من آنچه شرط بلاغست با تو میگویم
تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال
زمان به سرعت می گذرد درست نیست که سر به زیر برف کرد و یک شبه بخاطر مخالفت از پست های تقدیمی از سوی برخی مدیران حاشا به پا کرد و شخصیت مسوولی را جهت عدم پذیرش برخی افراد در دستگاهای ذی ربط زیر سوال برد.
آدم خوب های داستان ها و قصه های شما، در ماه ها و سال های گذشته یک شبه تبدیل به غول خراب کار شهر می شود...! آنچان احساس خطر کرده اید که با حمایت همه جانبه احساس تکلیف می کنید.
آخرش ما نفهمیدیم این قانون کجای زندگی مان به کار می آید! پایبندی به قانون و البته اخلاق، در نهایت به نفع همه است. متأسفانه ما این را باور نداریم! دور زدن قانون و اخلاق را با چشم غیرمسلح هم می توان دید! نیازی به حساب و کتاب و بند و ماده و تبصره ندارد و باور کنید مردم می دانند و می بینند. داستان کپک و سر زیر برف کردن است. این بازی های مثلاً سیاسی به ضرر همه است مگر عده ای کم. حالا چه کسی عضو آن عده کم است را مردم می بینند و مطمئن باشیم که همه می دانند! ارزشش را ندارد. شاید با ماده و تبصره نشود محکومشان کرد ولی در قلب مردم محکومند؛ حساب این دنیا و آن دنیایش پیشکش! کجای داستان خبرنگاری و خبرگزاری قرار بود یارکشی باشد! تا آنجایی که در ذهن مردم ته مانده ای از رسلالت ما طبق آیه شریفه"*ن و قلم و ما یسطرون*" تداعی می شود، اخلاق هم نفهمیدیم کجاست! قرار بود خبرنگار و خبررسان و کسی که قلم در دست دارد حافظ منافع مردم باشد و دلش بلرزد برای مردم. قرار بود قلمش در خدمت جامعه باشد و چشم دلش پاک! قرار بود اگر به مسوولی نقد وارد می کند، در جهت منافع عمومی باشد و تخریب جهت دار نکند. قرار نبود مهندسی افکار عمومی بکنیم و استفاده ابزاری از مردم. در نهایتش منافعش برسد به ما و مشکلات عدیده اش به مردم! خبرنگار و خبرگزار قرار نبود پست و مقام بگیرد در ازای تخریب و تهدیدش خدای ناکرده!
به جای تجویز کلمات اغراق آمیز و ذهن خراب کن برای مدیران، رسالت تان را در الویت قرار دهید و برای پل سازی اهدافتان مسوولین را زیر سوال نبرید به قول برخی دوستان "بروید یک جای گرم برای خود پیدا کنید".
آنهایی که بیشتر از ذی نفع و ذی صلاح دخالت و پافشاری می کنند کاسه داغ تر آش اند و به دید مردم عامه سخنگو و نماينده جناحي می باشند كه نه براي حق جویی بلكه براي له كردن شخصیت مسوول قلم مي زنند.
هرچند ازنظر اخلاقی در چهارچوب خبری عمل کنیم و لقمه نان بخور نمیری بدست آوریم بهتر از آن آن است اگر وجدانی هم باشد با آن در گیر شویم.
آقایان بیایید با ما ریاضی وجدان تان را جمع کنید بجای ايجاد هيجان دروغين در جامعه قداست كار خبری خود را حفظ کنید در انتصابات شخصی و فامیلی اجتناب بورزید.
با آنکه طبع بلند پرواز بشر زیاده خواه است و به هر جاه و مقامی باشد و آرمان جلال و جبروت بیشتری می طلبد، برای خواسته هایش نباید همیشه دایه ای مهربان تر از مادر شود.
حال انتخاب با شما! کدام بیشتر به حالتان صدق می کند: کاسه داغ تر از آش یا دایه مهربان تر از مادر؟