نامه برجام ولی امر مسلمین مشرب فکری منبعث شده از فیض عظیم الهی است / تقوا پیشگان گل سرسبد آفرینش

 
کمال نیوز: بسم الله الرحمن الرحیم
خطبه اول
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله
در این لحظات عرفانی و ملکوتی در این اجتماع پر شور و شعور میعادگاه نماز جمعه طلیعه همدلی و همزبانی متعلق به امام زمان عج و در ایام اسارت آل الله و رسیدن به شهر شام و تألمات مصیبت بار آن به اهل بیت عصمت و طهارت در ابتدای عرائضم بدوا  خودم را و بعد همه شما سروران، بردران اهل ایمان و بصیرت و خواهران ایمانی خودم را توصیه به تقوای الهی می کنم
سروروان عزیز نمازگزار حقیقت تقوا، تسلط خود واقعی انسان بر ناخود اوست و چنین تسلطی، اساس تربیت دینی اسلامی است.
بعضی از تقواها تقوای برخاسته از ضعف یا قوت می باشد که این مسیر مسیر تکامل و درک صحیح از تقوا نیست
سراسر عمر آدمی، میدان اجرای تقوای الهی است و هنر مردان خدا آن است که در همه حال، اهل تقوایند؛ چه زمانی که در انزوا به سر می برند و چه آن هنگام که در متن جامعه و میان مردم هستند. آنان حتی در برخورد با فراز و نشیب زندگی، به مجاهده با نفس می پردازند و به فیض رضایت الهی دست می یابند، نه آنکه کنج عزلت و راحت اختیار کنند و نفس خویش را از هر ناملایمی، یک سره خلاص کنند یا در گوشه ای، فارغ از درد و رنج و فراز و نشیب، به عبادت و کسب تقوا سر کنند. شهید مطهری، چنین تقوایی را تقوای از سر ضعف و تقوای نوع اول را تقوای از سرقوت می نامد:
به وجود آوردن اجبار عملی برای پرهیز از گناه و آن گاه ترک کردن گناه، کمالی محسوب نمی شود. اگر توفیق چنین کاری پیدا کنیم و از این راه مرتکب گناه نشویم، البته از گناه پرهیز کرده ایم، ولی نفس ما همان اژدهاست که بوده است، فقط از غم بی آلتی افسرده است. پرهیز از گناه، آن وقت کمال محسوب می شود که انسان بدون اجبار عملی، از گناه و معصیت پرهیز کند.
اهل بصیرت و بینش اعزه مکرم متوجه باشیم که اجبار عملی بر ترک گناه، کمال را در پی ندارد. حقیقت تقوا، با قرار گرفتن در متن اجتماع و تمرین و برای ترک گناه و و گمراهی به دست می آید. به عبارت دیگر، تقوای حقیقی آن است که از درون آدمی بجوشد و به دست آید.
همه این مباحث برگرفته از متن و بطن دین هست که موجب فلاح و رستگاری است که این مباحث یار و یاور و حامی همه شئون و لحظات تخصیصا لحظات قبر و قیامت می شود و از بزرگترین اثار وضعی تقوا همنشینی با ما و تنها یار و حامی مان بعنوان باقیات الصالحات در آن دیار غربت و البته و صد البته رقم زننده همه عزت و مقام های محمود در این دنیا می باشد پس عبادالرحمن اتقواالله
آنچه را که تا به امروز  از این تریبون مقدس از کتاب مقدس مفاتیح الحیات اثر گوهربار و گرانسنج عالم ربانی و صمدانی علامه جوادی آملی در تبیین سبک زندگی دینی به محضر شریف بیان نموده ایم و به عنوان بهترین انیس زندگی برای تحقق  زیست سالم و صالح که در این دنیای پرتلاطم امروزی با وجود مسائل و مصائبی  که در مسیرهای ما قرار می گیرد و سراسر پر فراز و نشیب و ناهموار است این علوم وحیانی می تواند نورانیت را در مسیر راه مان قرار بدهد و منجی لحظات تنگ و تاریک و ظلمت شب اول قبرمان باشد هم موجبات شرافت و عزت و سعادت این دنیا را برای مان جهت ایجاد مدینه فاضله محقق نماید.
 این اثر پرافتخار مولف جهانی مفسر بزرگ قرآنی جهان اسلام حضرت علامه آیت الله العظمی جوادی آملی ، این اثر گهربار و  گرانسنگ بر سر سفره مردم قرار گرفته و موجب بهره وری جهت تکامل و سعادت شده است و نیز در کنار این اثر الهی اثر وزین دیگری تحت عنوان خانوداده متعادل نیز در مورد مبانی تربیتی خانواده مباحث مهمی را عنوان فرموده اند.
بیان شده برای تحقق زندگی توامان با آرمان و ایجاد مدینه فاضله نیاز به ایجاد بستری می باشد تا بر سر سفره آن تلمذ نموده تا به آن اهداف بلند و والای خلیفة اللهی خود برسیم و ان بهره وری از  محضر قران بردن می باشد و با عقلانیت و رجوع به نقل یعنی هم در محضر قران کریم و هم در محضر اهل بیت (ع) سعی می کند که برنامه زندگی خودمان را بر اساس اموزه های اسلامی ترسیم کنیم . مهندسی ای که خداوند متعال برای ما ایجاد کرد . نسخه ی زندگی مان را در مقابل مان قرار داد . همه ی انچه را که عواقب پس از کردار و افعال و همه ی امورمان در این دنیا هست نتیجه اش را در قران کریم عنوان فرموده. پس می توان انسانی را مؤمن کیس نامید که بتواند با مراجعه به محضر قران برنامه زندگی اش را از قرآن بگیرد و نسخه ی زندگی اش را بر اساس آن تدوین کند. اگر بخواهیم مبانی تربیتی از دیدگاه یا منظر اسلام نگاه کرده شود تحت عنوان زندگی دینی گفته شده را داشته باشیم ما باید از خانه و خانواده شروع کنیم. از بن، پایه و اساس در صورتی می توان تا ثریا انسان به مرحله ی ایمان برسد که پایه اش قوی باشد و خدایی ناکرده انسان سست بنیان نمی تواند در مسیر تقوای الهی قرار بگیرد . نمی تواند فرزندانی را تربیت کند که این فرزندان در مسیر عبودیت و بندگی باشند لذا عرض کردیم که بهترین آموزه ها را خداوند متعال برای هدایت بشریت قرار داد . از ابعاد شخصیتی و الگوهای رفتاری ای که توسط پدر و مادر برای فرزندان و در مرحله ی اول انتخاب همسر مناسب برای فرزند از تماثیل قرآنی سخن بسیار گفتیم و تشکیل خانواده آرمان گرای اسلام ناب محمدی (ص) تا رسیدیم به مبانی تربیتی فرزندان در خانه و خانواده و تربیت کودک.
