امام جمعه دابو و دشت سر با بیان ضرورت جبران خسارت طوفان و بارش شدید باران بر پیگیری ویژه این قضیه تاکید کرد.

 

اجتماع در مسیر اختلاس و دستبرد در بیت المال از مسیر الهی دور می شود/روابط نامشروع و اشاعه فحشاء و ترویج گناه و طلاق نشان از بی تقوایی و بی بصیرتی جامعه می باشد/ مخالفت با رهبری نظام هم نوعی بی تقوایی است/مخالفت با رهبری معظم مخالفت با تفکر دینی است /حجاب محدودیت نیست مصونیت هست/. تقوای خادمین نظام خدمت به مردم و مراعات کردن حقوق مردم است/مسئولانی که در جلسات دعوت شده حضور نمی یابند بداخلاقی مدیریتی و بی انضباطی است/اعتماد به آمریکا تکرار حادثه زمان مصدق می باشد/محب واقعی خدا از مناجاتش لذت می برد/مسئولی که اهل شیشلیک و کباب باشد کجا فرصت خدمت خواهد داشت/باد و طوفان تلنگریست برای انسان های ضعیف النفس و پیام اقدام و عمل به مسئولین/نقشه غرب در مسیر ازدواج آسان/ شکستن قبح طلاق و ترویج ازدواج سفید/شناخت شناسی اهل بیت موجب سعادت می شود/جشنواره ملی برنج با رویکرد ثبت ملی برنج دابودشت و مطالبات کشاورزان و جلوگیری بی رویه واردات برنج/مجلس محترم قانون انتخاب شهردار را تغییر دهد/دقت لازم در انتخابات شورای آینده / انتخابات شورا با نظارت شورای نگهبان جهت ارتقاء این نهاد/حقوق های نجومی حرام خواری است/اختلاس موجب بدبینی به نظام می شود/  
بسم الله الرحمن الرحیم
خطبه اول :
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله .
 در این لحظات معنوی ، در محضر شریف شما اعزه ی مکرم ، سروران عزیز و بزرگوار درابتدا خودم و بعد همه ی شما را به تقوای الهی و خویشتن داری توصیه می کنم .
 عرض شد جامعه ی ملبس به تقوا جامعه ی عزت و سعادت است . اگر مردم جامعه، مردم اجتماع توانسته باشند با بهره گیری از تقوای الهی و سبک زندگی دینی زندگی خودشان را رقم بزنند آن جامعه موفق است . اگر خدایی ناکرده اجتماعی در مسیر اختلاس و دستبرد به بیت المال و در مسیر تضغیف حقوق مردم باشد آن جامعه از مسیر خدا به دور خواهد بود . آن اجتماع از مسیر تقوا به دور خواهد بود . هر شخص یا شخصیتی باید صحنه را به گونه ای رقم بزند که بتواند خودش را در محضر خدا قرار دهد . عالم در محضر خداست .
شخصیی که بنده ی خداست اهل گناه و فحشا نیست . اگر امروز با توجه به این همه محافل و مجالس متعدد قرآنی ، مجالس ترحیم گرفته تا حلقه های قرآنی ، ماه رمضان و محرم وجود دارد . می بینیم مجلس وعظ و موعظه وجود دارد با این حال می بینیم که جامعه به گناه و روابط نامشروع و زناع و مسائل دیگر آغشته است . طلاق های آن چنانی . ازدواج ها سفید . تقکر منبعث شده از غرب ، همه ی این ها نشان گر این است که ما نتوانستیم تقوا را در زندگی مان قرار دهیم . شناخت شناسی کاملی از خدا نداشتیم . نه توانستیم که خدا را بشناسیم و نه توانستیم آن را به مردم معرفی کنیم . پس دقت کنیم . اگر زندگی مان بر اساس آموزه های قران و تقوای الهی باشد آن زندگی نورانی است . کسی که خودش را در معرض گناه قرار ندهد آن قلب دیگر حرم خدا نیست . قلبی که حرم خداست حلال و حرام الهی را رعایت می کند و مسیر تقوا را مرعات می کند . مال مردم و بیت المال را مراعات می کند . سعی می کند کاری انجام دهد تا سعادت دنیا و آخرنت را برای خودش رقم بیزند . پس بهترین فرصت برای بنده و شماها این ایامی است که در اختیار من و شماست . تا فرصت داریم به خودمان بیاییم . عمر هم خبر نمی کند که کی و کجا می میریم . چگونه می میریم . تا قبل از این که جسدمان در روی طابوت قرار بگیرد به خودمان بیاییم . بداخلاقی ها و تندوری ها بس است . درمسیر ولایت باشیم . بعضی ها دم از خدا می زنند ولی خدایی نیستند . دم از ولایت می زنند ولی الهی نیستند . هم دم از خدا و ولایت و امامت بزنیم و هم در مسیر خدا و نبوت و امامت باشیم . هم در مسر رهبریت نظام باشیم . امروز مخالفت با رهبری نظام هم نوعی بی تقوایی است . امروز دقت کنیم تا عمر از دست نداده ایم به خودمان بیاییم  .

