کمال نیوز:   ناله های جانسوز و غریبانه برجای مانده از دفاع مقدس هرسال در لغزش ثانیه ها بر هم ، زمان در هفته دفاع مقدس می ایستد و در نگاهی به اطراف ، هجوم بی مایه گانی را می بیند که به رسم هرساله ژست هایی برای عکاسان و نطق هایی برای رسانه ها جهت کسب وجاهت ارزشی سعی در رقابت با یکدیگر دارند.

 

 لباس بسیجی و چفیه را برای حفظ کرسی های مدیریتی یا رسیدن به مدارج بالاتر خوب می شناسند پست تر از اینان کسانی اند که مهندسی تغییر ارزش های برجای مانده از دفاع مقدس را سالهاست مدیریت می کنند چرا که حضور پررنگ این ارزش ها ، گام های رسیدن به کاخ های زر و تزویر معاویه را کند می کند زنده ی ابوذرها و عمارها حتی بر تخت آسایشگاهها ، خوشایند اینان نیست حضورشان بی حنجره نیز ، فریادیست که دیوارهای فزون خواهی شان را به لرزه درمی آورد جانبازانی که با نقص در جسمشان در ازدحام شهرها ، گویا غریبند و دم بر نمی آرند.

 

 آزادگانی که در لحظه لحظه ی اسارتشان ، حدیث استقامت و پایمردی را بر بلندای تاریخ این سرزمین فریاد زدند یادم نمی رود شبی در نماز عصر و عشاء ، گریه ی آزاده ایی در قفس اسارت همه را بخود جلب نمود ناله ایی جانسوز همراه با نجوایی عاشقانه با رب ودود که الها اسارتم را پذیرفتم و کابل ها و سختی هایش را بجان پذیرفتم اما تو نخواه که دوستان اسیرم در کوچکترین کاری که این بدن از انجامش عاجز است یاری ام کنند آنان خود نحیف و بیمارند یا جانم را بستان یا شفای عاجل عنایت فرما تا در این اسارت بار گران بر دوش هم زنجیرانم نباشم .

 

 همه ی اسرا با گریه همراهی اش می کردند شب عجیبی بود قسم های او به ائمه ی معصومین در اجابت دعایش نزد خدا ، فضا را بسیار دل انگیز کرده بود نیمه های شب با فریاد ی همگان از خواب پریدند او را ایستاده بر پا دیدند که به زاویه اطاق نگاه می کند و عاشقانه می گوید آقای من ، مولای من خوش آمدی فردای آن روز مکاشفه ی ایشان نقل محافل اردوگاه شده بود که آقایی بر بالین من حاضر شد و گفت فرزندم بلند شو به ایشان گفتم من هیچ حسی در بدنم ندارم آقا فرمودند بلند شو که به اذن خدا شفا حاصل شد ناگاه دیدم ایستاده ام و نوری را می بینم که از من دور می شود فردای آنروز عراقی ها تکه ایی از لباسش را می خواستند و سربازهای شیعه عراقی گریه می کردند و برایش تربت و تسبیح می آوردند.

 

 آری امروز اینان محتاج این نیستند که هفته ی دفاع مقدسی و روز جانبازان و آزادگان در رسد تا در خانه ی برخی از آنان به صدا درآید تا بیلان کاری مسئولین کامل گردد و صدا و سیما نیزاز آرشیوش فیلم های سینمایی ساخته شده در دوران جنگ را به کرار در چنین ایامی به نمایش گذارد آنان مدال های سینه ستبر این انقلابند که بی حضورشان ، انقلاب جانی و عطری ندارد پس بخود آیید بر اصول انقلاب در زیر لوای "صیانت از انقلاب" و " مصلحت " و" رفاه غامه " زخم نزنید این انقلاب را صاحبی است که نمی گذارد ریاکاران و بدخواهان و رفاه زدگان ، آن را به کژراهه برند و زمان نیز ثابت خواهد کرد کشتی آنان به گل خواهد نشست و مریدان معمار کبیر انقلاب در زیر بیرق ولی فقیه زمان ، به پیش می روند تا در قافله ی ولی عصر (عج) بار بگذارند.

نویسنده:علی ناییجی