اصول و مراحل تربيت دينى كودكان با تأكيد بر سخنان و سيره عملى رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله که در این باره مطالبی را به سمع برسانیم.
تربيت دينى، مجموعه دگرگونى‏هايى است كه در فكر و عقيده فرد، به منظور ايجاد نوعى خاص از عمل و رفتار، كه متكى بر ضوابط مذهب باشد، انجام مى‏گيرد. در سايه اين دگرگونى‏ها، اخلاق، عادات، آداب و رفتار و روابط فردى و اجتماعى شخص صورت مذهبى و دينى به خود مى‏گيرد. از آنجايى كه تربيت دينى و مذهبى انسان از دوران كودكى و حتى پيش از تولد آغاز مى‏شود، توجه به تربيت دينى كودكان از جنبه‏هاى فردى، خانوادگى و اجتماعى امرى مهم و ضرورى است.
سروران عزیزو برزگوار شاگردان مکتب امام باقر و امام صادق (علیهم السلام) هدف حقیر از تبیین چنین مباحثی در این مقال و مسند درک صحیحی از  مراحل تربيت دينى، و چگونگى و اصول آن در این مکتب اسلامی بزرگ می باشد از آنجايى كه هدف همه پيامبران به ويژه رسول اكرم صلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله تربيت انسان بوده است، به اقوال و افعال پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در زمينه تربيت دينى كودكان پرداخته شده است. رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در جايگاه رهبر دينى جامعه، توجه ويژه‏اى به كودكان داشته و بر تربيت دينى آنان توصيه فرموده است. علاوه بر آن، از آن حضرت صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏آله درباره چگونگى و مراحل تربيت دينى (دوران جنينى، دوران نوزادى و شيرخوارى، هفت سال اول و هفت سال دوم و...) و آموزه های دیگری که به سمع شما خواهد رسید
تربيت و پرورش كودكان يكى از مهم‏ترين دغدغه‏ هاى شما پدران  و مادران  و خانواده‏های اصیل و عزیز  به شمار مى‏رود. اگر تربيت فرزندان بر پايه اصول تربيت دينى و مذهبى باشد و در عين حال به اصول روان‏شناسى و تربيتى و مراحل رشد كودك توجه شود، پدر و مادر در امر تربيت موفق خواهید بود. به دليل اهميت اين موضوع و تأكيدى كه دين اسلام و ائمّه اطهار عليهم‏السلام بر تربيت دينى كودكان داشته‏اند،
با استناد به روايات پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، اصول و مراحل تربيت دينى استخراج شده و با استناد به برخى آراء روان‏شناسى، يافته‏ها مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته و با توجه به پاره‏اى از مسائل اجتماعى و روز تبيين شده است تا نتايج مثمر ثمری  كاربردى‏تر و مفيدتر برای همه عزیزان مورد بهره برداری قرار گیرد.
آنچه را که ما به این امر مهم در این مسیر نورانی نیاز داریم برای تحقق جامعه آرمانگرا و ژرف اندیش:
1. تربيت مذهبى كودكان از نگاه رسول خدا صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏آله چقدر ضرورت داشته و روش‏هاى تربيتى پيامبر در برخورد با كودكان چه بوده است؟
2. آيا مبناى رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله در برخورد با كودكان بيشتر بر پايه تسامح‏ وتساهل بوده ‏است‏ يا قاطعيت ‏وجديت؟
3. پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در برخورد با كودكان چه معيارها و اصولى داشته‏اند؟
4. بر اساس سيره رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله تربيت دينى و مذهبى كودكان از چه سنى آغاز مى‏شود؟
5. آيا روش‏ها و مبانى مستخرج از سيره رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله امروزه در بين خانواده‏ها و مراكز تربيتى قابل اجرا مى‏باشد؟ براى به كارگيرى اين روش‏ها و مبانى بايد چه تدابيرى باید انديشيد و چه مستنداتی را باید تهیه کرد  و آگاهى خانواده‏ها از اين روش‏ها و توصيه‏هاى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله چقدر اهميت دارد؟
بندگان صالح خدا سروران عزیز و ارزشمند و اعزه مکرم اهل علم امروزه درباره كودك و اهميت دوران كودكى تحقيقات زيادى به عمل آمده است و روان‏شناسان و پژوهشگران تعليم و تربيت، در اين زمينه توجه فراوانى مبذول داشته و درباره رشد جسمانى و روانى كودك مطالعات زيادى انجام داده‏اند. آنان نقش تجارب كودكى را براى كسب شخصيت سالم در مراحل مختلف رشد و بخصوص بزرگ‏سالى، مهم مى‏دانند. اما در گذشته و بخصوص در عصر جاهليت هم‏عصر نزول قرآن، چنين ديدگاهى حاكم نبود. اين ديدگاه و نگرش غلط به كودك در بين ديگر اقوام و ملل نيز وجود داشت تا آنجا كه حتى در بين برخى از اقوام، كشتن كودكان را حق قانونى والدين مى‏دانسته و یا زنده به گور می کردند و به لطف و عنایت خالق خبیر حضور نبی مکرم اسلام با انجام امور تربیتی در مرحله کاربردی و چهره به چهره توانسته خلق عظیم متنعم شده از ذات اقدس ربوبیت را در احیای شخصیتی کودکان بر سر سفره مردم جهان نه تنها مسلمان قرار دهد و هویت معنوی را به آن ببخشد
در لسان حضرت محمد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و ائمّه اطهار عليهم‏السلام، كودك بسان يك انسان و آفريده خدا، جايگاه ويژه‏اى دارد و بايد مورد تكريم و محبت قرار گيرد تا بتواند انسان صالح و سازنده‏اى براى خانواده و جامعه خود باشد. پيامبر رحمت صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در جامعه‏اى كه برخوردهايى ناشايست و ناپسند با كودكان مى‏شد، به روشنگرى و هدايت انديشه‏ها پرداخت و كودك و به ويژه فرزند صالح را ستود.
پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در جايى فرمود: «هر درختى ميوه‏اى دارد و ميوه دل، فرزند است.» و  همچنين آن حضرت، داشتن فرزند صالح و نيكوكار را از سعادت و خوشبختى مرد مى‏دانستند و او را به گل توصيف مى‏كردند. پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرزند صالح را «ريحانه»اى معرفى كرده است كه خداوند آن را به بندگانش عطا مى‏فرمايد.
نيز رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «فرزندان، نور ديدگان و جگرگوشه‏هاى ما و خردسالانمان، فرمان‏روايان ما هستند.» و  همچنين ايشان، بوى فرزند را از بوى بهشت دانسته و فرموده‏اند: خانه‏اى كه در آن كودك نباشد، بركت ندارد. على‏رغم آنكه رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرزند، به ويژه فرزند صالح را ستوده و داشتن آن را مايه سعادت و خوشبختى آدمى دانسته‏اند، در برخى روايات، فرزند، از موجبات دلبستگى و حب به دنيا معرفى شده است. در اين زمينه، رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرموده است: فرزندان، ميوه دل و نور ديدگان والدين‏اند؛ ولى با اين حال، موجب ترس و بخل و حزن و اندوه آنانند.
در روایت آمده: از امام سجاد(علیه السلام) پرسیدند: سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ در پاسخ حضرت سه بار فرمود: (الشام الشام الشام)
امام سجاد
 
در روایتی امام سجاد(علیه السلام) به نعمان بن منذر مدائنی فرمود: در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:
1- ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرهای برهنه و استوار کردن نیزه ها احاطه کردند و بر ما حمله می کردند و کعب نیزه به ما می زدند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می زدند.
2- سرهای شهدا را در میان هودجهای زنهای ما قرار دادند، سر پدرم و سر عمویم عباس را در برابر چشم عمّه هایم زینب و ام کلثوم(علیهماالسلام) نگه داشتند، و سر برادرم علی اکبر و پسرعمویم قاسم را در برابر چشم سکینه و فاطمه (خواهرانم) می آوردند و با سرها بازی می کردند، و گاهی سرها به زمین می افتاد و زیر سم ستوران قرار می گرفت.
3- زن های شامی از بالای بامها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه ام افتاد، چون دستهایم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم، عمامه ام سوخت، و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید.
4- از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز، ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می گفتند: ای مردم بکشید اینها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند.
5- ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را از در خانه ی یهود و نصاری عبور دادند و به آنها می گفتند: اینها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را در خیبر و خندق و ... کشتند و خانه های آنها را ویران ساختند، امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیرید...
6- ما را به بازار برده فروشان برده و خواستند بجای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آنها مقدور نساخت.
7- ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت، روزها را از گرما و شبها از سرما آرامش نداشتیم...5
ای یــاد تــــو در عــالم، آتش زده بر جانها
هـر جــا ز فــراق تــو چاک است گریبانها
ای گلشن دین، سیراب با اشک محبانت
از خون تو شد رنگین، هر لاله به بستانها
 
بسم الله الرحمن الرحیم
خطبه دوم
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله
آنچه را که در این خطبه به سمع شما بندگان خوب خدا در این لحظات سراسر عفت و پاکدامنی و نورانیت و عزت و صلابت در این اجتماع بزرگ عرض می کنم بدوا خودم را و بعد همه شما را به مراعات تقوی الهی توصیه می کنم چون هر چه هست در تقوا است همه ارتقائات مادی و معنوی
و اما مطالب کم ولی پرمغز تقوا را از لسان زیبای نهج البلاغه به سمع شما برسانم
موضوع تقوا در میان دیگر فضیلت های تبیین شده نهج البلاغه، چون کوکبی درخشان و فروزان است. توجه امیر کلام، امام علی علیه السلام به این مرتبه والای انسانی تا آن جاست که حدود ده خطبه این کتاب گران قدر به تقوا اختصاص دارد و اوج این درخشندگی در خطبه روح بخش همّام ـ در توصیف متقین ـ به چشم می خورد. امام علی علیه السلام در این خطبه، تقوا پیشگان را گل سرسبد آفرینش معرفی می کند و می فرماید: «فَالمُتّقونَ فیها هُمْ اَهْلُ الفَضائِلِ؛ تنها تقواپیشگان در دنیا، صاحبان فضیلت هستند.» از دیدگاه آن حضرت، اهمیت تقوا چنان است که می تواند پیمودن راه نیک بختی را برای انسان هموار سازد. شهید مطهری در بیان این مطلب می گوید:
مفهوم تقوا در نهج البلاغه، مترادف با مفهوم پرهیز، حتی به مفهوم منطقی آن نیست. تقوا در نهج البلاغه، نیرویی است روحانی که بر اثر تمرین های زیاد پدید می آید و پرهیزهای معقول و منطقی از یک نگاه، سبب و مقدمه پدید آمدن این حالت روحانی است. ... نهج البلاغه تقوا را به مثابه یک نیروی معنوی و روحی که بر اثر ممارست و تمرین پدید می آید و به نوبه خود، آثار و لوازم و نتایجی دارد و از آن جمله، پرهیز از گناه را سهل و آسان می سازد، طرح و عنوان کرده است... امام علی علیه السلام تصریح می کند که تقوا، چیزی است که پرهیز از محرمات الهی و همچنین ترس از خدا، از لوازم و آثار آن است. پس در این منطق، تقوا نه عین پرهیز است و نه عین ترس از خدا، بلکه نیرویی است روحی و مقدس که این امور را به دنبال خود دارد.
