شرح دعاى روز سيزدهم ماه مبارک رمضان‏ به قلم حجت الاسلام محمودی

 

به گزارش پایگاه خبری کمال نیوز، شرح دعای روز سیزدهم ماه مبارک رمضان به قلم حجت الاسلام حسن محمودی رییس دفتر حضرت آیت الله جوادی آملی در آمل بدین شرح می باشد:

اللهمّ طَهّرنی فیهِ من الدَنَسِ والأقْذارِ وصَبّرنی فیهِ على كائِناتِ الأقْدارِ ووَفّقْنی فیهِ للتّقى وصُحْبةِ الأبْرارِ بِعَوْنِكَ یا قُرّةَ عیْنِ المَساكین.
خدایا پاكیزه‌ام كن در این روز از چرك و كثافت و شكیبائیم ده در آن به آنچه مقدر است شدنى‌ها و توفیقم ده در آن براى تقوى و هم ‌ نشینى با نیكان به یاریت اى روشنى چشم مستمندان.
شرح:
در اين دعا از خداوند پنج امر معنوى خواسته ایم، اولین درخواست ما از خداند منان اینست که ما را از جمیع آلودگی های ظاهر و باطن پاک فرماید. طهارت ظاهر از خبائث و احداث، و طهارت‏ باطن‏ از ذمائم اخلاق،
اگر قرار باشد که مهمان دعوت کنیم خانه را آب و جارو می کنیم عطر آگین می کنیم دل نیز حرم خداوند و منزل معبود است این خانه باید تطهر شود
حضرت محبوب به جهت اجلال نزول‏ در قلب مؤمن امر به : أَنْ طَهِّرا بَيْتِي‏ فرموده است
البته براى اين كه فضاى حيات و زندگى پاك بماند، لازم و واجب است خانه دل را كه حريم حضرت محبوب است از هر گونه شرك و انحراف، و سيئات اخلاقى پاك نگاه کنیم، زیرا مسلماً آلودگى‏هاى ظاهرى و باطنى محصول آلودگى‏هاى قلب، و ميوه تلخ نجاست درونى است.
اقسام طهارت:
کسی که خواهان سعادت و مشتاق لقای پرودگار است از نجاسات ظاهر و باطن خود را پاک می کند و شرط ادب را جهت درک فیض حضور حضرتش به جای می آورد تا قلبش محل تابش انوار جمال محبوب گشته و به سعادت دنیا و آخرت نائل شود.
 عرفاى والا مقام، سالكان راه حقيقت، والهان مشتاق، براساس معارف الهيّه، شرط رسيدن به منزل جانان و مشاهده جمالش را در چهار طهارت مى‏دانند و به تمام مراحل چهارگانه طهارت اهتمام داردند.
موانع تا نگردانى ز خود دور    درون خانه‏ى دل نايدت نور
موانع چون در اين عالم چهاراست‏    طهارت كردن از وى هم چهار است‏
نخستين: پاكى از احداث و انجاس‏    دُوُم: از معصيت وز شرّ وسواس‏
سِيُم: پاكى ز اخلاق ذميمه است‏    كه با وى آدمى هم‏چون بهيمه است‏
   

چهارم: پاكى سِرّ است از غير    كه اين‏جا منتهى مى‏گرددت سير
هر آن كو كرد حاصل اين طهارات‏    شود بى‏شك سزاوار مناجات‏

   
1-  طهارت بدن و لباس از نجاست ظاهرى. چه، اين نجاست موجب بُعد از خدا مى‏شود بايد دانست كه و قذارت كه رجز شيطان و مبعّد محضر رحمان است، از موانع ورود در محضر است و انسان با بدن آلوده به رجز شيطان از محضر قدس تبعيد و به مقام انس بار نمی یابد، خداوند منان می فرماید پاکی ظاهر مقدمه ای است واجب برای ورود به آستان مقدش ‏: «وَ ثِيابَكَ فَطَهِّرْ»
 رعایت نکردن طهارت ظاهری باعث می شود که انسان توفیق  را از دست دهد و از مناجات و راز و نیاز به درگاه معبود محروم بماند و سبب عذاب انسان در قبر و قیامت گردد، قَالَ الصَّادِقُ (عليه السلام): إِنَّ جُلَّ عَذَابِ الْقَبْرِ فِي الْبَوْل‏ اما کسانی که طهارت را رعایت می کنند رزقشان وسیع می شود. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به مناسبت شكايت برخى از اصحابش از فقر و فاقه، فرمود: «دم على الطهارة يوسّع عليك الرزق» «هميشه بر طهارت باش روزيت توسعه خواهد يافت»
2- طهارت هر يك از اعضا از معاصى. مثلًا نجاست دست دراز کردن به سوی حرام و یا آزار مردم به هر شكل و صورتى، و نجاست گوش غيبت شنيدن، و نجاست زبان دروغ و فحش و استهزا و باطل گويى و تهمت است. نجاست چشم نظر بر نامحرم است، و... چشم آلوده نظر از رخ جانان دور است
قدیما دیوار خانه ها وحیاط کاه گلی بود روی دیوارهای کاهگلی سبزه و علف و خار می روئید و معمولا هم کسی از آن ها استفاده نمی کرد تا خشک می شد اما همان خارها گاهی وقت ها آنقدر بلند می شدند که مانند یک پرده و حجاب از دیدن درون خانه محافظت می کردند تا هر رهگذری نتواند داخل خانه و یا حیاط را ببیند، پلک چشم ما انسانها همانند آن دیوار است که موژه ها مثل خار، روی دیوار پلک قرار دارد اگر نتواند جلوی غیر محبوب را بگیرد تا وارد قلب ما نشود پس ارزش خار سر دیوار از این موژهای چشم ما بیشتر است
مانع نشدی زآمدن غیر به چشمم   رو ای موژه خار سر دیوار بِه از توست
مَنْطِقُهُم الصَّوابُ .... اولیاء الهی و مشتاقان حضرت محبوب کسانی هستند زبانشان درست حرکت می کند بی جا حرف نمی زنند چرا که می دانند زبان استخوان ندارد اما استخوان خورد می کند، زبان تیز نیست، اما سر ها می برد، زبان سنگینی زیادی ندارد، اما گاهی یک حرف ناشایست زبان یا یک تهمت مانند کوه بر قلب یک نفر تا آخر عمر سنگینی کند
غَضُّوا أَبْصارَهُمْ عَمّا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ. وَ وَقَفُوا أَسْماعَهُمْ عَلَى الْعِلْمِ النَّافِعِ لَهُمْ چشمان خودشان را از آنچه که خداوند حرام کرده می بندند وگوشهای خود را به شنیدن علم نافع و سودمند می سپارند.
امام صادق عليه السلام فرمودند، پدرم مى‏فرمود:
«ما من شى‏ء افسَد لِلقَلب من خَطيئَةٍ انّ القَلب لَيُواقِع الخَطيئَةَ فما تَزالُ به حتّى تَغلبَ عليه فَيصيرُ اعلاهُ اسفَله»
«چيزى بيشتر از گناه، قلب را فاسد نمى‏كند، قلب گناه مى‏كند و بر آن اصرار مى‏ورزد و در نتيجه سرنگون و وارونه مى‏گردد. و موعظه در آن اثر نمى‏نمايد.»
3- طهارت‏ باطن‏ از صفات ذميمه و اخلاق رذیله است. چه، هر يك از صفات ناپسند كه در باطن انسان است نجاستى است كه باعث حجاب سالك است از وصول به قرب حق. حسد، کینه، بُخل و طمع، و... قلب انسان را نجس میکند پیامر بزرگوار اسلام می فرمایند «لا يدخل‏ الملائكة بيتا فيه كلب ...» ملائکه در خانه هایی که در آن خانه ها سگ... باشد وارد نمی شوند ب
گناهان هم مانند سگ هستند اگر سگ گناه، سگ بُخل، سگ غیبت، سگ تهمت، سگ حرص،... در خانه ی قلب انسان باشد هرگز در این خانه قلب فرشتگان الهی نازل نمی شوند زیرا که فرشتگان وارد منازل پاک و معطر می شوند اما این خانه ها به خاطر وجود سگهای بیشمار نجس گشته و مانع ورود ملائکه الله شدند
انسان بد اخلاق همواره قلبش به تاریک و زشت می باشد «أَطْهَرُ النّاسِ أَعْراقاً أَحْسَنُهُمْ أَخْلاقاً ...» پاك ترين مردم، خوش اخلاق‏ترين آن‏هاست. 
4- طهارت سِرّ است از غير حق. قلب از غیر خدا پاک و این خانه فقط خانه و حرم معبود گردد
قَلْبُ المُؤمِنِ حَرَمُ اللَّهِ وَحَرامٌ عَلى‏ حَرَمِ اللَّهِ انْ يَلِجَ فيهِ غَيْرُ اللَّهِ. دل مؤمن حرم خداست، رفت و آمد غير در حرم خدا حرام است.
اما اگر تا حال در این خانه غیر محبوب را راه دادیم می شود به اشک چشم و ناله سحرگاه این خانه ی دل را آب و جارو کرد و تطهیر نمود تا محل تابش انوار جمال  حق شود و از فیوضات خداوند منان بهره مند گردد.
اين نجاسه‏ى ظاهر از آبى رود      آن نجاسه‏ى باطن افزون مى‏شود
جز به آب چشم نتوان شستن آن‏    چون نجاسات بواطن شد عيان‏
يا داوُدُ! بَشِّرِ المُذْنِبِينَ بِأنّى غَفُورٌ، وَأنْذِرِ الصِّدِّيقيِنَ بأنّى غَيُورٌ. اى داود! گناهكاران رابه مغفرت و آمرزش من بشارت بده، و اهل صدق و صفا را از غيرت من بترسان.
بدست آوردن عافيت و رسيدن به سعادت حقيقى و كمالات انسانى، سخت و مشكل است، «ناز پروده تنعم نبرد راه به دوست»  مگر آنكه از تعلّقات‏ و دلبستگى ها خود را آزادسازىم و جان را از شوائب کسل کننده دور نموده . ذكر و ياد او خداوند را فراموش نکنیم. پس: «پياله گير، كه عمرِ عزيزِ، بى بَدَل است.»؛ كه: «إحْذَرُوا ضِياعَ الْأعْمارِ فيما لايَبْقى‏ لَكُمْ، فَفآئِتُها لايَعُودُ.» (بپرهيزيد از اينكه عمرهاى خويش را در چيزى كه براى شما باقى نمى ماند ضايع سازيد كه آنچه از عمرها از بين برود ديگر بازگشت نمى كند.)
محبوبا! در ظلمتكده دنيا و هوا و هوس و تعلّقات‏ قرار گرفته‏ام، و آنها راه قرب و انس با تو را بر من بسته‏اند، نيازمند به جذبه اى از جذبات و نفحه اى از نفحاتت مى باشم تا بكلّى از آنها تجافى حاصل نمايم و به ديدارت نايل گردم؛ كه: «إلهى! اطْلُبْنى بِرَحْمَتِكَ، حَتّى‏ أصِلَ إلَيْكَ؛ وَاجْذِبْنى بِمَنّكَ، حَتّى‏ اقْبِلَ عَلَيْكَ» (معبودا! به رحمت خويش. مرا [به سوى خود] بخوان تا به تو واصل گردم، و با احسان و بخششت مرا [به سوى خود] بكش، تا [به تمام وجود] بر تو روى آورم.)
