگ ايران و عراق ادامه پيدا نكرد و سرفصل جديدي از تاريخ ايران را در صفحات تاريخي به ثبت رساند. در اين جنگ نه تنها يك وجب از خاك ايران در دست نيروهاي عراقي باقي نماند، بلكه عراق به عنوان كشور متجاوز به نظام بين الملل معرفي شد.پس چرا؟ بسياري از جوانان نسل سوم و چهارم انقلاب كمترين توجه را به آن دارند و كمترين خاطره هاي آن دوران مهم را با خود ندارند. با توجه به اين كه هنوز نسلي كه مستقيم در دفاع مقدس حضور داشته است زنده و گواه تاريخي اين واقعه عظيم است.(رزمندگان،آزدگان،جانبازان وخانواده معظم شهدا)
مقاله حاضر به چهار بخش تقسيم گرديده است: ابتدا وضعيت ايران قبل از جنگ ، در بخش دوم وضعيت ايران در شروع جنگ و بخش سوم پايان جنگ و بخش چهارم بعد از جنگ.

بخش اول:وضعيت ايران قبل از شروع جنگ
انقلاب اسلامي كه ازجهات متعدد با ساير انقلاب ها متفاوت بود. ودرتعارض مستقيم با قدرتهاي سلطه گر قرارداشت. و همين تفاوت وتعارض باعث شده بود كه غير پيش بيني باشد. وهمين موضوع موجب نگراني قدرتهاي بزرگ شده بود.لذا ازهمان ابتد با مقابله ي همه جانبه وجدي انان مواجه شد.وقدرتهاي بزرگ براي اينكه كشورهاي منطقه را همراه خودكنند.صدور انديشه هاي انقلاب اسلامي براي كشورهاي منطقه را خطرناك عنوان مي كردند .ومدعي اين بودند انقلاب اسلامي درصدد سرنگوني حكومتهاي آنان است.
امام خميني قدس سره درتشريح صدور انقلاب مي فرمايد « اين معني غلط را از صدور انقلاب برداشت نكنند كه ما مي‌خواهيم كشورگشايي كنيم. ما همة كشورهاي مسلمين را از خودمان مي‌دانيم. همة كشورها بايد در محل خودشان باشند... معني صدور انقلاب ما اين است كه همه ملتها بيدار شوند و خودشان را از اين گرفتاري كه دارند و تحت سلطه‌اي كه هستند و از اين كه همه مخازن آنها دارد به باد مي‌رود و خودشان به نحو فقر زندگي مي‌كنند، نجات دهند... ما مي‌خواهيم اين چيزي كه در ايران واقع شد، اين بيداري و اينكه خودشان را از ابرقدرتها فاصله دادند و دست آنها را از مخازن خود كوتاه كردند، اين در همه ملتها و در همة دولت‌ها واقع بشود، آرزوي ما اين است.»
دراين دوره كشوربا بحران و چالشهاي فراواني روبرور بود. از لحاظ سياسي ، اقتصادي و فرهنگي. كه اين فشارها عمدتاٌ ازسوي قدرت هاي بزرگ و كشورهاي منطقه اي به ايران تحميل مي شد. تاشايد بتوانند ايران را به پاي ميز مذكره بكشانند.
در درون ايران گروه هاي سياسي اعم از منافقين ، ملي مذهبي ها ، ليبرال ها و جريان هاي سياسي ديگر كه فكر مي كردند بدون حمايت قدرتهاي بزرگ نمي شود.كشور را اداره كرد.با ايجاد غائله گنبد ، كردستان ، ترور شخصيت ها و آدم هاي موثر انقلاب اسلامي با تلاش در حذف نيروهاي انقلابي و وفادار به حضرت امام خميني (ره) خواهان بدست گرفتن حكومت و جدائي دين از سياست بودند. در حالي كه حضرت امام خميني (ره)تاكيد بر پيوستگي دين وسياست داشت.چرا كه انديشه ديني باعث استقلاق وعزت بود.درحالي كه جدايي دين ازسياست باعث همان وابستگي ها دوران طاغوت مي شد. كه تمامي اين جريانها وابسته به حمايتهاي قدرتهاي سلطه گر بود.اتقافات ديگري هم دراين دوره رخ مي دهد. تلاش براي كودتا توسط عوامل نظامي وابسته به خارج «كودتاي نوژه» ،عمليات مستقيم نظامي (حمله به طبس) توسط آمريكا صورت گرفت.
از لحاظ ا قتصادي: مشكلات اقتصادي ايران در سالهاي 58 و 59 كمتر از مشكلات سياسي نبود، در سالهاي قبل از پيروزي به دليل اعتصابات انجام گرفته در بخشهاي اقتصادي كشور بويژه در شركت نفت كه اقتصاد ايران به فروش آن بستگي داشت، عملاً اقتصاد كشور فلج شده بود، تقريباً تمامي بنگاهاي تجاري و كارخا نجات به علت وابستگي به خارج و بلوكه شدن دارائي‌هاي ايران در بانكهاي امريكا و تحريم اقتصادي ايران ازسوي امريكا تعطيل بودند. اگرچه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، به فرمان امام راحل(ره) كارگران و كارمنداني فعاليت خود را از نو آغاز كردند. لكن به دليل عدم انسجام سياسي در داخل و تحريك گروهكهاي وابسته حركت اقتصادي شكل مناسبي نداشت. كشور شديداً در ركود اقتصادي بسر مي برد.
ازلحا ظ فرهنگي هم دجار بحران بوديم زيرا درگذشته تقريباً فرهنگ غربي بر كشور حاكم بود.« متاسفانه هنوز آن نوع فرهنگ درجامعه ما جاري است» وليكن بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در حال گذر وتطبيق خود با جامعه بود. كه خود اين دوگانگي فرهنگ تاثير بسزايي در مراحل مختلف انفلاب ودفاع مقدس داشت.

بخش دوم :شروع جنگ واوضاع نظامي ايران
اوضاع نظامي ايران در سالهاي 58 و 59 به مراتب بدتر از اوضاع سياسي و اقتصادي بوده است. ارتش جمهوري اسلامي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در 22 بهمن سال 57 دچار تحولات عمده‌اي گرديد. زيرا ساختار ارتش متناسب با منافع شاه و اولويت‌هاي سياسي امريكا در منطقه بوده است و با آن ساختار نمي‌توانست در خدمت اهداف انقلاب اسلامي قرار گيرد. حضرت امام خميني(ره) ضمن تأكيد بر حفظ انسجام ارتش، فرصت لازم را در اختيار اين نيرو قرار داد تا ساختار جديد خود را بر مبناي معيارهاي ارتش مكتبي توسعه دهد، اما به دليل اينكه سازمان و ارتش جمهوري اسلامي ايران پس از قطع وابستگي ها كه تا عمق استخوان ارتش طاغوت نفوذ كرده بود و خروج كارشناسان نظامي و فرار فرماندهان نظامي به خارج از كشور كه عمدة فنون و تخصص‌هاي نظامي را در اختيار داشتند. از ارتش و تصفيه امراي خائن و سرسپرده بخصوص بعد از كودتا نوژه و اقدامات دولت بازرگان مبني بر كاهش نيروهاي ارتش ، به طوري كه در تاريخ 9/2/58 اعلام داشت كه ايران به ارتش 500 هزار نفري نيازي ندارد و تعداد ارتشيان كاهش خواهد يافت. و از سوي ديگركاهش مدت خدمت سربازي از 24 ماه به 12 ماه و اعزام كادرهاي ارتش به محلهاي سكونت و زادگاه خود،ودراقدامي مشكوك در زمينه لغو قراردادهاي نظامي، از قبيل لغو قرارداد خريد شش فروند زيردريايي از آلمان و لغو قراردادهاي نظامي امريكا، كه در مجموع كاهش توان نظامي و عدم امكان توسعة طرحهاي ساختاري ارتش هدف آن بوده است.از ديگر اقدامات دولت بازرگان است كه سازمان ارتش را دچار تزلزل كرد.وشعارها انحلال ارتش از سوي گروهكهاي مخالف هماهنگ با سياست كاهش توان دفاعي ارتش از سوي ليبرالها. و اين موضاعات باعث نوعي از هم گسيختگي در مجوعه ارتش بوجود اورد. بدليل شرايط خاص انقلاب اسلامي و مرحله دگرگوني و عبور ارتش از ارتش شاهنشاهي به ارتش اسلام به كندي پيش مي رفت ولي بعدها با حذف بني صدر با حاكميت نيروهاي خط امام بر ارتش اين تحول با سرعت زيادتر انجام شد.« طارق عزيز وزير امور خارجه عراق سه ماه قبل از حمله طي تحليلي از اوضاع ايران مي‌نويسد: امروز ارتش ايران از هم پاشيده شده استـ»
سپاه نيز بطور دائم درگير با ضد انقلاب بود و فرصت برپايي تشكيلات و سازماني كه بتواند جلوي تهاجمي نظير حمله عراق را بگيرد پيدا نكرده بود و همچنين در همين شروع جنگ جريان هاي حاكم بر كشور (گروه هاي ليبرال) بيشتر درصدد تضعيف سپاه بودند تا تقويت، چون سپاه وفادار به امام (ره) و نظام جمهوري اسلامي بود.
وضعيت بسيج هم مبهم بود ، با وجود اين كه سپاه پاسداران تشكيلات بسيج را سازماندهي كرده بود تا مدت ها اين كشمكش وجود داشته كه بسيج وابسته به سپاه باشد يا نباشد
رژيم بعثي عراق با اطلاع كامل از وضعيت نظامي،سياسي واقتصادي ايران در 31 شهريور 1359 با تصميم و طرح قبلي و با هدف برانداختن نظام نوپاي جمهوري اسلامي جنگي تمام عيار را عليه ايران اسلامي آغاز كرد. صدام حسين رييس جمهور عراق با ظاهر شدن در برابر دوربين‌هاي تلويزيون عراق با پاره كردن قرارداد 1975 الجزاير، آغاز تجاوز رژيم بعثي به خاك ايران را اعلام كرد . جنگي نابرابر در شرايطي به ايران اسلامي تحميل شد كه از جانب استكبار جهاني بويژه آمريكا تحت فشار شديدي قرار داشت و در داخل كشور نيز جناح ‌هاي وابسته به غرب و شرق، با ايجاد هياهوي تبليغاتي و ايجاد درگيري‌هاي نظامي در صدد تضعيف نظام بودند.
امام خميني قدس سره در مورخه 31 شهريور 1359، در پيامي به مناسبت باز شدن مدارس درباره ي آغاز جنگ تحميلي فرمودند.
«اين جنگ، جنگ با اسلام است به هواداري كفر و يك همچنين جنگي برخلاف رضاي خداست. و خداي تبارك و تعالي نخواهد بخشيد بر اين كساني كه بر ضد اسلام قيام كنند به واسطه ي همراهي با كفر.» همچنين امام قدس سره اولين فرمان خود را درباره جنگ در تاريخ 1/7/1359، صادر فرمودند. ( 1)
در اين ميان، به دليل حضور نيروهاي ليبرال در رأس امور، از جمله وجود بني صدر به عنوان رياست جمهوي، تحريمي داخلي عليه مدافعان انقلاب، صورت گرفت. وبه شدت جلوگيري مي كرد از حضور سپاه ونيروهاي مردمي درجنگ وهمواره ادعا ميكرد كه اين ها دخالت غير تخصصي است.در امور جنگ.وهمين امر باعث شد كه عراق موفق به تصرف شهرهاي مرزي از شمالي ترين نقطه تا سر انجام خرمشهرگرديد.سرانجام حضرت امام خميني قدس سره با توجه به موضع منفي بني صدر درقبال رزمندگان ارتش اسلام وي رادر تاريخ21/3/1360ود را از فرماندهي نيروهاي مسلح عزل وبلافاصله مجلس عدم كفايت وي را تصويب كرد.
وقتي امام خميني (ره) در مقام فرماندهي كل قوا بر لزوم شكسته شدن حصر آبادان تأكيد كردند ماشين پيشروي ايران در مسير بازپس‌گيري مناطق اشغالي شروع به حركت كرد. پس از عمليات ثامن‌الائمه كه به محاصره آبادان پايان داد در عمليات طريق‌القدس رزمندگان اسلام بستان را آزاد كردند. دهلاويه ، غرب شوش و دزفول در عمليات بزرگ فتح‌المبين آزاد شد و در نقطه اوج پيروزي‌ها در عمليات بيت‌المقدس خرمشهر نيز آزاد گشت. همه اين عمليات‌ها به صورت مشترك و هماهنگ ميان نيروهاي ارتش و سپاه اعم از زميني و هوايي اجرا مي‌شد....
بخش سوم:پايان جنگ
جنگ هشت ساله كه با تحريك و حمايت همه جانبه استكبار جهاني، توسط رژيم بعثي عراق بر مردم ايران تحميل شد، تنها محدود به خطوط مقدم جبهه ها نبود، بلكه تمام سرزمين اسلامي ما اعم از شهرها و روستاها را در برگرفت.
تجاوز عراق به ايران كه در31 شهريور 1359(سپتامبر 1980)، آغاز شد و به مدت 8 سال ادامه يافت، طولاني ترين و بي سابقه ترين جنگ متعارف قرن حاضر به شمار مي رود، چرا كه جنگ جهاني اول و دوم مدتي كمتر از هشت سال ادامه يافتند و جنگ هاي ديگر، مانند جنگ ويتنام شمالي و جنوبي نيز به عنوان يك جنگ متعارف همانند جنگ ايران و عراق شناخته نشده است. تاريخ از هشت سال جنگ براي ايران، شرف و آزادگي و مقاومت و ايمان به خدا را در صفحات خود ثبت كرد، اما از متجاوز و متحدان او كه طي هشت سال او را ياري و تشويق كردند، جز به زشتي ياد نخواهد كرد.
امام خميني قدس سره فرمودنند. هر روز ما در جنگ بركاتي داشته‌ايم كه در همه صحنه‌ها از آن بهره جسته‌ايم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده‌ايم ما مظلوميت خويش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده‌ايم. ما در جنگ پرده از چهره تزوير جهان‌خواران كنار زده‌ايم. ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناخته‌ايم. ما در جنگ به اين نتيجه رسيديم كه بايد روي پاي خودمان بايستيم. ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شكستيم. ما در جنگ ريشه‌هاي انقلاب پربار اسلامي‌مان را محكم كرديم. ما در جنگ حس برادري و وطن‌دوستي را در نهاد يكايك مردم مان باور كرديم. ما در جنگ به مردم جهان و خصوصا مردم منطقه نشان داديم كه عليه تمامي قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها مي‌توان ساليان سال دفاع كرد. (منشور روحانيت – اسفند 67)
جنگ با تمام فراز و فرودهاي فراواني كه در طول هشت سال دفاع مقدس داشت .به اتش بس ختم شد. اين آتش بس در هاله اي از ابهام قراردارد.تكليف بندهاي قعطنامه 598 چه شد.؟كدام يك از بندهاي قعطنامه بطوري جدي پيگيري شد. اين دفاع مقدس ازشروع تهاجم دشمن تا مقاومت و تنبه متجاوز هاي در طول هشت سال بيش از 90 عمليات كوچك وبزرگ را در خود جاي داده است.تلخي ها وشيرني هاي بسياري را در ياد ها زنده ميكند.
هر چند شروع جنگ تلخ بود. اما اين تلخي شيرنيي را به اين مردم هديه داد وكه در حالت عادي براي رسيدن به آنها بايد قرنها تلاش كرد.