سروران گرامی پس از دیدگاه امام علی علیه السلام در نهج البلاغه، تقوا، نیرویی روحانی است که سبب پرهیزکاری و ترس از خدا و دیگر فضیلت ها می شود.
با توجه به این‌که امروز مراسم اربعین جانباختگان منا و یادبود جانباز شهید شالیکار می باشد در طلیعه عرائضم هم در مورد فجعه اسفبار منا که حقیقتا نشان از بی کفایتی و بی موالاتی مسئولان مرتجع سعودی بوده و متاسفانه هیچ گونه دلسوزی ای پس از این جریان محقق نکرده اند و پس از چهل روز از این حادثه جانسوز و دلخراش نه قبول عذر و تقصیر نموده اند و نه تمکین به کمیته حقیقت یاب نموده اند چون از بس گه گناه کردند و دلشیفته استکبار جهانی شده اند از خلق و خوی انسانیت خارج شده و هیچ گونه رأفت و رحمتی را در مدیریت خود به کار نگرفته اند و از آن ها بدتر سران مرتجع عرب هست که هیچ گونه حساسیتی نسبت به این موضوع از خود خرج نکرده اند و نسبت به جانباختن همکیشان خود هیچ احساسی را هزینه نکرده و جرأت محکوم کردنشان را نداشته اند و قطعا هم وهابیت خبیث و هم همه حامیانشان نتیجه این تفکر غیر انسانی خود را خواهند دید و البته جای دارد از زحمات بی شائبه مسئولان محترم حج و زیارت و وزارت معزز خارجه تقدیر و تشکر عرض نموده و نسبت به حقوق عزیزان مفقود نیز درخواست داریم تمام سعی و تلاش خود را در این امر مهم محقق نمایند
 موضوع دیگر هم شهادت جانباز عزیز و پرافتخار دابودشت شهید سعید شالیکار می باشد و در این باره سخنانی به سمع شما برسانم .
سروران عزیز و بزرگوار وجود نازنین اباالفضل العباس(ع) جانباز هست دو دستش را در راه مولا و اربابش امام حسین(ع) تقدیم کرده و بعد به شهادت رسیده لازم می‌دانم همین‌جا تقدیر و تشکر و یادی از همه‌ی جانبازان عزیز که به تعبیر مقام معظم رهبری(مدظله) رنج و سختی اینها به یک معنا بیش از شهداست چون شهدا شهید شدند اما امروز «عند ربهم یرزقون» در بهشت برزخی، در نعیم، در فضل الهی‌اند. اما انصافا بعضی از جانبازان عزیز با زحمت زندگی‌شان را سپری می‌کنند. گاهی که خاری به پای انسان وارد می‌شود حتی چند قدم گام برداشتن هم برایش مشکل است. قطع دست، قطع پا، فقدان چشم و قطع نخاع و گاهی این بیماران شیمیایی که می‌شناسم با زحمت و با مشقت زندگی می‌گذرانند. این‌ها برای رفاه من  شما رفته‌اند هم باید قدر بدانیم هم دعا کنیم و هم تشکر، برای اینکه دل این عزیزان هم گرم است. من کسی نیستم که بخواهم دل این‌ها را گرم کنم اما دو داستان کوتاه از دو جانباز می‌گویم بعد بحث را شروع می‌کنم. شهیدی در صفین به نام زیدبن صوحان اینها سه برادر بودند که به بنی‌صوحان معروفند. هر سه عاشق و فدائی امیرالمومنین علی(ع) بوده‌اند و هر سه همواره مدافع ولایت. پیغمبر گرامی اسلام گاهی که زیدبن صوحان را می‌دیدند می‌فرمودند: «این کسی است که یک عضوش قبل از او به بهشت رفته». تسبقه یده الی الجنة؛ و منتظر بقیه اعضایش است که برود و بپیوندد این یک گلی در بهشت و یک علامتی است حتما دیدید بعضی که وقتی می‌خواهند جایی صفی بگیرند یک وسیله‌ای مثلا کتاب یا دفتر و یا غیره در آنجا می‌گذارند به این معنی که اینجا جای ماست پیامبر هم درباره این شهید صفین فرمود: این کسی است که دستش قبل از او به بهشت رفته است و لذا بین اصحاب معروف بود. هر وقت او را می‌دیدند، می‌گفتند: او همان کسی است که پیغمبر اکرم(ص) درباره‌اش فرموده بود یک عضوش قبل از او به بهشت رفته حالا این آدم در یکی از جنگ‌ها دست چپش را از دست داد یک دست داشت در جمل با یک دست آمد خدمت امیرالمومنین گفت: آقاجان اجازه بدهید حالا خودم به بهشت بروم وقتی در صفین به شهادت رسید امیرالمومنین بالای سرش آمد؛ فرمود زید خدا تو را رحمت کند خیلی جمله‌ی قشنگی درباره‌اش فرمود: «قلیل المؤنه و کثیر المعونه؛ یعنی تو پرکار و کم توقع بودی» زیدبن صوحان جانبازی است که دست داده بود بعد هم خودش شهید شد و به بهشت پیوست. جانبازان عزیز ما چه آن‌هایی که عضوی دادند. چه آن‌هایی که سلامتی‌شان دچار خدشه شده بدانند یک برگ برنده در بهشت دارند و این خیلی مهم‌تر است نمونه دوم؛ مسلم مجاشعی است. مسلم جوانی بود. در جنگ جمل امیرالمومنین علی(ع) آغازگر جنگ نبودند یک روز حضرت قرآنی را به دست گرفت و فرمود: چه کسی است که این قرآن را بگیرد و برود و با این‌ها بی‌طرفانه صحبت کند. بالاخره بگوید به چه دلیلی این همه آدم جمع کردید. در جنگ جمل تعداد زیادی از صحابه‌های پیغمبر(ص) و همین‌طور بستگان پیغمبر(ص) حضور داشتند. این جوان گفت: یا امیرالمومنین من می‌روم که صحبت کنم قرآن را گرفت (اتفاقا مادرش هم در آن میدان بود) و رفت، و با صدای بلند آیاتی را تلاوت کرد. تیر به دستش زدند سپس با شمشیر دست او را قطع کردند قرآن را با دست دیگرش گرفت، دست دومش را هم قطع کردند دو دستش را در جنگ جمل تقدیم نهضت کرد، تقدیم دفاع از ولایت برای اینکه قرآن به زمین نیفتد. وقتی قرآن به زمین افتاد، قرآن را بر روی سینه‌اش گذاشت. تیر انداختند به طرفش، سینه و قرآن به هم دوخته شد و به شهادت رسید. این هم یک جانباز دیگر که از این دست زیاد داریم. من اینها را از نمونه‌های صدر اسلام گفتم برای اینکه بدانید جایگاه جانبازان عزیز ما را به ویژه این افتخار برای آن‌ها بس که رهبر عظیم الشأن انقلاب هم خود جانباز است. ولذا جا دارد که از شما جانبازان عزیز و هم از رهبر جانبازمان یادی بشود و انشاءالله کاری کنیم که مدیون این عزیزان نباشیم. خانواده ایشان و خودشان سختی‌های بسیاری را تحمل می‌کنند و این اجر عظیم و ویژه‌ای دارد. من یک چیزی برای خانواده‌های این‌ها بگویم. مرحوم علامه طباطبایی فرمود: «من حاضرم ثواب بخش عظیمی از اعمالی را که انجام داده‌ام از جمله ثواب نوشتن کتاب المیزان یا نماز شب‌هایی که خوانده‌ام را با یک شب پرستاری در راه خدا ،یک شب تا صبح پرستاری عوض کنم». خیلی عجیب است این حرف. علامه طباطبایی، المیزان، نماز شب، آن عبادت‌ها، بعد ایشان می‌گفت: من رفتم روایات را دیدم یک شب پرستاری از مریض، خوش خلقی با مریض، تحمل مریض عجیب ثواب دارد. پس از آن‌ها و از خانواده‌هایشان تجلیل می‌کنیم.
یکی دیگر از مباحثی که نیاز هست در این لحظات به سمع شما نمازگزاران عزیز و بزرگوار برسانم در مورد برجام هست و توصیه هایی که در این باره دارم: نامه تاریخی ، عمیق و مدقانه رهبر فرزانه انقلاب پرونده برجام را بست و انصافا این نامه ، یک نامه معمولی نیست و یک مشرب فکری منبعث شده از فیض عظیم الهی از اندیشه های ناب و گهربار این شخصیت عظمی و حکیم متألهه می باشد و کلمه کلمه این نامه روی حساب و کارشناسی شده می باشد و اگر دنیا می خواهد موضع ملت شریف ایران را بفهمد این نامه موضع ملت ایران است .
ملت جهان و یا همه قدرت های جهانی بدانند نامه رهبری سراسر مایه شور و نشاط و بارقه ای از امید برای همه دلسوزان و عزیزان نیروهای انقلابی که دغدغه حفظ ارزش های نظام را دارند ایجاد نموده است .
عزیزان و نورچشمان بنده همه آنچه که در این نامه بیان شده را می توان در هیهات منا الذله خلاصه کرد بنده به همه و همه چه منتخبان ملت گرفته تا همه عزیزان نظام و دولت و ملت توصیه می کنم تقاضا می کنم بگو مگوهای قبل از برجام دیگر تمام شد الان دیگر برجام یک قانون است و تمکین به قانون بر همگان لازم و باید از این فرصت استفاده کنیم تا به نفع نظام مقدس جمهوری اسلامی گردد و قطعا هیچ شخص و شخصیتی که خود را مطیع رهبری می داند نه تنها جلوتر از ایشان قدم بر نمی دارد بلکه ذوب در ولایتش شده و مطابق با منویات ایشان قدم لازم را بر خواهد داشت.
دیگر از مباحث مطروحه در این لحظات عرفانی مبحث مهم فرهنگ هست همانگونه که مستحضرید ما در خندق فرهنگی قرار گرفتیم و باید هر شخص و شخصیت و تخصیصا از این تربیون مقدس در این باره سخن گفت : فرهنگ هر جامعه عبارت است نتیجه جوشش و و رویش های باطنی بر گرفته از ذوب ولایت شدن و پرورش استعدادهایی که در مکتب اهل بیت متبلور گردیده است و توسط والدین به اون استعدادها به منحسه ظهور و بروز می رسد که بعدها با حضور در مکتب علم دینی اسلام ناب محمدی مسیر اصلی خودش را پیدا می کند تا بتواند به تکامل برساند و این جامعه درتمامی بخش های اجتماعی، سیاسی، اجتماعی و امنیتی با مشکل روبرو خواهد شد.
همانگونه که در سال گذشته عرض کردم ابتدائی ترین کار در شورای فرهنگ عمومی تشکیل دبیر خانه ای است با حضور کارشناسان زبده و می تواند موضوعات کارشناسانه و شناخت تهدیدات امروز جامعه توسط شورای فرهنگ عمومی شهرستان در خدمت اعضاء قرار گیرد: یکی از آسیب های امروز جامعه سایت های فضای مجازی و تلفن های همراه هوشمند در خانواده ها است که اعضای خانواده با وجود اینکه در کنار یکدیگر هستند اما به دلیل غرق شدن در دنیای مجازی از یکدیگر دور هستند.
استفاده از این تکنولوژی هرچند فوایدی دارد اما دارای معایب و ضرر و زیان هایی از جمله کم حوصلگی و بیماری های عصبی است، هر چه به تکنولوژی بیشتری دست پیدا می کنیم فاصله بیشتر و درگیر شدن زندگی به سوی آن بعنوان مشغله بیشتر می شود . بنابراین یکی از اقدامات کارگروه شورای فرهنگ عمومی شناسایی آسیب های اجتماعی امروز جامعه و راه های پیشگیری و ارائه تدابیر و درمان آن است.
این کارگروه از اعضای دانشگاه ها، نهادهای امنیتی و ناجا می توانندآسیب های اجتماعی را شناسایی و راه های برون رفت از آسیب ها در دستور کار شورای فرهنگ عمومی شهرستان قرار بگیرد.