توضیحی دیگر:
در حدیث آمده است که چند چیز ضایع می شود: 1- چراغ در آفتاب روشن کردن 2- برای شخص سیر غذا حاضر کردن 3- مطلب علمی را در میان غیر اهل علم گفتن 4- احسان کردن به کسی که قدر آن را نداند
فیوضات و رحمت خداوند به قدر استعداد و ظرفییت هر شخصی شامل حال او می شود، کسی که طالب دریافت فیض حق است ابتدا باید در صدد تخلیه ی اخلاق رذیله و صفات ذمیمه باشد  این اخلاق های ناپسند را از خود دور کند و به صفات حسنه قلب خود را تحلیه نماید تا شایسته دریافت لطف پروردگار گردد از جمیع کثافات و نجاسات پاک باشد
در فراز اول دعا از خداوند اینگونه خواستیم: أَللَّهُمَّ! طَهِّرْنِى فِيهِ مِنَ الدَّنَسِ‏ وَ الْأَقْذارِ، یعنی خداوندا  در این روز عزیز مرا از دنس که گناهان و پلیدهای باطنی و قلبی است و قذورات که نجاسات و کثافات ظاهری است پاکم فرما تا شایسته ی دریافت الطاف تو گردم
همان گونه كه كسى بدون وضو و غسل و به عبارت ديگر ناپاك از آلودگى‏هاى ظاهر، اجازه ندارد به ظاهر قرآن دست بزند؛ به طريق اولى تا از آلودگى‏هاى گناهان‏ و حتى تعلّقات مادى، قلب و روح خود را پاك نسازد، اجازه نزديك شدن به حوزه معارف و حقيقت توحيد را ندارد
دارم اميدِ عاطفتى از جناب دوست‏    كردم جنايتىّ و اميدم به عفو اوست‏  
   
اهميت تقاضاى بردبارى بر تقدیر الهی:
بردبارى شخص نسبت به امور تحقق يافته از مقدّرات: «وَ صَبِّرْنِى فِيهِ عَلى‏ كائِناتِ الْأَقْدارِ.» در نهج‏البلاغه آمده است:
 «يا أَشْعَثُ! إِنْ صَبَرْتَ جَرى‏ عَلَيْكَ الْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْجُورٌ، وَ إِنْ جَزَعْتَ جَرى‏ عَلَيْكَ الْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْزُورٌ.»
اى اشعث! اگر شكيبايى نمايى، قَدَر [و اندازه‏ى معيّن شده در تمام امور]، در حالى كه پاداش داده مى‏شوى، بر تو جارى گردد و اگر بى‏تابى كنى، قَدَر [الهى‏] در حالى كه بار گناه را به دوش مى‏كشى، بر تو روان خواهد گرديد.
توفيق هم‏نشينى با نيكان؛ زمينه‏ساز توفيق گذشته‏
توفيق هم‏نشينى با ابرار و نيكان: «وَ وَفِّقْنِى فِيهِ ... صُحْبَةِ الْأَبْرارِ».
 «أَفْضَلُ الْبِرِّ ما أُصيبَ بِهِ الْأَبْرارِ.» برترين نيكوكارى، نيكوكاريى است كه به ابرار و نيكان برسد.
«إِنَّما طَبايِعُ الْأَبْرارِ طَبايِعُ مُحْتَمِلَةٌ لِلْخَيْرِ، فَمَهْما حُمِلَتْ مِنْهُ احْتَمَلَتْهُ.»
نهاد ابرار و نيكان، طبيعت و سرشتى است كه تحمّل خير و خوبى را دارد، لذا هر خيرى بر آن نهاده شود، بر مى‏دارد [قبول مى‏كند].
 «نُفُوسُ الْأَبْرارِ نافِرَةٌ نُفُوسَ الْأَشْرارِ.»  جان‏هاى ابرار و نيكان، از جان‏هاى بدان متنفّر و گريزان است.
ابرار در قرآن:
لكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها نُزُلًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرارِ:
ولى كسانى كه تقواى پروردگارشان را پيشه كردند براى آنان بهشت‏هائى است كه از زير درختانش نهرها جارى است، در آن جاودانه‏اند، اين بهشت‏ها سفره كاملى از انواع نعمت‏ها از سوى خداست، و آنچه نزد خداست براى نيكان بهتر است.
آرى اهل تقوا يعنى مردان و زنانى كه از گناهان ظاهر و باطن اجتناب مى‏كنند و به فرمان‏ها و احكام الهى گردن مى‏نهند، و به حسنات اخلاقى و كردار پسنديده آراسته‏اند سزاوار بهشت‏هاى جاويدان و سفره‏ى كامل نعمت‏هاى ابدى حق هستند. اينان کسانی هستند که خداى مهربان از وجودشان تعبير به ابرار نمود.
در این فراز از دعا دست نیاز بلند می کنیم که همنشین شدن با نیکان را رزوی ما بفرماید. انسان با هر که بنشیند رنگ می گیرد. انسان وقتی با عطر وگل همنشین شد معطر می شود اما اگر با اشیاء بد بو همنشین بشود تمام لباسش بد بو می شود
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته