کمال نیوز: دستيابي ايران به فناوري هستهاي، يكي از دستاوردهاي بزرگ جمهوري اسلامي ايران محسوب ميشود. عظمت اين دستاورد از اين جهت است كه علاوه بر پيچيده بودن آن، ايران اسلامي توانست با توجه به تحريمهاي اقتصادي، فني و ساير محدوديتهاي ايجاد شده و هم چنين عدم باورمندي برخي از افراد وجريانات از تواناييهاي كشور، به آن دست پيدا كند.
هر چند «مسأله تلاش ايران براي دستيابي به تسليحات هستهاي و كشتار جمعي» همواره از ادعاهائي بوده است كه از سوي دشمنان انقلاب و در كنار مواردي هم چون « نقض حقوق بشر» و « كمك به گروههاي آزادي بخش» در طي ساليان سال تكرار شده است امّا به نظر ميرسد كه در طول دو سال گذشته براي نخستين بار، تمركز و اجماعي كلّي براي اعمال فشار جهت حذف هر گونه فعاليت هستهاي ايران در ميان كشورهاي غربي پديد آمده است.
از سال 2003 ميلادي به اين سو حجم فشار وارده از سوي غرب بر ايران در اين محور طاقتفرسا بوده است. به گونهاي كه به نظر ميرسد « گزينه ايران هستهاي» به هيچ طريقي تحمّل از سوي بازيگران جهاني مخصوصاً اروپا و آمريكا را ندارد. از سوي ديگر جمهوري اسلامي ايران با پا فشاري بر حقّ قانوني خود جهت كسب نيروي هستهاي براي تأمين نيازهاي روزافزون انرژي خويش، تلاشهاي غرب را ، كوششي سازماندهي شده براي عقب نگه داشتن ايران ترجمه نمود و به همين دليل و به واسطه سياسي بودن فضاي مذاكرات دو جانبه، با گذشت زمان موضوع بغرنجتر و سنگين تر شد.
امرزوه كشورهاي سلطهگر و قدرتمند جهان فناوري هستهاي را به انحصار خود در آورده وبه آساني اجازه دسترسي ديگران به ويژه كشورهاي مستقل جهان به اين دانش را نميدهند. در مقطع كنوني حدود ده كشور جهان اين دانش را در اختيار دارند و ايران اسلامي افتخار آن را دارد كه به اين دانش دسترسي پيدا نموده و آن را بومي سازي كرده است به همين دليل مورد بغض و كينهي كشورهاي سلطهگر و قدرتمند قرار گرفته است و اين موضوع به يك چالش اصلي در سياست خارجي ايران مبدّل شده است.
بدون ترديد دستيابي به فناوري هستهاي و بومي نمودن آن نقطة آغازين جهش علمي، فني و تكنولوژيكي مدرن و پيشرفته هر كشوري بوده و به عنوان يك فرصت طلايي و سرنوشتساز در تاريخ هر كشور محسوب ميشود. خوشبختانه اهميت و جايگاه اين مسأله براي آحاد مردم شريف و فهيم ايران زمين به امري روشن و مبرهن تبديل گرديده و حفظ اين دانش بسيار پيشرفته به هر شكل ممكن به يك خواست عمومي و ملي مبدل شده است و طبعاً مسئوليت كارگزاران نظام مقدس جمهوري اسلامي را در برخورد هوشمندانه و مدبرانه در عرصة سياست خارجي و دفاع قاطعانه و شجاعانه و پاسداري از منافع ملي را صد چندان نموده است. ما نيز اميد واثق داريم اراده و عزم راسخ ملت و دولت ايران و عنايات حقتعالي دشمنان قسم خورده، مكّار و زورگو را به انعطاف و تسليم خواهد كشانيد و خواسته يا ناخواسته پيوستن ايران به باشگاه هستهاي و همزيستي در كنار ايران هستهاي را خواهند پذيرفت.
امروزه انرژي هستهاي كاربردهايي فراوان دارد. در يك تقسيمبندي كلي ميتوان كاربردهاي انرژي هستهاي را در دو بخش نظامي و غيره نظامي قرار داد. جمهوري اسلامي ايران در ساليان اخير همواره بر استفاده صلحآميز از انرژي هستهاي تأكيد داشته است و مسئولان عالي نظام آن را بارها اعلام كردهاند كه سلاحهاي هستهاي و بمب اتم در دكترين دفاعي كشور جايي ندارد و اساساً كشوري كه متكي به حمايت و پشيباني بيدريغ مردم خود باشد نيازي به بمب هستهاي ندارد. ايران با بازكردن دربهاي مراكز مختلف به روي بازرسان آژانس بينالمللي انرژي هستهاي اين ادعاي خود را اثبات نموده است و خوشبختانه در پرونده قطور هستهاي ايران هيچگونه تخلفي از مفاد آژانس وجود ندارد و اين مسئله بارها توسط محمد البرادعي به صراحت بيان گرديده است. ولي متأسفانه زياده طلبي آمريكا و كشورهاي اروپايي پرونده ايران را از فاز فني به عرصه تنازع سياسي كشانيده است و عملاً بخشي از فرصتهاي حساس را از چنگ ما روبوده است و قطعاً عدم برخورد عالمانه و اتخاذ سياست مرعوبانه، احساسي و غيرمدبرّانه اين فرصت استثنايي را از كشور خواهد گرفت.
آمريكاييها نزديك به دو دهه است كه جمهوري اسلامي ايران رابه تلاش براي دستيابي به سلاحهاي اتمي متهم ميكنند و هدف نهايي ايران در فعاليتهاي هستهاي را دسترسي به سلاحهاي اتمي اعلام ميدارند.آمريكاييها و برخي ديگر از كشورهاي غرب و همچنين رژيم صهيونيستي با تكيه بر قدرت رسانهاي، اينگونه تبليغ ميكنند كه جمهوري اسلامي ايران با برخورداري از منابع فراوان انرژيهاي فسيلي، به انرژي اتمي هيچگونه نيازي ندارد. بنابراين فعاليتهاي هستهاي ايران داراي مقاصد غير صلحآميز است و بايد متوقف شود.
بايد گفت اگر چه ما داراي ذخاير عظيم نفت و انرژيهاي فسيلي ميباشيم ولي اولاً انرژي فسيلي تمام شدني و بسيار آلاينده ميباشند، ثانياً انرژي هستهاي سوختي كم هزينه و تميز بوده و داراي 160 كاربرد غير نظامي در حوزة اقتصاد، صنعت، كشاورزي و پزشكي كه بدون ترديد اهميت آن از صنعت نفت كمتر نخواهد بود.
شهرام اسفندیار
کارشناس ارشد علوم سیاسی
این نوشتار قسمتی از مقاله نویسنده می باشد.