فرهنگ اساس عزت و ذلت هرجامعه ای است و در جامعه ای که فرهنگ حاکم باشد همه چیز آن سرجایش قراردارد و اگر فرهنگ جامعه ای دچار آسیب شود تمامی بخش های آن آسیب خواهد دید.
عمده ترین کار شورای فرهنگ عمومی کشور تبیین صحیح و کامل فرمایش ولی امر مسلمین در همه زمان ها و در موضوعات متعدد و نیاز روز جامعه هست و این ایام هم به کرّات بیان نفوذ دشمنان قسم خورده نظام و انقلاب و امام و شهدا است توجه به تذکرات رهبر انقلاب مبنی بر رصد و جلوگیری از نفوذ آمریکا در کشور اصلی ترین رسالت عام و خاص است: روش نفوذ امپریالیزم غرب در 150 سال اخیر به گونه‌ای بوده که کشورهای شرق را مورد استثمار و استعمار خود قرار دهند.
شورای فرهنگ عمومی باید دارای گروه های خاصی باشد و موضوعات در این کارگروه ها بعد از چکش خوری و مشخص شدن نقاط قوت و ضعف،  برای تصویب به شورای فرهنگ عمومی برود.
سروران عزیز حامیان و دلسوزان نظام و انقلاب اسلامی ایران  نگرانی ولی امر مسلمین رهبر معظم انقلاب درباره نفوذ آمریکا و به خصوص نفوذ فرهنگی آنها به این سبب است که تهاجم فرهنگی آنها در کشورهای شرق و به خصوص ایران به یک قاعده تبدیل شده است و در واقع شرط اصلی حیات آمریکا نفوذ به کشورهای منطقه است.
صاحب نظران بیایند تحلیل بکنند اهداف شوم آمریکا در جریان نفوذ را که بزرگترین هدفشان و اصلی ترین آنها تحقیر مشرق زمین از حیث فرهنگی، علمی و مدنی به صورت روان شناسانه و جامعه شناسانه بوده که با پژوهشهای عمیق خود به دنبال تحقیر در حد انحلال این کشورها پرداخته‏اند.
نوع مردم از مسائل پشت پرده سیاست‏های جهانی ناآگاه هستند و با ظرافت عقلی به این مباحث نگاه نمی‏کنند، به همین سبب آمریکا و هم پیمانانش با پیشرفت‏های صنعتی و رفاه مادی به ذهن جامعه نفوذ کرده و ابزار تفوق خود بر کشور را آشکار می‏کنند؛ این نحوه نفوذ به وسیله حاکمان دست نشانده و ابزار تبلیغی سرعت نیز می‏پذیرد.
امام(ره) بارها درباره آمریکا هشدار داده‏ و تأکید کردند که آمریکا با صبر زیادی و شاید تا یک قرن و بیشتر کار کند تا سلطه خود را افزایش دهد، به همین سبب توهم نشود که دیگر آمریکا از ایران ناامید شده و دست از شیطنت خود برداشته است.
پس گام اول نفوذ تحقیر کردن مشرق زمنی از حیث فرهنگ که خدای ناکرده ما دارای فرهنگ اصیل نیستیم و این در واقع سخره قرار دادن حیثیت اسلام و قرآن و اهل بیت هست و گام دوم آمریکا برای نفوذ: علاقه‌مند کردن و ایجاد محبت به فرهنگ فساد انگیز غرب به وسیله ابزار تبلیغی و با پژوهش‏های روانشناسانه، جوانان مشرق زمین را عاشق فرهنگ خود کرده و آن‏ها را از اهداف و آرمان‏های خود باز می‏دارد و خود را با جهان بینی مادی و فاسد خود مسخ می‏کنند.
اگر متوجه این فتنه عظیم جامعه سوز نباشیم قطعا در مرحله بعد انحلال ملت‏ها صورت می‏گیرد، به این بیان که در بین صاحبان قدرت و دولت‏ها نفوذ کرده و با تهدید، تطمیع و یا حتی به قدرت رساندن منافقان و خائنان، ملت‏ها را اسیر فرهنگ و علم مادی خود می‏کنند و بدین سبب ملت‏ها به طور خودکار وادار به پذیرش سلطه آمریکا در کشور خود خواهند شد.
خانواده معزز شهدا ، بسیحیان عزیز رهروان خون شهدا تنها راه مقابله با این نفوذ عقیم سازی تهاجم فرهنگی به سبب تکیه بر فرهنگ ایرانی و اسلامی مورد تأکید رهبر انقلاب است؛ بنابراین اگر جوانان و ملت ایران به مواضع دقیق رهبر خود توجه داشته باشند و با جهان بینی اسلامی و ایرانی مبتنی بر اسلام رشد کنند، راه نفوذ بسته خواهد شد و همین امر تا به امروز فریاد آمریکا را درآورده است.
این‏که رهبر انقلاب بزک کردن چهره آمریکا را در کشور هشدار می‏دهد به این سبب است که برخی در کشور که دارای قدرت نیز هستند، آمریکا را با آرایش چهره وارد کشور کنند تا فرهنگ اسلامی را از بین ببرند.
خوب کودتای 28 مرداد که رهبر انقلاب آن را به سبب غفلت و خوش بینی مصدق به آمریکا معرفی می‏کند به سبب این است که این خوش بینی امروز نیز در کشور به وجود آمده است که ممکن است همان بلا را بر سر انقلاب بیاورند که البته رهبر معظم انقلاب مانع این کار خواهد شد و بصیرت شاگردان این مکتب امام زمانی مثل همیشه این فتنه را بر آب خواهد کرد.