برپايه فرمايش حضرت امام خميني قدس سره كه فرموند جنگ تا پايان رفع فتنه بنابراين ما نمي توانيم پاياني براي جنگ (دفاع مقدس)تصور كنيم.امام فرموند جنگ نعمت است.اثار اين بركت نعمت شيرنيي ان همان آغاز جنگ(دفاع مقدس) است نه با پذيرش قعطنامه.چرا كه عليرغم پيروزي قاطع رزمندگان اسلام(جمهوري اسلامي ايران)اين پيروزي به ذائقه رزمندگان اسلام وملت ايران خوش وشيرين نيامد. زيرا حضرت امام خميني(ره) پذيرش قعطنامه را به جام زهروتلختر از ان تعبير كردند. و در قستمي ديگر ازسخنان خود خطاب به رزمندگان مي فرمايد«فرزندان انقلابي ام، اي كساني كه لحظه اي حاضر نيستيد كه از غرور مقدستان دست برداريد، شما بدانيد كه لحظه لحظه عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما مي گذرد. مي دانم كه به شما سخت مي گذرد، ولي مگر به پدر پير شما سخت نمي گذرد؟ مي دانم كه شهادت شيرينتر از عسل در پيش شماست، مگر براي اين خادم تان اينگونه نيست؟ ولي تحمل كنيد كه خدا با صابران است.»درحالي كه شروع جنگ وادامه ان را نعمت تلقي كردند.رزمندگاني كه در طول دفاع مقدس حضور داشتند.به غير تكليف شرعي واحساس مسئوليتي كه نسبت به دفاع مقدس داشتند.بعداز رضاي خدا دوست داشتند رهبر و مولاي آنها پايان دفاع مقدس را شيرين تلقي كرده تا آنها به اين شيرنيي افتخار كنند.درضمن دفاع مقدس نه درجنگ بلكه درتمام عرصه هاي درون انقلاب خودرا نشان داد.حتي در عرصه هاي امروز كشور خودنمايي مي كند.
حتي حضرت امام(ره) 3/12/1367هفت ماه بعد از پذيرش قعطنامهدرجمع طلاب مي فرماييد. جنگ ما جنگ حق وباطل بود. وتمام شدني نيست ،جنگ ماجنگ فقروغنا بود.جنگ ما جنگ ايمان ورذالت بود واين جنگ از آدم تا ختم زندگي وجود دارد.
آيا با بيان اين گفتار مي شود پاياني براي دفاع مقدس را تصور كرد؟كه برآن اساس بزرگ داشتي گرفت؟« هدف از نامگذاري روزها و هفته‌هاي خاص، بزرگداشت ارزش‌ها و شناسايي پيوندهاي ديني، ملي، فرهنگي، علمي، سياسي، اقتصادي و اجتماعي در جامعه است كه منجر به نوعي همكاري عمومي مي‌شود.»ولي آغاز آن را چرا؟مي شود به عنوان اولين گام براي دفاع از هرچه كه بدست آورده اي جشن گرفت.
بقول شهيد چمران وقتي شيپور جنگ نواخته مي شود مرد از نامرد مشخص مي شود.
نام گذري هفته اول شروع رسمي جنگ تحميلي عراق عليه ايران يعني از 31شهريورلغايت6 مهرماه به نام هفته دفاع مقدس به دلايل ذيل بهترين زمان مي باشد.و ازچند منظر قابل توجه است.
1-اطاعت وفرمان پذيري از يك مجتعد ديني تحت عنوان ولايت مطلقه فقيه.
2-ايجاد فضاي امن براجرائي شدن شعارهاي انقلاب در عرضه هاي داخلي وخارجي كشور
3-ثبيت انقلاب اسلامي وفراهم شدن زمينه هاي صدور آن.
4-پلايش عناصر ضد انقلاب از عناصر انقلابي.
5-ظهور ورشد روحيه استقامت،وحدت وپايداري در تمام سطوح جامعه ايراني.
6-اعتماد به جوانان وظهور نخبگان جديد در اداره جنگ.درتمامي سطوح
7-رشد مهندسي دفاعي درفالب جهاد.
حضرت امام رحمت الله عليه ميفرمائيد لازم است ملت شريف ايران عموما وخصوصا دولتمردان وگويندگان ونويسندگان وشاعران وهنرمندان ازاين قشرهاي فداكار هريك به سهم خود قدرداني نمايند ومراحل مختلف پيروزي اين حماسه آفرينان را با گفتارونوشتار وكردار خود در معرض نمايش گذارند.ودر محافل\ هفته جنگ\ فوايد ونتايج وپيامدهاي آن را برشمارند ،وروح شجاع اين رزمندگان بزرگ را هرچه بيشتر تقويت كنند.
اين نگاه حضرت امام به هفته دفاع مقدس است .
ابراهيم رضاپور
1- صحيفه نور – مجموعه رهنمود هاي امام خميني قدس سره – بهمن ماه 1362 – جلد 13 – ص 94./سايت ساجد البرز