آنچه را که در طی این ایام محضر شریف عرض نموده ایم در تبیین سبک زندگی دینی بوده . عرض کردیم که زندگی ای که بر اساس آموزه های قران رقم بخورد . ان زندگی فرح بخش است . بعضی ها به تبع از تفکر غلط غرب این سخن را عنوان می کنند که حضور در محضر اهل بیت (ع) و برپایی عزاداری ها و مسائل دیگر را در ذهن خود به اشتباه می پندارند و کسانی که حجاب دارند را محدودیتی برای جامعه می دانند . نه تنها محدودیت نیست مصونیت هست و موجب ارتقاء است.  حضور در محافل عزای اهل بیت و اشک مان توأم با عشق و شور  و معرفت است . پس همه ی منزلگاه ها می توناد منزلگاه تعالی و پیشرفت باشد . در صورتی که بر اساس آموزه ای قران بلاشد . تا کلاه شرعی باشد ، تا این که همه را حق خودم بدانیم ، این که بخواهم کلاه سر مردم بگذاریم ، این که خدایی ناکرده خیال کنیم که مردم متوجه نمی شوند این مسیر گمراهی و بطالت است . این ارتقا نیست . ارتقا بشریت رضایت مردم یکه عیال الله است را می طلبد آن وقت است که رضایت خدا را به همراه دارد . در ایام انتخابات می شود ما به سراغ مردم بیاییم . بگوییم که فلان کار را کردیم . این چنین نیست . چه شورا ، چه ریاست جمهور و انتخابات دیگر . همه مان به انتخاب مردم به مرحله ای رسیدییم . باید دقت کنیم . تقوای خادمین نظام خدمت به مردم و مراعات کردن حقوق مردم است . این که خدایی ناکرده بعضی مواقع بعضی بداخلاقی ها از سوی بعضی مدیران که بنده توصیه می کنم سعی کنید خودتان را همراه با نظام و رهبریت و ائمه ی جمعه و جماعات قرار دهید .و غرض کردم که مسائل متعددی وجود دارد که قطعاً مثا گذشته من باب رأفت و هم دلی و هم زبانی مثل گذشته ارائه گزارش ایجاد نخواهد شد . این می شود سبک زندگی دینی . یعنی بیاییم در مسیر قران قرار بگیرم و تطابق با قران اعمال مان را انجام دهیم . حداقل خداست که از دل مان باخبر است . خداست که می داند بنده مطابق با آرمان های نظام و رهبری انجام می دهم . اگر این چنین شود ارتقا می شود . شاید بتوانیم در برخی جلسات حضور پیدا نکنیم و برخی از مسائل را انجام ندهیم ولی قطعاً این باعث ارتقاء نخواهد شد .
گفتیم خانه و خانواده . گفتیم خانه ای که بر اساس تقوای الهی رقم بخورد . گفتیم که فرزندانی که بر اساس تقوای الهی تربیت شوند . گفتیم که بیاییم در محضر خدای خودمان باشیم و سفره ی زندگی را بر اساس آموزه های قران رقم بزنیم .همه ی این ها مسیر سعادت بخش است که این ها را آیات نورانی قرآن و علوم وحیانی ذکر کرده است . آمدیم استقرار خانه خانواده و خانه ی مسقف به انوار الهی مسائل زندگی ای که جزئی از درد جامعه است را بیان کردیم که چه کار کنیم اجتماع عاری از طلاق ، فحشا ، گناه و اختلاس و مسائل دیگر داشته باشیم . کاری کنیم که آینده ی پس از خدمت، مردم دعا گوی مان باشیم . لذا از قرآن درس گرفتیم و در محضر قرآن قرار گرفتیم . چه قرآن صامت و چه قرآن ناطق .
نمازگزاران عزیز همانگونه که مستحضرید رسیدیم به یکی از مهم ترین مباحث زندگی و مسائلی که موجب سعادت بشریت می شود و آن مبحث مهم حیاء می باشد . عرض کردیم تفسیر حیاء مبانی و معانی متعددی دارد . عده ای می گویند حیاء به معنای شرم ، خجالت و خوف و ... است فرا تر از همه ی این ها حیا عام تر از این معانی است . شیخ الائمه امام جعفر صادق (علیه السلام) پنج قسمت حیا را عنوان فرمودند . اما حیای ذنب که حیای گناه بود را عرض کردیم . کسی که عبد عبید خداست در مقابل خدا حیاء می کند و اهل گناه نیست . لذا می گویند چرا در آن جامعه ای که قران است گناه وجود دارد ؟ اگر حیای گناه وجود داشته باشد این چنین نخواهد بود . حیاء تقصیر هم محضر شریف عرض کردیم تارسیدیم به حیای محبت که در این باره سخنان زیادی وجود دارد . چه در محور محبت به خدا و چه در محور محبت به انبیاء الهی و نبی مکرم اسلام (ص) و چه در محبت به والدین و محیط و اجتماع . همه ی این ها تأثیرگذار است . ویکی از حلقه های مفقوده ی جامعه ی کنونی بشریت حلقه ی محبت است . متأسفانه گذشته بسیار زیاد بوده در خانه ها و خانواده ها محبت موج می زند . سفره ها پهن بود . همه در سر سفره ی خانواده جمع بودیم . صله رحم انجام می دادیم . امروز با توجه به پیشرفت تکنولوژی و فناوری و ارتباطات و وسایل ارتباطاتی متأسفانه ازاین مقوله خارج شدیم .

نمازگزاران عزیز و بزرگوار محبت به خدا پایدار است . چون کمال مطلق و حقیقی خداوند متعال است . اگر کسی در زندگی اش خدا نباشد هیچ نیست . اگر بهترین کمپانی عالم باشد ، بهترین شخصیت از جهت مالی و سیاسی باشد ولی منهای معنویت و دین و خدا باشد هیچ نیست . این که امروز بعضی ها تفکر لبیرال را در جامعه ترویج می دهند ، سیاست منهای دین جواب گو نخواهد بود . اگر در کنار سیاست دیانت و خدا باشد آن وقت است که موفقیت ایجاد می شود . شما ببینید استکبار جهانی امروز به ذهن خودش حرف اول را می زند ولی وقتی حاصل نیست ولی در کنارش دیدیم یک زمانی ایران مزدوری که در دست دولت رژیم پهلوی بوده ، ایرانی که تمام سیاست و کیاستش با مدیریت انگلیس و آمریکا بوده ، ایرانی که در زمانی مصدق ها با اعتماد به استکبار موجب خسران این نظام گردیده اند و این خود درس بزرگی است ولی امروزه یک ایران معتقد به خدا و اهل بییت (ع) و ولایت و ولایت فقیه توانسته به یک جامعه ی آرمان گرا با عزت تمام معرفی شود که هر جایی سخنی منهای ایران باشد ان نتیجه نخواهد داشت . این نشان از ارادت مان به ساحت مقدس خداوند متعال است . معرفت کمال به خداوند متعال نباشد ارتقاء نخواهد بود . در هر مرتبه از معرفت به خدا انسان ضعیفی برایش وجود خواهد داشت لذا برای رسیدن به همه  ارتقاءات در همه ی حالات انسان باید خدا را مد نظرش داشته باشد . چه در بُعد سیاست ، اجتماع و اقتصاد قطعاً محبت به خداوند متعال موجب ارتقاء بشریت خواهد شد . اگر این شود موجب سعادت می شود وگرنه این چنین نخواهد شد .
 اعزه ی مکرم محبت حقیقی چه محبتی است ؟ و مُحب حقیقی به چه کسی گفته می شد ؟ محبت حقیقی و محب حقیقی آن لست که هر چه انتصاب به ذات مقدس ربوبیت است ، هر راهی که به خدا راه دارد انسان در آن مسیر قرار بگیرد . هر کاری را می کند بیند آیا این راه منتهی به رضایت خداوند می شود یا نه . اگر این چنین شود یعنی ما با نگاه به جامعه به تعبیر باباطاهر
 به دریا بنگرم دریا تو بینم .
 به صحرا بنگرم صحرا تو بینم .
 به هر جا بنگرم کوه و در و دشت .
نشان از قامت رعنا تو بینم .
 آن وقت هر جایی را نگاه می کنیم ان جا خدا است . آن جامعه خدایی می شود . آن زندگی زندگی خدایی می شود . و الا مادی گری و لیبرالی می شود . و الا دیگر بویی از معنویت وجود نخواهد داشت . لذا باید جهت ترویج این محبت و دانشگاه معرفتی و معرفت شناسی و شناخت شناسی به خداوند متعال همه مان سعی و تلاش کنیم . امروز دانشگاه های مان به ترویج تفکر معرفت شناسی خدا نیاز دارد . امروز یک عده در صد دوری معنویت از سفره ی زندی بشریت هستند . یک عده می خواهند که فرزندان مان از نماز جدا شوند . از جمعه و جماعات جدا شوند . ولی اگر ما بتوانیم همه ی تریبون ها بتوانند نسبت به این مسائل صحبت هایی را داشته باشند موفقیت ایجاد می شود. مُحب همیشه در صدد این است که ببیند محبوبش چه می خواهد . اگر آن کاری که می خواهد انجام شود  منتج به رضایت محبوب خواهد شد یا خیر . آن وقت است که رضای محبوبش ایجاد خواهد شد . آن وقت است که این سخنان به دل خواهد نشست . عرض کردیم با توجه به همه ی این منابر ها و مساجدها و مسائل ها و حلقه های قرانی تا مادام این که این بصیرت را خودمان ایجاد نکنیم و در جان مان ریشه ندواند موفقیت و ارتقاء ایجاد نخواهد شد . پس محب واقعی اراده ی محبوب را بر اراه ی خودش مقدم می داند . یک عده متأسفانه اسیر هوای نفس خودشان شدند . علقیات و تعلقات دنیا را در رأس کار خودشان قرار دادند . این نمی شود . ما باید ببینیم که آیا خدای مان از این مسیر سیاست و زندگی مان چه می خواهد . محب واقعی خواستار دیدار محبوب است . می گوید نمازی بخوانم که این نماز منتج به دیدار محبوب و لقاء الله شود . منتج به مسیر خدا بودن شود . منتج به رسیدن به قربان درگاه الهی شود . اگر این چنین شود در آن جامعه دیگر گناه و فحشا نخواهد بود . ما باید از خودمان شروع کنیم . تک تک افراد این جامعه در این مسیر قدم بر داریم . محب واقعی محبتش به خداوند متعال محبت راستین است . این که امروز یک مقدار پولی بدست آوردیم و زندگی خوبی داریم به سراغ خدا برویم و فردا اگر کاری نداشتمی و خدایی ناکرده مسائل و مشکلاتنی داشتیم دست از خدا برداریم این موجب ارتقاء نخواهد شد .
محبت به خداوند با هيچ محبت ديگرى قابل قياس نيست هر محبت ديگرى اگر در طور محبت خدا باشد و به سبب محبت به خدا باشد، محبتى راستين وگرنه دروغين است. كسى كه غير خدا را دوست مى‏دارد و محبت او بر محبت خدا بر مى‏گزيند، مؤمن نيست. مؤمنان بيشترين محبت را به خداوند دارند. «والذين آمنو اشد حبا للَّه» محبت خدا شرط ايمان است و كسى مؤمن است كه خدا و رسولش را بيش از هر چيز ديگرى دوست داشته باشد. از پيامبر اكرم(ص) روايت شده است: «لا يؤمن احدكم حتى يكون اللَّه و رسوله احب اليه مما سواهما»؛ هيچ يك از شما تا زمانى كه خدا و رسولش محبوب‏ترين كس در نزد او نباشد، ايمان نياورده است. مؤمنان واقعى مى‏خواهند قلبشان آكنده از محبت خداوند باشد تا هيچ محبت ديگرى در آن جاى نگيرد.
 امام زين العابدين (ع) در دعاى ابوحمزه ثمالى اين گونه دعا كرده‏اند: «اللهم انى اسئلك ان تملا قلبى حباً لك»؛ اى خدا از تو مى‏خواهم كه قلبم را از محبتت آكنده سازى. ويژگى دوستان حقيقى خدا اين است كه جز محبت او را در دل نداشته باشند. امام حسين(ع) در دعاى عرفه اين چنين مناجات مى‏فرمايند: «انت الذى ازلت الاغيار عن قلوب احبائك حتى لم يحبوا سواك»؛ تو همانى كه بيگانگان را از دل‏هاى دوستانت زدودى تا جز تو را دوست ندارند. این که انسان در مسیر محبت به خداوند متعال قرار بگیرد و خدا را عنوان می کند همانی هستی که دیوانگان را از دل های دوستانت زدودی . یعنی اگر خوئمان را بداوند متعال تفویض کنیم ان وقت است که این زندگی در مسیر سعادت خواهد بود . سروران عزیز این مکتب را ما باید در زندگی و جامعه مان ایجاد کنیسم . فرزندان مان را دعوت به خداشناسی کنیم . وبدانند که اگر جامعه ای در مسیر خدا باشد درست است که معیشت مردم امروز تهدید است . اشتغال تهدید است . در این چند روز اخیر هزار و پونصد نفر از شرکت اله بیکار شوند این فاجعه است . باید دقت کنیم . باید به خودمان بیاییم . باید به داد مردم برسیم . این که بعضی ها می فرمایند ما ضامن بهشت و جهنم مردم نیستیم باید گفت ما باید به فکرشان باشیم چون قسم یاد کردیم . اگر بنده به عنوان خادم مردم اگر نمی توانم بگویم که نمی توانم . ولی اگر قرار هست که بخواهم به مردم خدمت کنم باید به فکر بهشت و جهنم مردم باشم . باید کاری کنم که مردم از مسیرخدا غافل نشوند .
دومين نشانه محبت حقيقى محبت به همه چيزهايى است كه به محبوب انتساب دارد. محبت به غير خدا وقتى مذموم است كه محب، محبوب را مستقل بداند و كمال و جمال آن را وابسته و ناشى از خداوند نداند؛ ولى اگر كسى مخلوقات خداوند را به خاطر انتساب به خداوند بخواهد و دوست بدارد محبت او ممدوح و پسنديده است. اين گونه دوستى منافاتى با دوستى خدا ندارد، بلكه عين دوستى با خداست .محبت به بندگان صالح خدا محبت خداست كسى كه بنده صالحى را به سبب ارتباط و اتصال با خدا دوست دارد، كسى را دوست دارد كه خدا دوستدار اوست، پس محبت او اصالتاً از آن خداست و ترشحى از محبت به خداوند است خداوند بندگان مؤمن و صالح را دوست دارد و بندگان ظالم و عاصى را دوست نمى‏دارد؛ پس كسى كه حب و بغض خود را متناسب با حب و بغض خداوند نمايد مى‏تواند مدعى دوستى خدا باشد: «من احب اللَّه و ابغض للَّه و اعطى للَّه و منع للَّه فهو ممن كمل ايمانه»؛ كسى كه به خاطر خدا محبت و بغض ورزد و به خاطر خدا ببخشايد و باز دارد پس او كسى است كه ايمانش كامل شده است. در روايات آمده است كه دوستى مؤمنين به يكديگر از بزرگ‏ترين شاخه‏هاى ايمان است و كسى كه دوستى و دشمنى او براى خدا باشد برگزيده خداوند است.  اهميت محبت ورزيدن به كسانى كه خداوند آنها را دوست مى‏دارد و دشمنى با دشمنان خدا، به قدرى است كه اين دوستى و دشمنى محك ايمان و نيك سيرتى انسان‏هاست. امام صادق(ع) به يكى از اصحاب خود مى‏فرمايند: اگر مى‏خواهى بدانى كه آيا در تو نيكى و خيرى هست به قلب خود رجوع كن. اگر بندگان مطيع خدا را دوست مى‏دارى و گناهكاران را دشمن مى‏دارى، پس در تو خيرى هست و خداوند تو را دوست دارد و اگر چنين نيستى، در تو خيرى نيست و مبغوض خداوند هستى. انسان با آن كه دوست مى‏دارد همراه است.

اين گونه روايات نشان مى‏دهد كه محب واقعى خداوند، به غير خداوند نيز محبت دارد چرا كه آن غير به خدا منسوب است و اگر كسى به محبوب‏هاى خداوند يعنى انبياء و اولياء و صالحان دوستى نورزد، محبت او به خداوند واقعى نيست و نيز اگر دشمنان خدا را كه رشته اتصال و ارتباط با خداوند او گسيخته‏اند دشمن ندارد، به خداوند محبت واقعى ندارد و ايمان او حقيقى نيست: «لا تجد قوما يؤمنون باللَّه و اليوم الاخر يوادون من حاداللَّه و رسوله و لو كانوا آباءهم او اخوانهم او عشيرتهم اولئك كتب فى قلوبهم الايمان و ايدهم بروح منه و يدخلهم جنات تجرى من تحتها الانهار خالدين فيها رضى اللَّه عنهم و رضوا عنه اولئك حزب اللَّه الا ان حزب اللَّه هم المفلحون»؛ اینکه فرمودند: قومى را نيابى كه به خدا و روز بازپسين ايمان داشته باشند و كسانى را كه با خدا و رسولش مخالفت كرده‏اند هر چند پدرانشان يا پسرانشان با برادرانشان يا عشيره آنان باشد دوست بدارند. در دل اينهاست كه خدا ايمان را نوشته و آنها را با وحى از جانب خود تأييد كرده است و آنان را به بهشت‏هايى كه از زير درختان آن جوى‏هاى روان است در مى‏آورد هميشه در آن جا ماندگار خدا از ايشان خشنود و آنها از او خشنودند، اينانند حزب اللَّه آرى، حزب خداست كه رستگارانند. محب واقعى خدا، خود را آن گونه كه خدا مى‏پسندد مى‏سازد. عمل خود را مطابق خواست او مى‏نمايد و ظاهر خويش را خداپسند مى‏آرايد. محب واقعى خدا مى‏كوشد محبوب خدا باشد. هر محبى آرزو دارد كه محبوبش به او محبت داشته باشد. راه اين محبت دو سويه را محبوب حقيقى بر زبان حبيبش جارى نموده و به ما آموخته است: «قل ان كنتم تحبون اللَّه فاتبعونى يحببكم اللَّه» تبعيت از پيامبر نشان راستگويى در اظهار محبت است و چون كسى در محبت خويش به خداوند صادق باشد، خداوند نيز او را دوست مى‏دارد. تبعيت از پيامبر يعنى عمل به كارهايى كه خدا دوست دارد و ترك آن چه خداوند نمى‏پسندد، براى ساختن خويش به چهره و گونه‏اى خدا پسند بايد از خود خدا و رسول او پرسيد كه چگونه باشيم. در قرآن كريم پاكيزگان، توبه كنندگان، محسنين، متقين، صابران، مقسطين، و كسانى كه بر خدا توكل مى‏كنند و در راه او مى‏رزمند، محبوب خدا معرفى شده‏اند و تجاوزكاران، ظالمان، مفسدان، كافران، گنه‏كاران، مستكبران، خيانت پيشگان، مسرفان و كسانى كه نعمت‏هاى خداوند و كفران مى‏كنند محبوب خدا نيستند. پس اگر كسى خواهان محب واقعى شدن است و مى‏خواهد محبوب خدا باشد بايد از اين راهمايى‏ها بهره گيرد و با پيروى از دستورات پيامبر اكرم(ص) دل خويش را از محبت غير پاك سازد و سر به فرمان پروردگار نهد. كسى كه دوستدار واقعى خداست از مناجات با او لذت مى‏برد و از اين كه خدا با او سخن بگويد شادمان مى‏شود.
 از مسیر محبت به اهل بیت (ع) غافل نشوند و امروز هم روز شهادت جوان الائمه ، جوادالائمه (ع) است . شخصیتی که مظلومیتش در جامعه ی اسلامی معروف است . فیض بردیم . عزیزمان قبل از خطبه ذکر مصیبتی را در بیان مظلمیت و شناخت شناسی امام جواد (ع) عوان فرمودند . در کنار این که همه ی ائمه در اوج مظلومیت به سر می بردند ولی دو تا اام حتی در خانه ی خودشان هم مظلوم یبودند . یکی امام حسن مجتبی (ع) و دیگری جوادالائمه (ع) است . و هردو هم مسموم به سم شدند  توسط نزدیک ترین شخصی که باید می بودند ولی این چنین نبوده . اما فرق هایی بوده که عزیزمان نسبت به این ذکر مصیبت اشاره کردند . یا فاطمه زهرا (س) حسنت غریبانه در مدینه مسموم به زهر شده ولی با انس و رحمت و رأفت و مهربانیت خواهری که در کنارش هست قرار گرفته . زینب (س) جان هر چند لحظه ی مسمومیت برادر برای تان سخت بوده و طشت را در مقابل برادر قرا داد ای . لخته های جگر دادش در طشت دیدن سخت است . هر چند که مشایعت جسم شریف داداش حسن (ع) مواجه شده با تیرباران شدن ولی اوج مظلومیت جوادالائمه این بوده که آب می طلبید آب را بر روی زمین ریختند . یا امام جسن مجتبی (ع) دیگر همسر مبادرت بردن جسم شریف تان بر روی پشت بام نکرده . جسم شریف جوادلائمه را بر روی پشت بام بردند . قربان مظلومیتت . به خاطر این که صدای نالبه ی امام جواد (ع) را نشوند جسمش را بلای پشت بام بردند . تا این که شیعیان ببیند کبوتران بال های شان را حائل کردند تا آفتاب بر جسم غریب امام جواد (ع) نتابد . باز می خواهم عرض کنم یا جوادالائمه (ع) قربان مظلومیتت . هر چند مشلومانه ولی این چنین شده ولی لا یوم کیومک یا ابا عبدالله (ع) دل ها بسوزد برای جد غریبتان حسین (ع) ...
خطبه دوم :
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله و نظم امرکم .
 در این خطبه نیز همانند خطبه اول محضر شریف شما عزه ی مکرم بدواً خودم و بعد هعمه ی شما را به تقوای الهی توصیه می کنم .
دومین مناسبتی که پیش رو داریم سالروز ادواج امام علی (ع) و حضرت زهرا (س) است . ترویج سنت حسنه ی ازدواج بر اساس مبانی دینی است . امروز ما فاصله گرفته ایم با ان اساس دین و ان ازدواج حسنه . امروز معضلات متعددی وجود دارد و خواستگاه اسلام ازداج آسان است . چرا داریم کار را سخت می کنیم . مهریه های آن چنانی و پول ها و جهیزیه های آن چنانی و خواسته های ان چنانی . خواستگاه اسلام این نیست . باید ساده زیستی باشد . باید در کنار زندگی أُنس و اُلفت باشد . چشم به هم چشمی موجب فلاکت و هلاکت زندگی می شود . چرا امروز آمار طلاق مان بالا رفته . چرا امروز از ان طرف سنت غرب و سنت ازدواج سفید و روابط نامشروع را ترویج می دهند . ما باید دقت کنیم و معضلات کنونی جامعه مان را بشناسیم . این که از اصول اصلی ازدواج از انتخاب همسر گرفته تا تربیت کودکان باید بر اساس مبانی دینی باشد . ترویج فرهنگ غرب در امر طلاق هشدار بزرگی است . ازدواج سفید و شکستن قُبح طلاق که امروز فراگیر شده . به راحتی می گویند که من طلاق گرفتم . چه زنان مطلقه ای امروز در جامعه مان هستند که نیاز به ازدواج دارند . چه کاری برای این زنان مؤمنه و مطلقه کردند ؟ چه برنامه ریزی ای شده ؟ چه وام هایی را دادید ؟ آیا ان کلاهایی که قرار بود در ازدواج باشد به وقوع پیوست ؟ شعار نباشد . عمل کنید . اقدام و عمل . بگذارید جوان های مان در مسیر سعادت باشند . اگر این چنین باشد موفق خواهیم شد . اگر چه مسئولین دو بخش جلساتی را در هفته ی آینده برنامه ریزی کردند که بتوان تبلیغ ازدواج آسان را کرد تا به مردم اعلان کنیم تا بتوانیم در مسیر دین باشیم .
خب ایام حج است و این ایام دو حادثه را به یاد مان می اندازد یکی شهادت حجاج عزیز در کنار قبرستان ابوطالب و پل حجون و یک جریان هم سال گذشته. هیچ وقت خاطره ی تلخ منا را فراموش نکردیم . قربانی و قربانگاه منا . ما درخواست و مطالبات مان در این روزها هم از سوی بعثه ی مقام معظم رهبری این بوده که هیأت حقیقت یاب بروند تصاویر آن روز را ببینند . صعودی های ملعون تمکین کنند . ما بارها عرض کردیم آنها شأنیت مدیرین این حرمین شریفین را ندارند . جهان اسلام به داد حج برسد . به داد حجاج عزیز و مناسک حج برسند . بی تدبیری آل صعود در مورد حرمین شریفین . چه کردند در مورد آن واقعه تلخ جرثقیل . چه کردند در مورد ان دو جوانی که مورد تعرض قرار رفتند . چه جریانی در مورد شهدای منا انجام شده . آیا عذرخواهی انجام گرفته ؟ عزیزانم عرض کردم اقدام و عمل باید باشد . درست است که بسیار راهگشا است و رهبر معظم هم از عزیزان دیپلماسی مان تشکر کردند . اما دیپلماسی لبخند راهگشا نیست . دیپلماسی لبخند گستاخی آمریکا را به همراه خواهد داشت . حرافی استکبار جهانی را به همراه خواهد داشت . این که امروز حتی از سوی دولت های غرب هم در آن نشریه ها و روزنامه های شان اعلان می کند که آمریکا نمی گذارد که ما تجارت با ایران داشته باشیم را محقق خواهد کرد .این که آیا امروز آمریکا بخواهد ما با کشورهای دیگر ارتباط برقرار کنیم یا نه اشتباه محض است . عرض کردیم رهبری معظم امام خامنه ای بارها به این جریان هشدار داده ا ند که آمریکا فاقد صلاحیت اخلاقی است . چه حزب دولتی فعلی و چه حزب دولت گذشته شان . انها در صدد اعمال قدرت به مردم چهان هستند . آنها در صدد ایجاد شبکه های تروریستی هستند . هر جا تروری انجام می شود قطعاً بدانید که پشت این ترور آمریکا وجود دارد . لذا دقت لازم را ما باید نسبت به مسئولینی که خیانت هایی را انجام داده اند داشته باشم . خیال نکنیم که مذاکرات با آمریکا منتج به نتبجه خواهد شد . این چنین نیست . بیاییم تحت فرمان ولی امر باشیم . بیاییم ببینیم که رهبر معظم چه می خواهند و چه می فرمایند . ایشان با شما هست . ما با شما هستیم . افتخار می کنیم و از زحمات تان تشکر می کنیم ولی چیزی که انتظار داریم و خط قرمز این مردم است در مسیر رهبریت نظام بودن است و حاکمیت نظام را در رأس امور دیدن می باشد که اگر این چنین باشد عزت آفرین است.

اما دیداری که ولی امر مسلمین داشته اند و فرمایشاتی که رهبری معظم در نمایشگاه دستاورد های دفاعی وزرات دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح داشتند واقعاً مورد بررسی است . واقعاً باید جزئی از برنامه تان قرار دهید . واقعاً اگر بخواهیم از این دانشگاه درس بگیریم در مسیر تبعیت منویات ولی امر باشیم . این که فرمودند افزایش توان دفاعی و تهاجمی حق مسلم ماست و هر کشوری این چنین است . چرا آمریکا داشته باشد و ما نداشته باشیم . اگر چه نسبت به بمب اتم فرموده اند و فتوای مرجعیت جهان اسلام مان هست که حرام  است . ولی تکنولوژی در امر دفاعی حق مسلم ماست . در این شرایطی که قدرت های زورگوی دنیا چتر قدرت خودشان را پهن کردند و هیچ رحمی نسبت به جهان ندارند . ما امروز داریم مشاهده می کنیم که چه بلایی را دراند بر سر مردم درمی آورند . علناً مجلس عروسی فرزندان اسلام را بدیل به عزا می کنند . بیمارستان ها را به بهانه ی مبارزه با تروریسم مورد هدف قرار می دهند . مردم مظلوم و بی دفاع را به خاک و خون می کشانند . این ها استکبار جهانی است . این ها آن چهره ای است که در سیرت و صورت شان قرار دارد . یک عده متأسفانه دارند نقاب می کشند نسبت به آن چهره ی خبیث شان که ان شاءالله مبادرت لازم نسبت به منویات را داشته باشیم . یکی از عوامل برجسته ای که امروز در همه ی ابعاد علمی تخصیصاً در پیشرفت صنایع دفاعی کشور بوده ارتباط بخش دفاعی با دانشگاه ها و شرکت های دانش بنیان بوده که اگر این چنین بوده موفقیت خواهد بود .
آخر عرضم در مورد جشنواره ی ملی برنج است که به فضل خدا با درایت مسئولین محترم در حال شکل گیری است  ما مطالبات مان و هدف اصلی برگزاری جشنواره ی برنج برند سازی برنج دابودشت است  و ثبت ملی شدن می باشد همه مان می دانیم و خودشان هم می دانند . مسئولین کشوری می دانند که برنج دابودشت برنج مرغوبی است و هدف از برگزاری این جشنواره این چنین است . این که مطالبات حقوق تضییع شده ی کشاورزان . این که در ایام برداشت محصول کشاوری برنج خارجی در این دیار برنج خیز وارد نکنند  یک عزیزی از عزیزان مسئول نکته ای را گفتند که یکی از مسئولیتن ژاپن برای دیدن و تحقیقات تبدیل اراضی که طرح ژاپن نام داشته آمده . یک کیلو برنج را گرفت و برد تا معرفی کند . به حکم ورود برنج خارجی محبوس کردند برای یک کیلو . آن وقت ما هم این همه قاچاق کالا و واردات برنج حتی در استان  مازندران در ایام کشاورزی کشاورزان عزیزمان  این بی حرمتی به کشاورزان عزیز می دانیم . ما باید نسبت به این مسئله دقت لازم را داشته باشیم .
روزهای گذشته نتیجه ای حاصل شده مسئولین معزز شوراها با انتخابی که انجام دادند ریاست شوراها را انتخاب کردند که بنده به همه ی این عزیزان تبریک و تهنیت عرض می نمایم ولی توصیه های داریم . ما کم تر از یک سال به انتخابات ریاست جمهوری داریم که مقام معظم رهبری فرمودند و توصیه لازم در خدمت رسانی در این ایام را داشته اند  و چه انتخابات شورای اسلامی . کار را رها نکنید و به دنبال تبلیغات نباشید . کار بکنید . مردم به شما رأی می دهند . نمی دانم در شورا چه خبر است . الآن آماری که می دهند آن جلسات شخصی که  دارند و می گیرند و چه کسانی هستند و با چه اهدافی می آیند. باید دقت شود . بنده از مجلس محترم می خواهم همانند ریاست جمهوری و مجلس شوری اسلامی این را واگذار کنند به شورای نگهبان . تحقیقات لازم انجام بگیرد . این که چه کسی شورا می شود و چه بلایی را خدایی ناکرده می خواهد بر سر مردم در بیاورد . شوراهای روستاها و شهرها در سطح کشور دقت کنند  و متوجه باشند . ویکی از مشکلاتی که وجود دارد این است که شهرداران  را شوراها انتخاب می کنند . این باید حل شود . باید به گونه ای باشد که خدایی ناکرده یک سری از مسائلی که وحود دارد ، نشود . و اگر این چنین بشود مشکلات موجود حل نخواهد شد و پیشرفت در خدمت نخواهیم داشت.