همانگونه که مستحضرید رهبر فرزانه انقلاب حضرت امام خامنه ای در دیداری صمیمانه با رؤسای دانشگاهها، مراکز و مؤسسات آموزش عالی، پارک های علم و فناوری و مراکز پژوهشی کشور ضمن تبیین مبسوط تاریخ و میراث و تجربه علمی کشور در دوران قبل و بعد از اسلام و جایگاه و نقش دانشگاهها در تاریخ معاصر بویژه در نهضت اسلامی و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، بر لزوم برنامه ریزی دانشگاهها و مراکز علمی برای استفاده از میراث و تجارب علمی متراکم، بمنظور نقش آفرینی در ایجاد «تمدن نوین اسلامی» تأکید کرده و مواردی بسیار علمی و کارشناسی جهت رسیذن به آرمانهای اصیل تمدن نوین اسلامی عنوان فرموده اند که از جمله: نیازسنجی علمی برای حال و آینده، جلوگیری از کاهش سرعت پیشرفت علمی، اجرای دقیق نقشه جامع علمی، توجه به کیفیت در آموزش عالی، پیگیری جدی ارتباط دانشگاه و صنعت، نقش آفرینی دانشگاهها در اقتصاد مقاومتی، گسترش فضای فرهنگ ایمانی و اسلامی، عمق بخشی بصیرت دینی و سیاسی، و میدان دادن به دانشجویان و اساتید ارزشی، انقلابی و متدین، از لوازم نقش آفرینی دانشگاهها در شکل گیری تمدن نوین اسلامی است.
پدر عزیز علم و حلم و اقتدار و صلابت و درایت و بصیرت، در این دیدار جلسات با دانشگاهیان را یکی از بهترین و شیرین ترین جلسات توصیف کردند و با اشاره به جایگاه علم به عنوان ابزار پیشرفت و اقتدار، فرمودند: دانشگاه مهمترین مرکز تربیت مدیران آینده کشور است به گونه ای که عملکرد مناسب و یا غیر مناسب دانشگاهها در این زمینه، آینده کشور را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
رهبر مسلمین جهان با تبیین موارد علمی در دوران گذشته و اهمیت پیشرفت آن در اینده فرمودند: متأسفانه در دوران قاجار و پهلوی، حرکت علمی کشور به دلایل خاص متوقف شد و در زمانیکه دوران شکوفایی علمی در اروپا بود، ما نتوانستیم از استعدادها و زمینه های علمی و اخلاق علمی خود استفاده کنیم، بنابراین از حرکت علمی دنیا عقب ماندیم.  برنامه ریزی غربی ها برای کشورهای باصطلاح جهان سوم، بمنظور تربیت مدیرانی براساس تفکر و سبک زندگی غربی از طریق دانشگاهها انجام گرفته و  آنها در اجرای این طراحی خود در ایران، به دلیل هویت ایرانی و همچنین گسترش و تعمیق تفکرات اسلامی و دینی در میان دانشجویان و دانشگاهیان با مشکل مواجه شدند و بعد از نهضت اسلامی در سال 1341 نیز یک حرکت عظیم و رو به رشد دینی در دانشگاهها آغاز شد و پیروزی انقلاب اسلامی که همچون زلزله ای برای دنیای غرب و شرق آن روز بود، تأثیر بسیار زیادی در دانشگاهها گذاشت و بسیاری از فداکارترین و صادق ترین یاران انقلاب از متن دانشگاهها بودند.
 شرایط دانشگاهها در 37 سال گذشته و فراز و فرودها و حضور سلایق گوناگون داخل نظام و جریانهای مختلف فکری در دانشگاهها و اکنون مهمترین سؤال این است که دانشگاهها با استفاده از این میراث تاریخی و علمی و تجربه گرانقدر انقلاب اسلامی، چگونه می توانند در شکل گیری «تمدن نوین اسلامی» که همان «جامعه آرمانی اسلام» است، نقش آفرینی کنند.
رسالت امروز مسئولان آموزش عالی و رؤسای دانشگاهها و مراکز علمی را به تفکر و تعمق در این خصوص بوده و باید تمام برنامه ها و مسیر حرکت دانشگاهها در جهت نقش آفرینی در ایجاد تمدن نوین اسلامی باشد و  لازمه حرکت در این مسیر ، اطلاع دقیق و میدانی مسئولان وزارت علوم و بهداشت از شرایط واقعی دانشگاهها وده و نباید فقط به گزارش ها بسنده کرد بلکه باید خروجی ها را بصورت میدانی مورد بررسی قرار داد تا متوجه شد که اهداف مورد نظر تا چه حد محقق شده اند.
همانگونه که رهب عظیم الشانمان فرمودند: وجود نیروهای مستعد را برای حرکت علمی، مهم است و مهمتر از نیروهای مستعد، جهت گیری علمی است، زیرا اگر جهت گیری علمی، صحیح و در چارچوب اخلاق و معنویت نباشد، تبعات زیادی را بوجود خواهد آورد و اگر بخواهیم مثالی بیاوریم «استعمار» و «بمب اتم» را دو نمونه تاریخی از نتایج قرار گرفتن علم در مسیر غلط دانستند و افزودند: باید همواره مراقب باشیم تا اخلاق و معنویت در کنار علم قرار گیرد.
یکی دیگر از مباحثی که ولی فقیه زمان به آن اشاره داشت که رد زمینه پیشرفت علمی ایران بوده است در مورد بموضوع تولید اورانیوم بیست درصد به دست دانشمندان جوان ایرانی بوده است و فرمودند: در مقطعی سوخت راکتور تهران که برای تولید رادیو دارو است، رو به پایان بود و غربی ها شروط خفت باری برای تحویل این سوخت مطرح کردند اما جوانان با استعداد و مؤمن ما با تلاش شبانه روزی، اورانیوم بیست درصد را تولید و نیاز کشور را برطرف کردند و سخت ترین مرحله غنی سازی اورانیوم، تا میزان بیست درصد است و دستیابی به غنی سازی بالاتر از آن تا نود و نه درصد براحتی امکان پذیر است، گفتند: علت دستپاچگی غربی ها در قضیه هسته ای، همین موضوع بود . البته اگر آنها همان موقع سوخت راکتور تهران را تحویل می دادند، ما به دنبال غنی سازی بیست درصد نمی رفتیم.
آخرین مبحثی که رهبر عظیم الشانمان عنوان فرموده اند در بیان گوش دادن به دغدغه های دانشجویان و اساتید دانشگاه می باشد  که باید به دغدغه دانشجویان ارزشی و انقلابی و همچنین هزاران نفر از اساتید مؤمن و انقلابی که امروز در دانشگاهها هستند، توجه کرد و از این اساتید قدردانی و قدرشناسی کرد . مسیر پیشرفت جامعه به انتقادات سازنده هست نباید نسبت به امور کارشناسی کارشناسان دلنگران بشویم.
آمریکا در سوریه و یمن هر روز بیشتر مطمئن می شود که قادر به پایان دادن به جنگ در این کشورها نیست و واقعیت میدانی و مقاومت بر این موضوع تاکید دارد و البته این موضوع به برکت خون شهدا رقم می خورد و هر نظام و مملکتی که از طریق خون شهدا به شجره طیبه اسلام منتسب گردد هیچ ملل و کستکبری نمی تواند در مقابل آن مداومت و ایستادگی نماید.
آنچه که روز گذشته در ریف جنوبی حلب و شکست محاصره فرودگاه «کویرس» رخ داده است، معنی زیادی دارد. این فرودگاه سه سال استقامت کرد تا اینکه توفیق حاصل شد و محاصره‌ آن شکسته شد. این اتفاق معانی زیادی دارد که اولین معنی آن استقامت و فداکاری ارتش سوریه ثابت کرد که این حرف که ارتش سوریه از هم پاشیده است، نادرست است. این اتفاق برای کسانی که به وین خواهند رفت پیام دارد.
دومین معنی پیروزی ایمان و عقل در مقابل انسان های خودباخته و خود فروخته و اسیر هواهای نفسانی و جهالت است و در طی تاریخ عقلانیت بر جهل و ظلم پیروز شد و به فضل خدا پیروزی نزدیک خواهد بود و پیشروی نیروهای ارتش در مسیری که دو طرف آن تروریست‌ها و داعش هستند، نشان دهنده عزم و اراده نیروهای سوریه است.
البته از اینکه گفته شد آمریکا و صهیونیزم بین الملل چون عربستان و پسرخواندگانش متلسک و مزدور این غده های سرطانی هستند و تمام شأنیت و حیثیت خود را از این طریق تقدیم پدرخواندگان خود کردند که به فضل خدا هم این دولت مرتجع و حامیانش و هم دول مستکبر جهان به نتیجه اعمال خود خواهند رسید.
و آخرین گفتمان سیاسی در جریان نامه اوباما رئیس جمهور آمریکا به کنگره می باشد که در این باره عرائضی داشته باشم روزهای گذشته باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا قانون موسوم به وضعیت اضطراری در روابط با ایران را برای یک سال دیگر تمدید کرد .
اوباما در نامه خود به کنگره نوشته است روابط تهران و واشنگتن هنوز به وضعیت عادی باز نگشته است .
سروروان عزیز وضعیت اضطراری در روابط با ایران در سال 1917 به تبع تسخیر لانه جاسوسی آمریکا از سوی کنگره وقت علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران وضع و برای ابلاغ به دولت اعلام شد.
از آن سال تاکنون روسای آمریکا چه دموکرات و چه جمهوریخواه همه ساله این وضعیت را تمدید کردند وجود وضعیت اضطرار در روابط با ایران زربنای تحریم هایی است که به بهانه های مختلف وضع شده است و اعلام تمدید دوباره وضعیت اضطراری در روابط با ایران از سوی اوباما در حالی صورت می گیرد که ایران و گروه موسوم به 5بعلاوه 1 با محوریت آمریکا امسال در زمینه مسئله هسته ای برجام به قوانینی دست یافته اند که در آن ایام آمریکایی ها آن را گشایش و دستاوردی بزرگ در عرصه دیپلماتیک بزرگ برای خود تلقی کرده و به ظاهر در عرصه رسانه خود را مصرّ به اجرای آن می دانند اما تجدید قوانین از این قبیل و همچنین حفظ ساختار تحریم های وضع شده به بهانه های متعدد و تحریک اعراب منطقه به اقدام علیه ایران شواهدی است که از عزم و اراده سست آمریکائی ها در اجراء یا اجرای ناقص و تفسیر برأی برجام خبر می دهد .
خوب این امر افزون بر اینکه به روح مصوبات نشست های ژنو – لوزان و وین منافات دارد و لطمه ایی اساسی به برجام است عبرتی هم برای برخی ها در داخل محسوب می شود که به وعده آمریکایی ها اعتماد کرده در راستای عادی سازی روند روابط با شیطان بزرگ تلاش می کنند و در مقابل کوچکترین نقد یا ادله آشکار می آشوبند .
اما مطابق با برنامه های گذشته در مورد دو تا جریان گزارشی محضر شریف عزیزان داشته باشم اول اینکه با درایت و مدیریت سروران عزیز در اوقاف و امور خیریه رخدادی عظیم و معنوی و ملکوتی در کنار مضجع شریف امامزاده قابل التعظیم حضرت ابراهیم (س) و مضجع شریف شهدای پرافتخار برگزار گردیده تحت عنوان برگزاری مسابقه استانی قرآن می باشد بنده از همه برگزار کنندگان و تخصیصا مسئولین با کفایت استانی و شهرستانی کمال امتنان را دارم و قطعا برگزاری چنین برنامه های قرآنی آثار وضعی خودش را جهت ارتقاء معنوی مردم خواهد گذشت
بنده دیروز به دعوت شهردار معزز و با کفایت دابودشت و اعضاء محترم شورای شهر دابودشت از نزدیک از روند آماده سازی جاده دریا شخصا بازدید کرده و حقیقتا خرسند و خوشحال گردیده ام و جای دارد از همه این عزیزان تقدیر و تشکر بکنم و قطعا نتیجه همدلی و همزبانی همین آثار و برکات رو خواهد داشت و البته حمایت مسئولین مقتدر و با صلابت استانی از استانداری محترم گرفته و مدیران کل و در راس اداره معزز کل راه در این امر بسیار محسوس می باشد و عنایت این عزیزان برای بهره برداری هر چه زودتر مثمر به ثمر خواهد بود و البته انشاء الله این منطقه بین المللی باید شاهد شکوفائی هر چه بیشتر باشیم تا حضور سرمایه گزاران را در این منطقه داشته باشیم.