پس از جنگ تحمیلی و شروع سازندگی و آغاز تجارت و کسب‌و‌کار در کشورمان در ضعف موجود بانک‌ها عده‌ای با راه‌اندازی تجارت‌های پر‌سود، اقدام به جذب سرمایه‌های مردمی کردند. آن سال‌ها شرکت سحر و الیکا که وارد‌کننده بزرگ پارچه و تجارت در این صنعت بود، با جذب سپرده‌های مردمی آنچنان قدرتمند شد که کشتی‌های محمولات پارچه وی از بنادر کشور ترخیص می‌شد.
همچنین چند شرکت دیگر نیز سربلند کرده و مردم نیز پول‌های خرد و کلان خود را برای سود بیشتر به این شرکت‌ها می‌سپردند، به یک‌باره این شرکت‌ها متقلب معرفی شدند و مدیران آنها را نیز بالای دار کردند و مردم سرگردان پس از یک دهه و بی‌ارزشی کامل اندوخته‌ها به صورت قسطی سپرده‌های خود را از محل فروش دارایی‌های شرکت دریافت کردند.
از آن به بعد کسی جرأت این‌گونه اقدامات که حاصل آن اعدام بود را نداشت، اما امروز پدیده شاندیز که به یک قدرت بلا‌منازع کارهای اجرایی و ساختمان در کشور تبدیل شده است، پس از سال‌ها فعالیت یک‌شب تبدیل به یک دیو دو سر خلافکار می‌شود و بگیر و ببند‌ها راه می‌افتد و هزاران سرمایه‌گذار که در یک روند عادی به مشارکت با پدیده پرداختند، بلا‌تکلیف شدند.
یک‌شبه مصاحبه‌ها در رسانه ملی و سایت‌ها و روزنامه‌ها بر علیه این شرکت شکل گرفت که برای حفظ حقوق مردمی که اقدام به مشارکت نمودند وارد شدیم؟!
اما باید پرسید به راستی برای حفظ حقوق مردم این‌گونه شد؟ چندین سال تبلیغات گسترده پدیده در سر‌تا‌سر کشور پخش شد، به جرأت می‌توان گفت کسی نمی‌تواند ادعا کند که در این چند سال از فعالیت‌های پدیده بی‌اطلاع بوده است؛ پس چرا برای حفظ حقوق مردم (این لفظ ادعایی فعلی) از قبل اقدامی صورت نگرفته است. اگر تخلفی و دور زدن قانونی بوده چرا زودتر اقدامی نشده است؟ پدیده‌ای که در حال حاضر به اندازه‌ای بزرگ شده است که با سرعت در ساخت‌و‌ساز واقعاً تبدیل به یک پدیده سازندگی شده است چرا امروز در اوج بزرگ شدن و موفق بودن باید قربانی شود؟!
متأسفانه کارهای بزرگ و افراد بزرگ را در این کشور نه تنها حمایت نمی‌کنند، بلکه اگر کمی بزرگ شدند محکوم به سرنگونی می‌شوند.
کمی انصاف و جدا کردن مسایل حاشیه‌ای از اصل در خصوص پدیده می‌تواند به تصمیم‌گیران اجرایی کشور کمک بزرگی بکند.
پدیده‌ای که هر آنچه کرده به روی زمین و نقطه‌ای از کشورمان بنا‌ها ساخته است، نه ۲ میلیارد یورو را به باد داده که اثری از آن نیست و نه اختلاس‌های چند هزار میلیاردی رخ داده است که پول بیت‌المال حیف و میل شود.
آنچه مسلم است به آبادانی و سازندگی کشور کمک کرده، اشتغال ایجاد کرده و هر آنچه را که صورت داده جلوی چشم همگان قرار داده و صورتی پیدا دارد.
این اقدامات اخیر فقط و فقط جز اینکه به سهامداران آسیب بزند و حقوق آنها پایمال شود، هیچ عایدی دیگری
ندارد.
آشفته کردن این مجموعه با این‌گونه ادبیات و بگیر و ببند‌ها فقط زیان ملی خواهد داشت.

کشتن پدیده چه عایدی خواهد داشت و به چه قیمتی وارد این بازی شده‌ایم؟
 
افشین لاریجانی-سردبیر روزنامه اقتصاد پویا