کمال نیوز: هفتم اسفند 1394   انتخابات   مجلس دهم برگزار ميگردد. قانونگذاری، مهم‌ترین وظیفه نمایندگان مجلس است.  برای انجام درست این وظیفه و تحقق هدف قانونگذاری درست و اصولی چه شرایطی لازم است و نمایندگان باید به کدام دانش‌ها، نگرش‌ها و مهارت‌هایی مجهز باشند تا از عهده چنین وظیفه خطیر و دشواری برآیند. در یک نظام مبتنی بر دمکراسی و مردم‌سالاری، مردم نمایندگان خود را برمی‌گزینند و این نمایندگان برای اداره امور همان مردم قانونگذاری می‌کنند و مراجع عالیه نظارتی هم وجود دارند تا قوانین را از جهت شکل و محتوا بررسی کنند و درصورت وجود اشکال و ایراد به نمایندگان مردم تذکر دهند. تصویب قانونی که خوب نباشد بعید و عجیب و حتی غیرممکن به‌نظر می‌رسد، اما وجود این عبارات در اصل نهم قانون اساسی ما، نشان می‌دهد که تصویب قانونی که خوب نباشد حتی در نظام پارلمانی ما هم ممکن است و قانونگذاران ما چنین پدیده‌ای را ممکن الوقوع دانسته و پیش‌بینی کرده‌اند و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادی‌های مشروع را، هرچند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند. حال سوال اين است كه  به‌ منظور رسیدن به یک «قانون خوب» چه مسیر و چه چیزهایی باید رعایت شود؟ و نقطه آغاز و انجام یک قانون خوب تا لحظه‌ای که به مجلس تقدیم می‌شود چیست؟ قانونگذاری فرایندی پیچیده و مرکب است که فقط قسمت آخر روند آن قانون‌نویسی است که مراحل آن‌را می‌توان چنین فهرست کرد:
الف- ابتدا شرایط و مقتضیات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی یا فرهنگی و جز آن، احساس نیاز به وجود یک قانون را در مورد خاص ایجاد می‌کند. توجه داشته باشیم اگر این نیاز وجود نداشته و تدوین قانون صرفا بر مبنای خواسته، اندیشه یا توهم یک یا چند نفر، یک گروه خاص یا یک طبقه اجتماعی باشد، چنین قانونی در بهترین حالت محکوم به عدم‌اجرا و در بدترین حالت موجب تشنج و اغتشاش و حتی مصایب بزرگ‌تر خواهد بود.

ب- پس از احساس نیاز باید صورت مسئله به شکل کلی مطرح و از متخصصان آن موضوع خاص و آنچه به آن مربوط می‌شود، دعوت شود صورت مسئله را بررسی و در مورد ابعاد مختلف آن به‌طور کامل و تخصصی اظهارنظر کنند. در این بررسی تخصصی نباید به گردآوری نظریات کسانی که در موضوع اصلی قانون مورد نظر تخصص دارند اکتفا شود بلکه متخصصان همه امور مربوط به موضوع اصلی هم باید اظهارنظر کنند.  بدیهی است وقتی موضوع اصلی، مثلا تدوین قانون مجازات عمومی است که مسائل و عناوین فراوان و گوناگونی را در بر می‌گیرد، ناچار تعداد این متخصصان زیاد خواهد بود.

پ- در پایان بررسی از این متخصصان باید خواسته شود چند کار را به‌طور مشخص انجام دهند:
اولا، همه کلمات و الفاظ مورد بحث در قانون را- که معنی و مفهوم تخصصی دارند- دقیقا تعریف کنند

.
ثانیا، ابعاد مختلف قانون مورد نظر را اگر قانون شامل مطالب متعدد است، از نظر اهمیت، طبقه‌بندی کرده و اولویت‌ها را تعیین کنند.

ت- در تمام این بررسی‌ها باید گروهی از حقوقدانان که حتما یک یا چند نفر از آنان متخصص حقوق سیاسی باشند حضور داشته باشند. زیرا از متخصصان امور فنی و علمی نمی‌توان توقع داشت نکات مربوط به قانون اساسی کشور رابدانند. حضور حقوقدان دیگری با تخصص‌های دیگر مثل « حقوق محیط زیست»، «حقوق آب»، «حقوق بشر» و امثال اینها نیز در برخی مواد لازم است.

ث- با این مقدمات، مرحله قانون‌نویسی فرامی‌رسد. در این مرحله 3 نفر یا 3 گروه دخالت دارند.

اولا، گروه متخصص قانون‌نویسی که محور اصلی این مرحله از کار است.

ثانیا، گروه متخصص(( منطق)) و ((اصول)).

ثالثا، گروه « ویراستاری» متشکل از متخصصان ادبیات و دستور زبان گروه  قانون‌نویسی متن قانون را تنظیم می‌کند. قانون‌نویسی یک تخصص ویژه است که باید آموخته شود. به‌عبارت دیگر، هیچ قاضی یا وکیل یا استاد حقوق یا حقوقدانی به‌خودی خود و لزوما «قانون‌نویس» نیست.

کار قانون‌نویس این است که مواداولیه‌ای را که به شرح پیش گفته تهیه و در اختیار او گذاشته شده، طبق قواعد و ضوابط قانون‌نویسی، تنظیم و به شکل مجموعه منظم و مدونی برای تقدیم به پارلمان آماده کند. گروه منطق و اصول، در کنار گروه قانون‌نویسی، متن را از جهت منطقی و اصولی بررسی می‌کند تا احیانا مغالطه در آن وارد نشود. برای بیان منظور همواره به منطوق کلمات و عبارات اتکا شود و عبارات و الفاظ در حد امکان مفهوم و به‌ویژه «مفهوم مخالف» نداشته باشند و خلاصه قواعد منطقی و اصولی در تنظیم مطلب رعایت شود. گروه« ویراستاری» در آخرین مرحله متن را از نظر ادبی و رسایی جملات و کلمات بررسی و اصلاح می‌کند؛ بدون اینکه در نظم منطقی و اصولی آن یا کار گروه قانون‌نویسی دخالت کند.  همان طور که گفته شد محور این کار، گروه قانون‌نویسی است و 2 گروه دیگر باید دیدگاه‌ها و ملاحظات خود را با این گروه هماهنگ کنند. اما با فرض اینکه این‌همه موارد فوق رعایت شود یک قانون خوب چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد. یا بهتر بگوییم بایدها و نبایدهای یک قانون خوب چیست ؟ قانونی که با این تمهیدات و مقدمات تهیه می‌شود احتمالا قانون خوبی خواهد بود و موارد ذیل- بدون قید انحصار- در آن ملحوظ خواهد شد.. قانون باید به نحوی نوشته شود که مردم عادی با سواد متوسط مفهوم آن‌را درک کنند. بنابراین از به‌کار بردن الفاظی که مردم عادی آنها را نمی‌فهمند باید خودداری شود؛ مثل((من به الکفایه)) یا ((مهدور‌الدم))و امثال اینها که خواص را هم به مراجعه به فرهنگ لغات وامی‌دارد.

درباره قانون خوب و اینکه چگونه باید باشد و چگونه نباید باشد، بیش از اینها می‌توان گفت و اما به‌طور کلی می‌توان گفت، قانونی خوب است که جامع و مانع، بدون کمترین اجمال و ابهام، پاسخگوی نیازهای واقعی جامعه و مبتنی بر واقعیت‌های اجتماعی مآلا قابل اجرا باشد و در عین حال چنان تنظیم شود که نقش مجری یا قاضی در مقام اجرای آن یا فصل ترافع کاملا منتفی یا در کمترین حد باشد. تجارب شیرین تدوین و اجرای قوانین به روز و دور اندیش در سطح کشور نشان داده که این گونه قوانین به چه میزان در رشد و بالندگی جامعه در بخش های مختلف و گوناگون موثر واقع شده است. در این میان به دلیل پیچیدگی های اقتصادی و صنعتی که در کشور ما وجود دارد، تدوین و اجرای مناسب قوانین خوب و موثر می تواند نقش مهم و اثرگذاری در  توسعه و رونق چرخه اقتصاد در سطح کلان و بهبود شرایط معیشتی و درآمدی مردم در سطح خرد داشته باشد.

دکتر محسن فلاح استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه